آیا پیامبران، هر زمان که بخواهند میتوانند معجزه بیاورند؟
خیر. خداوند در غالب مواردی که اعجاز پیامبران بازگو میشود تذکر میدهد که معجزه آنان به اذن خداست. از آن جا که «دعوت» انبیا به توحید ربوبی است و «دعوی» آنان درباره رسالت و نبوّت خودشان است، این دعوی باید مطابق با آن دعوت باشد. آنها هرگز نمیتوانند ادعایی داشته باشند که با دعوتشان نسازد؛ دعوت همه انبیا به توحید است.
به این معنا که در عالم جز خدا، احدی مؤثر نیست؛ پس اگر ادعایشان این باشد که در آوردن معجزات مستقل هستند، این «دعوی استقلال» با آن «دعوت به توحید» سازگار نیست. پس اگر دعوی انبیا این است که ما پیغمبریم و معجزه میآوریم، به این معناست که نبوّت ما عطیه خداست و معجزه ما نیز به اذن اوست.
نفس قوی و ملکوتی پیغمبر در مجرای فیض هستی قرار دارد و همان گونه که نفس هر انسانی با ولایت تکوینی بر بدن خود مسلط است؛ رسول نیز به اذن خدا بر همه نظام هستی به مقدار شعاع ولایتش موثر است. انبیا گر چه نسبت به جهان هستی ولایت تکوینی دارند، اما ولایت تکوینی آنان مظهر ربوبیت حق و زیر پوشش تدبیر خداوند قدیر است.
آنها به اذن خدا معجزه میآورند، چنانکه سلطه تکوینی روح بر تن مظهر قدرت و ربوبیت حق است و هرگز ولایت روح بر بدن استقلالی نخواهد بود؛ زیرا هیچ موجودی در هیچ کاری مستقل نیست، مگر خداوند سبحان.
نباید توقع داشت که انبیا فعال مایشاء باشند. انبیا بر جهان سلطه تکوینی دارند، همان طور که نفس بر بدن سلطه تکوینی دارد؛ لیکن، هم سلطه نفس بر بدن و هم سلطه انبیا برکاینات به اذن خداست و تا خداوند اذن ندهد، آنان قادر به انجام معجزه نخواهند بود؛ پس چنین نیست که هر روز پیشنهاد اعجاز به انبیا داده شود و آنان نیز معجزهای بیاورند: «وَلَقَد اَرْسَلْنا رُسُلاً مّنْ قَبلِک وَ جَعَلنا لَهُم اَزواجاً وَ ذُرِّیَّهً وَ ما کانَ لِرَسُولٍ اَنْ یَأتِی بِایهٍ اِلاّ بِاِذنِ اللهِ لِکُّلِ اَجَلٍ کِتاب» رعد/۳۸٫
مضمون این آیه، نهی تشریعی نیست تا پیامبران را از آوردن معجزه بدون اذن خدا نهی کند، بلکه مفاد آن، بیان عجز تکوینی انبیاست. یعنی انبیا این قدرت را ندارند که بدون اذن خداوند این کار را انجام دهند. هم اصل اعجاز و هم نحوه و خصوصیت آن به اذن و دستور الهی است.