بنابراین این علم موجب نمی‌شود تکلیف الهی برگردن امام باشد در حالی که نهی از خود کشی که در آیه به آن اشاره شده است نهی تشریعی است یعنی اگر کسی با اختیار خود را در معرض خطر قرار دهد و هلاک شود گناه مرتکب شده است مثلاً اگر شخصی با توجه به تحقیقات علمی علم پیدا کند که خوردن فلان سمّ باعث مرگ انسان می‌شود اگر با اختیار خود آن سمّ را نوشید و موجب مرگش شد آن شخص خودکشی کرده و فعل حرام مرتکب شده البته ممکن است آن سمّ اثر نکند و شخص زنده بماند، اما علم امام به شهادت خود و به اموری که محقق می‌شود علم به واقع و حقیقت امر است و تخلف پذیر نیست لذا تکلیف آور هم نمی‌باشد.

این جواب قانع کننده است، اما از امام رضا علیه السلام روایتی نقل شده که از نظر معرفتی و تبیین مقام والای امامت بر جواب قبل برتری دارد.

حسن بن جهم همین سوال را از امام رضا علیه السلام پرسید و خدمت حضرت عرض کرد: امیرالمومنین علیه السلام قاتل خود را می‌شناخت، شبی که در آن به قتل می‌رسند را می‌دانست شاهد آن اردک هایی بود که به هنگام خروج حضرت از خانه ناله کردند و به دنبال حضرت رفتند بعلاوه حضرت أم کلثوم به ایشان پیشنهاد داد که امشب را در خانه نماز بخوانید و شخص دیگری را برای نماز به مسجد بفرستند، اما حضرت قبول نکردند. حضرت آن شب مرتب از خانه خارج می‌شدند در حالی که سلاحی نداشتند و می‌دانستند قاتل ایشان ابن ملجم لعنه الله با شمشیر منتظر ایشان است. در چنین شرایطی آیا جایز است انسان خود را در معرض خطر قرار دهد؟

امام رضا علیه السلام در جواب او فرمودند: فَقَالَ ذَلِکَ کَانَ وَ لَکِنَّهُ خُیِّر فِی تِلْکَ اللَّیْلَهِ لِتَمْضِیَ مَقَادِیرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. این مطالب درست است، اما خدای متعال حضرت را در آن شب مخیَّر کرده بودند که تقدیر الهی را ایشان امضا کند. (الکافی ج ‌۱؛ ص ۲۵۹)