چرا سورههاى «یس» و «الرحمن» به قلب و عروس قرآن معروف اند؟
۱. در روایت سوره الرحمن ،عروس قرآن معرفی شده است.
وَ رُوِیَ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع عَنْ آبَائِهِ عَنْهُ قَالَ لِکُلِّ شَیْءٍ عَرُوسٌ وَ عَرُوسُ الْقُرْآنِ سُورَهُ الرَّحْمَنِ جَلَّ ذِکْرُهُ ؛براى هر چیزى عروسى است ، و عروس قرآن سوره الرحمن است.(۱)
علت اینکه سوره مبارکه الرحمان به عروس قرآن تشبیه شده است :
واژه ((عروس )) در زبان فارسى به خصوص زن اطلاق مى شود، ولى در فرهنگ عرب به مرد و زن هر دو مادام که در مراسم عروسى هستند اطلاق مى گردد.
و از آنجا که مرد و زن در چنین مراسمى در بهترین و زیباترین حالات و کاملترین احترامات قرار دارند این واژه به موجودات بسیار زیبا و گرامى اطلاق مى شود.
در این سوره ، تکرار آیه ((فباى آلاء ربکما تکذبان )) آن هم در مقطع هاى کوتاه آهنگ جالب و زیبائى به سوره داده ، و چون با محتواى زیبایش آمیخته مى شود و جاذبه خیره کننده اى پیدا مى کند لذا جای تعجب نیست که در روایت عروس قرآن نامیده شود. (۲)
پس به دلیل زیبایی های این سوره در الفاظ و به خصوص در معانی و محتوا ، این سوره مبارکه ، عروس قرآن نامیده شده است.
۲. در روایت سوره یاسین ، قلب قرآن نامیده شده است.
وَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ قَلْباً وَ قَلْبُ الْقُرْآنِ یس .هر چیز قلبى دارد و قلب قرآن یس است.(۳)
علت این که سوره مبارکه یاسین ، قلب قرآن نامیده شده است این است که : این سوره دارای مهمترین و اساسی ترین اصول اعتقادی و شاخه های منشعب از آن است .
علامه طباطبایی (ره) در تفسیر شریف المیزان می فرمایند:
غرض این سوره بیان اصول سه گانه دین است ، چیزى که هست نخست از مساءله نبوت شروع کرده ، حال مردم را در قبول و رد دعوت انبیا بیان مى کند، و مى فرماید که : نتیجه دعوت حق انبیاء، احیاى مردم است ، و اینکه آنان در راه سعادت واقع شوند و حجت را بر مخالفین تمام کند، و به عبارت دیگر تکمیل هر دو دسته مردم است ، عدّه اى را در طریق سعادت ، و جمعى را در طریق شقاوت .
آنگاه این سوره بعد از بیان مساءله نبوت ، منتقل مى شود به مساءله توحید، و آیاتى چند از نشانه هاى وحدانیت خدا را برمى شمارد، و سپس به مساءله معاد منتقل شده ، زنده شدن مردم را در قیامت براى گرفتن جزا، و جداسازى مجرمین از متقین را بیان نموده سپس سرانجام حال هر یک از این دو طایفه را توصیف مى کند.
و در آخر دوباره به همان مطلبى که آغاز کرده بود برگشته ، خلاصه اى از اصول سه گانه را بیان ، و بر آنها استدلال مى کند و سوره را ختم مى نماید.
و از آیات برجسته و بسیار علمى این سوره آیه ((انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الّذى بیده ملکوت کل شى ء و الیه ترجعون )) است ، پس این سوره شاءنى عظیم دارد، چون هم متعرض اصول سه گانه است و هم شاخه هایى که از آن اصول منشعب مى شود.(۴)
————————————–
۱. مستدرک الوسائل، ج ۴ ، ص ۳۵۱.
۲. تفسیر نمونه ،ج ۲۳ ،ص ۹۲.
۳. مستدرک الوسائل ، ج ۴ ،ص ۳۲۳. (در وسائل الشیعه، ج ۶ ، ص ۲۴۸. مشابه این روایت آمده است.)
۴. ترجمه تفسیر المیزان ، ج ۱۷ ، ص ۸۹.
منبع: پرسمان قرآن