چرا بعضی از علما و عرفا به گردن یا کمر شال میبندند؟
چرا بعضی از علما و عرفا به گردن یا به کمر شال یا چفیه میاندازند؟ آیا از توصیههای اسلامی است؟
در هر دوره و زمانی لباس و پوشش معمول افراد بر گرفته از پوشش جوّ عمومی جامعه است.
گاه در یک دورهی زمانی، نوع خاصی از لباس در سطح جامعه فراگیر میشود، ولی تنها چند سال پس از آن به فراموشی سپرده میشود.
در برخی اعصار نیز نوع پوشش و رنگ آنها نیز به نمادی سیاسی برای احزاب و جریانها تبدیل میشود.
انداختن شال بر گردن و کمر نیز بیش از آنکه تحت تأثیر یک مسئلهٔ دینی و اعتقادی باشد،
بازگشت آن به پوشش عموم مردمی است که در زمان گذشته زیسته و لباس علمای امروز نیز برگرفته از آن پوشش است.
همانگونه که پوشش کت و شلوار، کمربند و کلاه و شال گردن در جامعهی امروزی یک پوشش معمول و رایج است.
انداختن شال به دور گردن
پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز به مانند معمول مردمان زمان خود، از عِمامه[۱] و دستار برای پوشش سر خود استفاده میکردند.
در مورد عمامه رسم بود که یک سر آن را باز میکردند
و از زیر چانه رد میکردند
و گاه به مانند شال به دور گردن میپیچیدند.[۲]
آن پارچه را در اصطلاح «تحت الحَنَک» و به این کار در زبان عربی «تحنّک» میگویند
که در روایات نیز به آن توصیه میشود.
در صدر اسلام که مسلمانان با کفار رفت و آمد بسیار داشتند
و تمایز ظاهری آنها ممکن نبود، پیامبر اکرم(ص) از عمامه بدون «تحت الحنک» نهی میفرمودند.[۳]
ولی در زمان ائمهٔ اطهار که غالب افراد جامعه را جمعیت مسلمان تشکیل میداد،
امامان معصوم در مورد پوشاندن گردن با تحت الحنک توصیههای دیگری نمودند.
امام کاظم(ع) در آداب سفر میفرماید:
«هرکس به هنگام مسافرت عمامه بر سر بگذارد و تحت الحنک بیاویزد،
من سه چیز را برای او ضمانت میکنم: گرفتار دزد نگردد، غرق نشود و نسوزد».[۴]
از اینرو، بسیاری از بزرگان در کتابهای خود بخشی را برای آداب بستن عمامه ذکر کردند
و در مورد حکم فقهی آن در نماز به بحث پرداختند؛[۵]
و شاید امروزه که دیگر عمل تحنّک یک عمل رایج نیست، استفاده از شال به عنوان سنتی جایگزین باشد.
البته همانگونه که پوشش، گاهی حالت نمادین نیز پیدا میکند،
امروزه استفاده از شال سبز یک نشانه برای سادات پیامبر و اهل بیت به شمار میرود.[۶] و…
یا انداختن چفیه نمادی برای تجلیل از فرهنگ بسیجی است.
بستن کمر
همانگونه که امروزه استفاده از کمربند یک پوشش عادی در سطح جامعه است،
در زمانهای گذشته نیز بستن کمر پوشش رایج بوده که گاه برای نگهداشتن غلاف شمشیر
و نگهداری پول و گاه برای جمع کردن لباس یا به عنوان زینت مورد استفاده بود.
در روایات نیز با کلماتی؛ مانند مِنطَقه،[۷] هِمیان،[۸] زُنّار،[۹] بستن إزار[۱۰] به آن اشاره شده است.
همانگونه که بستن کمر در زبان فارسی کنایه از اهتمام و تلاش است و میگویند:
«کمر همت ببند»، در متون روایات نیز عبارت «المتزرون على أوساطهم»،[۱۱]
به معنای «کسانی که إزار بر کمر میبندند» کنایه از اهتمام و تلاش مؤمنان در عبادت است.
_______________________
منابع
[۱].
تلفظ صحیح این کلمه در زبان عربی عِمامه، با کسره حرف عین است.
[۲].
البلاذری، أحمد بن یحیى، انساب الأشراف، تحقیق:
زکار، سهیل، زرکلى، ریاض، ج ۲، ص ۱۸۵ و ج ۱۲، ص ۳۱۴، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق؛
ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج ۱، ص ۳۵۲، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۰ق.
[۳].
شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، تحقیق، غفاری، علی اکبر، ج ۱، ص ۲۶۶، دفتر انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۳ق؛
مرحوم فیض کاشانی در مورد سنت تحنک میگوید:
«سنتی است که امروزه در بیشتر کشورهای اسلامی فراموش شده است،
مانند کوتاه کردن لباس [عربی] که در زمان ائمه رایج بوده ولی امروزه لباس شهرت شده است»؛
فیض کاشانى، محمد محسن، الوافی، ج ۲۰، ص ۷۴۵، کتابخانه امیر المؤمنین علی(ع)، اصفهان، ۱۴۰۶ق.
[۴].
من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۰۱.
[۵].
طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص ۲۴۵، شریف رضی، قم، ۱۴۱۲ق؛
شیخ بهائی، محمد بن حسین، مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیله من الواجبات و المستحبات، ص۱۶۴،
نشر دار الاضواء، بیروت، ۱۴۰۵ق؛ در مورد بررسی روایات در این مورد ر. ک:
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۵، ص۳۸۱، پاورقی ۱۱،
دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ خالد برقی، احمد بن محمد، المحاسن،
تحقیق: محدث، جلال الدین، ج ۲، ص ۳۷۸، پاورقی ۴، دار الکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۷۱ق.
[۶].
مانند رنگ مشکی که در ابتدا نمادی برای قیام بنی عباس بود و رنگ سبز نمادی برای علویون در زمان ائمه اطهار؛
طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک،
تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج ۸، ص ۵۵۴، دار التراث، بیروت، ۱۳۸۷ق.
[۷].
به وسیلهای که با آن وسط هر چیز را میبندند، در عربی منطقه میگویند.
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب،
تحقیق: میردامادی، جلال الدین، ج ۱۰، ص ۳۵۴، ریشه «ن ط ق»، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
[۸].
همیان هم به کیسهای میگویند که برای نگهداری پول بر کمر میبندند
و هم به وسیلهای که برای بستن شلوار و لباس استفاده میگردد. لسان العرب، ج ۱۵، ص ۳۶۵، ریشه «ه م ی».
[۹].
کمربند غیر مسلمانان مانند مجوس و نصاری را زنّار گویند. لسان العرب، ج ۴، ص ۳۳۰.
[۱۰].
معنای اصلی إزار لباس است.
راغب اصفهانی، محمد بن حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص ۷۴، دار القلم، دار الشامیه،
بیروت،دمشق، ۱۴۱۲ق؛ اما گاهی نیز مانند لباس احرام برای بستن کمر و جمع کردن لباس بکار رفته است.
مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول،
تحقیق: رسولی محلاتی، هاشم، ج ۹، ص ۲۳۵، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۴ق؛
شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۳۵۲، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ق.
[۱۱].
الکافی، ج ۳، ص ۵۸۷.
عالی بود