تبین آیات به چه معناست؟

0 225

تبیین در آیات زیر به چه معنی است؟

بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (نحل/۴۴)

وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَهً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (نحل/۶۴)

وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَبِئْسَ ما یَشْتَرُونَ (آل‌عمران/۱۸۷)

«وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَینِ‏ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون‏»
و ما این ذکر [قرآن‏] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شاید اندیشه کنند! (۱)
این آیه دلالت دارد بر حجیت قول رسول خدا (ص) در بیان آیات قرآن و تفسیر آن، چه آن آیاتى که نسبت به مدلول خود صراحت دارند و چه آنهایى که ظهور دارند، و چه آنهایى که متشابهند، و چه آنهایى که مربوط به اسرار الهى هستند، بیان و تفسیر رسول خدا (ص) در همه آنها حجت است. (۲)
شاید آیه اشاره به دو نوع وحى داشته باشد، یک وحى که قرآن است و براى همه‏ى مردم، و یک وحى که براى تفسیر و بیان قرآن است و مخصوص پیامبر. یعنى ما به سوى تو ذکر فرستادیم تا تفسیر قرآنى را که براى مردم نازل شده بیان کنى.(۳)
«وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِم‏…»
و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که خدا، از کسانى که کتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتماً آن را براى مردم آشکار سازید و کتمان نکنید! ولى آنها، آن را پشت سر افکندند و به بهاى کمى فروختند و چه بد متاعى مى‏خرند؟! (۴)
آیه فوق گرچه در باره دانشمندان اهل کتاب (یهود و نصارى) وارد شده ولى در حقیقت اخطارى به تمام دانشمندان و علماى مذهبى است که آنها موظفند در تبیین و روشن ساختن فرمانهاى الهى و معارف دینى بکوشند و خداوند از همه آنها پیمان مؤکدى در این زمینه گرفته است.
توجه به ماده" تبیین" که در آیه فوق به کار رفته نشان مى‏دهد که منظور تنها تلاوت آیات خدا و یا نشر کتب آسمانى نیست، بلکه منظور این است، حقایق آنها را عریان و آشکار در اختیار مردم بگذارند تا به روشنى همه توده‏ها از آن آگاه گردند، و به روح و جان آنها برسند، و آنها که در تبیین و توضیح و تفسیر و روشن ساختن مسلمانان کوتاهى کنند، مشمول همان سرنوشتى هستند که خداوند در این آیه و مانند آن براى علماى یهود بیان کرده است.( ۵)
در ادامه لازم به ذکر است که "تبیین" به معنای روشن و آشکار نمودن، شرح و توضیح دادن، نشان دادن، پیچیدگی مسأله را روشن و آشکار ساختن، و … است.
یکی از وظایف پیامبران و رهبران الهی تبیین مراد الهی و روشن نمودن دستورات الهی برای مردم است تا مراد و مقصود واقعی خداوند بطور روشن و واضح به انسان ها برسد.
بنابر روایات متواتر از جمله حدیث متواتر ثقلین، حداقل جایگاهی که برای اهلبیت علیهم السلام، طبق این حدیث به اعتراف شیعه و سنی اثبات می شود، جایگاه و شأن تفسیری اهلبیت است.
آنان بدون شک وارث علم پیامبر اکرم(ص) بوده و بیش از هر کسی از مراد واقعی خداوند آگاه بوده و می توانند تفسیر و برداشت صحیح از آیات و کلام الهی داشته و دیگران را به آن سمت راهنمایی کنند.
أوّلین مفسّر:
علم تفسیر همزمان با نزول قرآن از طریق پیامبر أکرم(ص) آغاز شده و أوّلین مفسّر و مبیّن قرآن شخص حضرت خاتم(ص) بوده و اصولا تفسیر و تبیین آیات قرآن وظیفه و رسالتی بود که از ناحیه حقّ تعالى بر عهده آن حضرت گذاشته شده است:

«وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» (6)

«یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ» (7)

مفسّر دوّم‏:
در مرحله دوّم، پس از نزول آیات قرآن، خود قرآن است که مفسّر و مبیّن کامل و مطمئن، آیات قرآن خواهد بود، و این تفسیر و مفسّر على الدّوام زنده و جاوید بوده و راهگشا در بیان معارف قرآن است.
و این حقیقت را قرآن یادآورى کرده، از آنجا که قرآن بیانگر همه معارف و روشنگر همه تاریکى‏ها بوده و خود نور است و نور ذاتا روشن بوده و مظهر غیر است.

«وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَهً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِینَ» (8)

«وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ» (9)
آنچه بیانگر همه چیز است بیانگر خودش هم خواهد بود.
مفسّر سوّم‏:
در مرحله سوّم، مفسّر حقیقى قرآن، أهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام هستند، چه اینکه آنان باب علوم اوّلین و آخرین بوده، و وارثان علم نبىّ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، و ثقل اکبر در حقیقت و ثقل أصغر در ظاهر و ظهور، هستند.

عن الصادق علیه السّلام: "نحن ولاه أمر اللّه و خزنه علم اللّه و عیبه وحی اللّه"؛ ما ولىامر خدا و گنجینه علم خدا و صندوق وحى خدائیم.(۱۰)

عن الباقر علیه السّلام: "نحن خزّان علم اللّه و نحن تراجمه وحی اللّه"؛ ما گنجینه داران علوم خداوندیم، ما معدن های وحی خداوندیم (۱۱). (۱۲)
منصوربن حازم گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم:

… از مردم در مورد حجت‏ بعد از رسول خدا(ص) پرسیدم. آنها گفتند: قرآن.

ولى من به آنها تذکر دادم که قرآن بدون سرپرست و قیم کفایت نمى‏کند، چرا که گروه هاى ‏مختلف از جمله مرجئه، قدریه و حتى زنادقه که به قرآن ایمان هم‏ ندارند براى سخن خویش به قرآن استدلال مى‏کنند و روى همین جهات‏ است که گفتم قرآن نیاز به سرپرستى دارد که هر چه در مورد آن‏ بفرماید حق باشد و در این میان کسانى چون ابن مسعود و عمر و حذیفه به عنوان سرپرست معرفى شدند، اما من سوال کردم که آیا تمام قرآن را مى‏دانستند؟

در جواب گفتند: خیر، تنها على بود که آگاه به تمام قرآن بود.

من گفتم: پس‏شهادت مى‏دهم که على(ع) قیم و سرپرست قرآن است و پیروى از او واجب و پس از رسول خدا(ص) حجت ‏بر مردم است و آنچه در مورد قرآن ابراز عقیده کند حق است.

امام صادق(ع) پس از شنیدن سخنان او و استدلال زیبا و محکم وى ‏او را باگفتن «رحمک الله‏» ستود و دعایش کرد. (۱۳)
در روایتی حضرت علی علیه السلام ‏مى‏فرمایند:

"هذا القرآن إنما هو خط مستور بین الدفتین لاینطق بلسان و لابد له من ترجمان"

این قرآن جز خطوطى که میان دو جلد نگاشته شده، چیزى نیست، به زبان سخن نمى‏گوید، ناچار باید ترجمانى داشته‏ باشد. (۱۴)
__________
(۱) نحل، ۴۴.
(۲) ترجمه المیزان، ج‏12، ص ۳۸۰.
(۳) تفسیر نور، ج‏6، ص ۴۰۰.
(۴) آل عمران، ۱۸۷.
(۵) تفسیر نمونه، ج‏3، ص ۲۰۶.
(۶) نحل، ۴۴.
(۷) مائده، ۱۵.
(۸) نحل، ۸۹.
(۹) أنعام، ۵۹.
(۱۰) اصول کافى جلد ۱ ص ۱۹۲ حدیث ۱.
(۱۱) همان، حدیث ۳.
(۱۲) ر.ک: تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، ج‏1، ص ۱۳۱و ۱۳۲.
(۱۳) اصول کافی، ج ۱، ص ۱۶۸.
(۱۴) نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵.

منبع:پرسمان قرآن

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.