منظور از معصوم چیست؟

0 58

در مورد انبیاء(ع) عقیده دانشمندان بزرگ شیعه این است که همه انبیاء معصومند و مصونیت از خطا و اشتباه دارند. چنانچه استاد شهید مرتضی مطهری می فرمایند: از جمله مختصات پیامبران عصمت است عصمت یعنی مصونیت از گناه و از اشتباه یعنی پیامبران نه تحت تاثیر هواهای نفسانی قرار می گیرند و نه مرتکب گناه می شوند و نه در کار خود دچار خطا و اشتباه.[۱]
و علامه حلی در کشف المراد می فرمایند که این عصمت هم قبل از مبعوث شدن به نبوت است و هم بعدش.[۲]
و آیت الله سبحانی می فرمایند همه انبیاء دارای عصمت هستند و این عصمت سه مرتبه دارد: عصمت از گناه، عصمت در ابلاغ رسالت و عصمت در تطبیق شریعت و امور عادی.[۳]

علامه طباطبایی نیز می فرمایند: عصمت انبیاء در سه ساحت است:

عصمت از خطا در تلقى و اخذ وحى، عصمت از خطاى درتبلیغ و رسالت، و عصمت از آنچه هتک حرمت بندگى است؛ یعنى گفتار یا کردارى که باعبودیت منافات دارد. و مراد از عصمت، چیزى است در انسان معصوم، که او را ازوقوع در امور غیر جایز و خطا و معصیت باز مى دارد.[۴]

بنابراین معصوم کسی است که:

۱. از گناه و اشتباه دور باشد. ۲. در دریافت و ابلاغ وحی الهی، هیچ اشتباهی نکند. ۳. در کارهای خود از خطا و اشتباه مصون باشد.

و درباره حقیقت عصمت نیز مباحثی مطرح شده است. به عنوان نمونه شهید مطهری، حقیقت عصمت را این گونه تبیین می کنند:
«انسان یک موجود مختار است و کارهاى خویش را بر اساس منافع و مضارّ و مصالح و مفاسدى که تشخیص مى‏دهد انتخاب مى‌‏کند؛ از این رو «تشخیص» نقش مهمى در اختیار و انتخاب کارها دارد؛ محال است که انسان چیزى را که بر حسب تشخیص او مفید هیچ‏گونه فایده‌‏اى نیست و از طرف دیگر زیان و ضرر دارد انتخاب کند؛ مثلًا انسان عاقل علاقه‌‏مند به حیات، دانسته خود را از کوه پرت نمى‌‏کند و یا زهر کشنده را نمى‌‏نوشد.
افراد مردم از نظر ایمان و توجه به آثار گناهان متفاوت‏‌اند؛ به هر اندازه که ایمانشان قوى‌‏تر و توجه‏شان به آثار گناهان شدیدتر باشد، اجتنابشان از گناه بیشترو ارتکاب آن کمتر مى‌‏شود. اگر درجه ایمان در حد شهود و عیان برسد، به حدى که آدمى حالت خود را در حین ارتکاب گناه حالت شخصى ببیند که مى‌‏خواهد خود را از کوه پرت کند و یا زهر کشنده‌‏اى را بنوشد، در اینجا احتمال اختیار گناه به صفر مى‌‏رسد؛ یعنى هرگز به طرف گناه نمى‌‏رود. چنین حالى را «عصمت از گناه» مى‌‏نامیم. پس عصمت از گناه ناشى از کمال ایمان و شدت تقواست. ضرورتى ندارد که براى اینکه انسان به حد «مصونیت» و «معصومیت» از گناه برسد یک نیروى خارجى جبراً او را از گناه باز دارد و یا شخص معصوم به حسب سرشت و ساختمان، مسلوب‏‌ القدره باشد. اگر انسانى قدرت بر گناه نداشته باشد و یا یک قوّه‌‏اى جبرى همواره جلوگیر او از گناه باشد، گناه نکردن او برایش کمالى شمرده نمى‌‏شود، زیرا او مانند انسانى است که در یک زندان حبس شده و قادر به خلافکارى نیست. خلافکارى نکردن چنین انسانى را به حساب درستى و امانت او نتوان گذاشت.»[۵]

[۱]. استاد مطهری، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۰.
[۲]. علامه حلی کشف المراد، ص ۲۱۷.
[۳]. استاد سبحانی، الهیات، ج ۳، ص ۱۵۵.
[۴]. تفسیر المیزان ج ۲ ص ۱۳۴، طباطبائى- سید محمد حسین.
[۵]. مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج‏۲، ص: ۱۶۰.

منبع : شهر سوال

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.