«شاکر» و «شکور» به چه معناست؟
«شاکِرْ» و «شَکُورْ» از ماده «شُکر» به گفته «فروق اللغه» به معنی «اعتراف کردن» به نعمت به عنوان بزرگداشت بخشنده نعمت» است، و به گفته «مصباح اللغه» شکر همان «اعتراف به نعمت، و انجام طاعت، و ترک معصیت» است، و لذا گاهی با زبان و گاهی با عمل حاصل میشود، و به گفته راغب در «مفردات» معنی اصلی آن «تصور نعمت و اظهار آن» است، و نقطه مقابل آن «کفر» (و کفران) به معنی فراموشی نعمت و پوشیدن آن است، و چهار پای «شکور» به حیوانی گفته میشود که آثار رسیدگی و پرورش صاحبش را با چاق شدن نشان میدهد، سپس شکر را به سه بخش تقسیم میکند شکر قلبی، شکر زبانی و شکر عملی.
این واژه هنگامی که در مورد خداوند به کار میرود چند معنی دارد کسی که طاعت کم را میپذیرد و ثواب بسیار میدهد، یا نعمت فراوان میبخشد و به شکر مختصر راضی میشود، و در حقیقت به معنی جزا و پاداش عمل دادن است، اما نه به مقدار عمل، بلکه به مقدار لطف پروردگار.
بعضی مانند مرحوم «کفعمی» در «مصباح» و مرحوم «صدوق» در «توحید» معتقدند که شکر هنگامی که در مورد خداوند به کار میرود جنبه مجازی دارد. ولی اگر معنی لغوی آن را آنگونه که در کتاب «العین» آمده است همان «شناخت نیکیها» بدانیم، در مورد خداوند نیز به صورت حقیقی به کار میرود.
پیامی که این وصف الهی به ما میدهد از یکسو توجه به حقشناسی خداوند است که او چنان بزرگواری است که در برابر کمترین عمل صالح بزرگترین پاداش را میدهد و به این طریق از بندگان خود تشکر میکند! توجه به این حقیقت انگیزه مهمی برای حرکت به سوی نیکی و پاکی است.
و از سوی دیگر به ما نیز میآموزد که چگونه در مقابل نعمتها و خدمات دیگران پاسخگو باشیم، نه تنها زحمات آنها را در مورد خود فراموش نکنیم، بلکه در مقام پاداش و جبران هرگز مقید به مساوات و برابری نباشیم.