آیا در گوشی صحبت کردن در جمع، نجوا محسوب شده و گناه است؟
آیا در گوشی صحبت کردن در جمع، نجوا محسوب شده و گناه است؟
نجوی، به معنای در گوشی حرف زدن و سخن سرّی آمده است. این واژه هر گونه جلسات سری و مخفیانه را نیز شامل میشود.(قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قرشی، واژه نجوی.)
از آن جا که نجوا در حضور جمع باعث بدبینی اطرافیان شده و گاه دوستی دوستان را به هم میزند، قرآن کریم از آن در آیات متعددی نهی کرده است.
مگر مواردی که ضرورت اقتضا کند.
نجوا از نظر فقه اسلامی، با توجه به شرایط، احکام مختلفی دارد:
۱.حرام
نجوی در صورتی که موجب آزار و اذیت مسلمان یا هتک حرمت او باشد
یا سخن در گوشی برای انجام کاری نادرست باشد، نجوای شیطانی به شمار آمده و حرام است،
یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ إِذَا تَنَـَجَیْتُمْ فَلاَتَتَنَـَجَوْاْ بِالاْ ?ًِثْمِ وَ الْعُدْوَ َنِ وَ مَعْصِیَتِ الرَّسُول;(مجادله،۹)،
ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که نجوی میکنید به گناه و تعدی و معصیت رسول خدا نجوی نکنید.
۲.واجب
نجوی در صورتی که مسأله سری لازمی در میان باشد که افشای آن خطرناک
و نگفتن آن باعث تضییع حق یا خطری برای اسلام و مسلمانان باشد، واجب است.
همچنین است در صورتی که آشکار گویی باعث هتک حرمت مؤمنی شود;
در بسیاری از سخنان در گوشی (و جلسات محرمانه) آنان خیر و سودی نیست مگر کسی که (به این وسیله)
امر به کمک به دیگران یا کار نیک یا اصلاح در میان مردم کند و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند پاداش بزرگی به او خواهیم داد. (نسأ،۱۱۴)
چنان که گذشت، این امور در آیه، در صورتی واجباند که ضرورت ایجاب کند وگرنه حکم استحباب خواهند داشت.
۳.مستحب
نجوی در صورتی که آزار و اذیت کسی را در پی نداشته باشد
و انسان تنها برای انجام کارهای خوب سراغ آن برود، مستحب است;
وَ تَنَـَجَوْاْ بِالْبِرِّ وَ التَّقْوَیَ;(مجادله،۹)، و به کار نیک و تقوی نجوا کنید.
۴و۵. کراهت و اباحه
موارد این دو از مطالب پیشین روشن است.
به اختصار میتوان گفت: هر گاه هدف مهمتری در کار نباشد نجوی و سخن در گوشی در جمع کار پسندیدهای نیست و بر خلاف آداب مجلس است;
زیرا نوعی بیاعتنایی یا بیاعتمادی نسبت به دیگران است.
در حدیثی از پیامبر اکرم میخوانیم: هنگامی که سه نفر باشید دو نفر از شما جدای از شخص سوم به نجوی نپردازد;
چرا که نفر سوم را غمگین میکند.
(نورالثقلین، علمه حویزی، ج ۷، ص ۲۹۷، مؤسسه التاریخ العربی
/ ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج ۲۳، ص ۴۳۵ و ج ۴، ص ۱۲۶، دارالکتب الاسلامیه / رازگویی و قرآن، شهید دستغیب.)