آفت عقل از دیدگاه امام علی در نامه ۳۱ نهج البلاغه چیست؟
آفت عقل از دیدگاه امام علی در نامه ۳۱ نهج البلاغه چیست؟
این نیروی با ارزش خدا دادی گاهی از تمییز و تشخیص حق و جدا کردن آن از باطل باز میماند و آن هنگامی است که انسان دچار بیماری اعجاب و خود بزرگ بینی و بزرگ دیدن افعال و صفات خویش گردد. چنانکه امام علی(ع) در خطبه ۳۱ نهج البلاغه ضمن سفارش به امام حسن(ع) میفرماید: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَهُ الْأَلْبَابِ فَاسْعَ فِی کَدْحِکَ وَ لَا تَکُنْ خَازِناً لِغَیْرِکَ»؛[۱]
ای پسرم آگاه باش و بدان خود بزرگ بینی و بزرگ دیدن کارها و صفات خود منافات با حق و حقیقت دارد، و آفت عقل و آسیب رساننده به آن است. پس برای آخرت خودت سعی و تلاش کن، دنبال جمع آوری دنیا و ذخیره آن برای غیر خودت نباش.
از این کلام امام(ع) به دست میآید؛ دنبال دنیا رفتن بدون در نظر داشتن آخرت و تبعیت از هواهای نفسانی و دنیاپرستی به عقل آسیب میرساند و سبب پوشیده شدن نور عقل میشود، چنانکه گفته شد: «إناره العقل مکسوف بطوع الهوی»؛ با پیروی از هوای نفسانی است که نورفشانی عقل پوشیده خواهد شد. هنگامی که خورشید عقل با سایه هوا و هواپرستی تیره و پوشیده شود دیگر عقل، انسان را به خوبیها امر و از بدیها نهی نمیکند و هر چه از انسان صادر میشود ضلالت و گمراهی خواهد بود. چنین فردی از دستآورد عقل سلیم که کسب بهشت و اطاعت و عبادت پروردگار و…، است محروم خواهد ماند.[۲]
آفت عقل
۱)أکثر مصارع العقول تحت بُروق المطامع.
بیشترین محل زمین خوردن ها و لغزش خردها، در پرتو درخشندگى طمع هاست
۲)عُجب المرء بنفسه أحد حُسّاد عقله.
خود پسندى انسان یکى از حسودان خرد اوست.
۳)اعلموا أن الامل یُسهى العقل، و یُنسى الذکر.
بدانید که آرزو، خرد را دچار خطا مى کند و یاد خدا را به فراموشى مى سپارد
۴)اذا تمّ العقل نقصَ الکلام.
چون خرد کامل شود، سخن کم گردد( پرحرفی مساوی با کم خردی)
۵)من الخُرق المعاجله قبل الامکان، و الأناه بعد الفرصه.
از کم خردى شخص است، شتاب کردن در چیزى پیش از امکان آن، و از دست دادن چیزى پس از رسیدن فرصت آن
عقل در نهج البلاغه
۱)لا مالَ أعوَد من العقل.
هیچ دارایى سودمندتر از خرد نیست
۲)إن أغنى الغنی العقل، و أکبر الفقر الحُمق.
سرشارترین توانگرى، خردمندى است و بزرگ ترین تهیدستى نابخردى است
۳)العقلُ حُسامٌ قاطع.
خرد، شمشیرى برنده است
۴)الفکرُ مرآه صافیه.
اندیشه، آیینه اى است صاف و شفاف.
۵)نعوذ بالله من سُبات العقل، و قُبح الزَلل.
پناه مى بریم به خدا، از خفتن عقل و زشتى لغزش.
۶)التودّد نصفُ العقل.
اظهار مودت و دوستى با مردم نیمى از خردمندى است.
۷)قد سئل عن العاقل فقال علیه السلام: هو الذى یَضَع الشىء مواضِعَه. فقیل: فصِف لنا الجاهل، فقال: قد فعلتُ.
على علیه السلام در پاسخ به این پرسش که خردمند کیست؟ فرمود: خردمند کسى است که هر چیزى را در جاى خود به کار برد.
عرض شد: نادان را نیز براى ما توصیف فرما! فرمود: توصیف کردم
۸)اعقلوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعایه لا عقل روایه، فان رواه العلم کثیر، و رعاته قلیل.
هرگاه خبرى شنیدید با عقل بسنجید و به روایت آن بسنده نکنید، زیرا راویان دانش بسیارند؛ اما نظر کنندگان در آن اندک
____________________________
[۱]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق و مصحح: صبحی، صالح، ص ۳۹۷ – ۳۹۸، هجرت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.
[۲]. هاشمى خویى، میرزا حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، مترجم، حسن زاده آملىٍ، حسن، کمره اى، محمد باقر، محقق، مصحح، میانجى، ابراهیم، ج ۱۵، ص ۴۰، مکتبه الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ ق
+(استخراج از حکمت ها خطبه ها و نامه ها در نهج البلاغه)