شطحیات در سخنان عرفا دارای چه تفسیر و توجیهی است؟

عرفان
0 259

شطحیات در سخنان عرفا دارای چه تفسیر و توجیهی است؟

پاسخ را در چند قسمت توضیح می دهیم:

الف. شطحیات در کلام معتقدان به وحدت وجود:

 

“شطح”، در اصطلاح سخنانی است که عرفا در هنگام وجد و بی خود شدن از خود، بر زبان می آورند که چه بسا در ظاهر، مخالف عقل، شرع و یا عرف باشد.

 

نمونه ای، از این شطحیات، همین مواردی است که در سؤال به آن اشاره شده و البته موارد زیاد دیگری نیز هست؛ مانند این که منصور حلاج گفت: من خدا هستم، و یا در درون من غیر خدا نیست و… . [۱]

 

ب. توجیه این سخنان که در ظاهر باطل است.

 

این گونه سخنان، بر اساس اصول عرفان نظری و عملی، صحیح است؛ زیرا عارف در راه رسیدن به خدا و پیمودن منازل گوناگون و رد شدن، از حجاب های ظلمانی و نورانی آهسته آهسته، به جایی می رسد که به غیر از وحدت، چیزی را نمی بیند و این باعث می شود که وجودش، الاهی شود و غیر از خدا، چیزی نبیند و به علت این که فانی در خدا شده حرف هایی می زند که حکایت از غرق شدن او در وجود حق می کند.

 

البته، اگر عارفی به این مقام نرسیده باشد، نمی تواند این حرف ها را بزند، بنابراین اگر کسی بخواهد بدون رسیدن به این مقام، این کلمات را بگوید، به غیر از تاریکی باطن ،چیزی برای او ندارد. [۲]

 

ج. فرق جهله صوفیه و عرفای حقیقی

 

جهله صوفیه، مورد تأیید هیچ یک از عرفای واقعی و کسانی که توحید صمدی قرآنی را قبول دارند، نیستند. روایات زیادی در رد و مذمت این قسم از صوفیه بیان شده که حاصل معنای آنها این است که امامان معصوم (ع) آنها را رد می کردند. از جمله،

 

پیامبر (ص) فرمود: یا اباذر، در آخر الزّمان مردمى هستند که در تابستان و زمستان لباس پشمى می پوشند، براى اینکه بر دگران برترى جویند، فرشتگان آسمان ها و زمین بر آنان لعنت مى‏فرستند و … در حالی که عارف حقیقی، در بین مردم است و در مواردی به دنبال نجات و دستگیری مردم است. [۳]

 

نتیجه:

 

از مواردی که بیان شد؛ به خوبی روشن می شود که معنای حقیقی وحدت وجود با آنچه مورد انتقاد افراد واقع می شود، تفاوت دارد؛ زیرا معنای درست آن این است که این کثرات، تجلی و ظهور حقند، نه این که خود حق باشند، بلکه مانند سایه و صاحب سایه هستند. با فهم این معنا و در ک آن، که کار ساده ای هم نیست، پاسخ این اشکال روشن می شود که اگر عارفی، برخی از این شطحیات؛ مانند مواردی که در سؤال بیان شده را بگوید، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه حکایت از مقام عرفا است، البته اگر حقیقی باشد. بنابراین، ما در این موارد، نباید به دنبال فهم معنای ظاهری این گونه سخنان باشیم، بلکه باید معنای واقعی و باطنی آنها در نظر باشد که معنای واقعی آنها هم رسیدن به مقام فنا برای عارف است.

 

برای توضیح بیشتر می توانید به کتاب های زیر مراجعه نمایید:

 

۱. وحدت از دیدگاه عارف و حکیم، علامه حسن زاده آملی.

 

۲. فرهنگ اصطلاحات عرفانی، سید جعفر سجادی.

 

۳. عرفان و عارف نمایان، ترجمه، محسن بیدار فر.

 

نمایه مرتبط:

 

۱. وحدت وجود، سؤال ۴۶۳۹ (سایت: ۵۱۴۸).

 

۲. وحدت وجود و علت مخالفت فقهاء و متکلمین با آن، سؤال ۱۳۴ (سایت: ۱۰۹۰).

 

____________________

[۱] یثربی، یحیی، عرفان نظری، ص ۵۱۳، چاپ اول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش.

[۲] آشتیانی، سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری، ص ۳۸۹، چاپ سوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ ش.

[۳] المجلسی، بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۹۲، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، ۱۴۰۴ قمرى‏.

 

منبع : اسلام کوئست

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.