روایت خمّرت طینه آدم بیدیّ أربعین صباحاً چگونه تفسیر می شود
روایت خمّرت طینه آدم بیدیّ أربعین صباحاً چگونه تفسیر می شود
در فرهنگ اسلام نوعی رابطه تکوینی و تشریعی نسبت به لفظ « أربعین» وجود دارد
در فرهنگ اسلام به مناسبتهای مختلف این کلمه مورد توجّه قرار گرفته است (چه در مسائل و احکام فقهی و چه در مباحث اخلاقی و مطالب عرفانی و مبانی اعتقادی) بنحوی که میتوان ادّعاء نمود یک نوع رابطه تکوینی و تشریعی برای این مفهوم در فرهنگ اسلامی وجود دارد، و این رابطه و نسبت را در جای جای هر دو عرصه تکوین و تشریع میتوان جستجو نمود. و به تعبیر دیگر: حقیقت و عینیّت خارجی همین مفهوم است که در نزول به عالم کثرت و تربیت به صورت یک سلسله احکام و قوانین تکلیفی و یا سلوک و تربیت نفسانی از ناحیه شارع مقدّس ابراز گردیده است.
در خلقت آدم أبوالبشر این مسأله مبیّن جهات استکمالی و فعلیّت مقام خلیفهاللهی او شده است؛ چنانچه در کتاب «إحیاء العلوم» از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم روایت میکند که:
إنّ اللهَ خَمَّرَ طینَهَ آدمَ بیَدهِ أربعین صَباحًا.[۲]
و یا به روایت «مرصاد العباد»: خَمَّرتُ طینهَ آدمَ بیَدی أربعینَ صَباحًا.[۳]
«خدای متعال طینت و سرشت و ذات انسان را در مدّت چهل روز بپرداخت.»
در کتاب «عوارف المعارف» چنین گوید:
فَمِن التُّراب کَوَّنهُ و أربعینَ صَباحًا خَمَّرَ طینتَهُ لِیَبعُدَ بالتَّخمیرِ أربعین صَباحًا بأربعینَ حِجابًا مِن الحَضرَهِ الإلهیّهِ، کلُّ حجابٍ هو مَعنیً مودَعٌ فیه، یَصلَحُ به لِعِمارَهِ الدُّنیا و یَتعَوَّقُ به عَن الحَضرهِ الإلهیّهِ و مَواطِنِ القُرب.[۴]
«پس خدای متعال انسان را از خاک بیافرید و ذات و حقیقت او را در مدّت چهل روز بیاراست؛ تا بدین جهت در مدّت چهل روز چهل حجاب از مراتب اسماء و صفات خود را در وجود او متحقّق گرداند، و بدین واسطه حائز مراتب وحدت در عین کثرت گردد، و جامع بین دو نقطه احدیّت و واحدیّت شود. و در عین قرب و انمحاء و فناء در ذات بحت و صرف حضرت احدیّت، به کثرت اجتماع آثار و صفات حضرت ربّ الارباب متّصف گردد. و بواسطه آن، توطّن و ورود او در دنیای مادّه توجیه پذیرد. و در عین ربط و انتساب به حضرت الهیّه حفظ مراتب کثرت و فعلیّت در او محقّق شود.»
روایت خمّرت طینه آدم بیدیّ أربعین صباحاً چگونه تفسیر می شود
روایت از احادیث قدسی می باشد و در کتاب عوالی اللآلی وارد شده است. اگر روایت ضعیف نباشد، معنای روایت این طور می شود: گِل حضرت آدم(ع) در چهل صبح سرشته شد.[۳]
از امام صادق(ع) وارد شده: إنّما سمّی آدم آدم لانّه خُلقَ مِن أدیم الارض؛۲[۴] آدم را به این جهت آدم نامیدند،که او را از گِل زمین خلق نموده اند.
در برداشت و تفسیر روایت دو احتمال وجود دارد:
اوّلاً: حقیقتاً خمیره آدم(ع) در چهل صبح سرشته شده است.
ثانیاً: کنایه از این است که سرشتن خمیره حضرت آدم فوری نبوده، بلکه به صورت تدریجی و آرام در چهل دوره بوده است. تدریجی بودن کارها درسی است برای انسان ها که در کارها عجله نداشته باشند، چرا که تحقق هر فعلی منوط به شرایط زمان و مکان و فراهم شدن علل است.
[۳] عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۹۹٫
[۴] علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۶٫