آیا با هر گناهی، همچنان می توان امید داشت و توبه کرد؟

0 57

آدمیزاد همیشه در معرض گناه است. بعضی بیشتر گرفتار آن می شوند و برخی کمتر . فقط معصومان(علیهم السّلام) هستند که اصلا گناه نمی کنند. خداوند در قرآن می فرماید:
«قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ؛[زمر/۵۳] بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم روا داشتید، از رحمت خداوند مأیوس و نا امید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد».

امیرالمؤمنین (علیه السّلام) می فرماید: «در تمام قرآن آیه ای امید بخش تر از این در مورد گناه کاران و توبه کنندگان نیست».[۱] گناه از لحاظ کمیت، هر اندازه بزرگ و زیاد باشد – حتی اگر به اندازه گناه همه جن انس از آغاز آفرینش تا انتهای عالم باشد – از لطف و رحمت خدا بیشتر نسبت، بلکه قابل قیاس نمی باشد. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید: «اگر مرتکب گناهان بسیاری که زمین و آسمان را فرا گیرد شدید، اگر به راستی پشیمان شوید،‌خدای تعالی توبه شما را می پذیرد».[۲]

رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این زمینه می فرماید: «لکل داء دواء و دواء الذنوب الاستغفار؛[۳] هر مرضی دارویی دارد، و داروی شفابخش گناهان استغفار و طلب مغفرت از پیشگاه ذات پاک الهی است».

بنابراین انسان باید متوجه باشد که ناامیدی از رحمت و بخشش حق، با توجه به بیانات واضح دینی، هیچ جایی ندارد. و انسان اگر دشمن شناس خوبی باشد، می داند که این گونه ناامیدی ها، از دشمنی است که قسم یاد کرده تا انسان را به نابودی بکشاند. همان شیطانی که قبل از گناه، در جان انسان وسوسه رحمت حق می کند تا با از بین بردن ترس انسان را به گناه  اندازد، بعد از گناه وسوسه یاس می کند تا انسان را از بازگشت و اصلاح بازدارد.
در حالی که انسان باید قبل از گناه بترسد که شاید فرصت توبه نداشته باشد! شاید شیطان آنچنان بر او مسلط شود که اجازه توبه ندهد و … و بعد از گناه باید سریع توبه کند.

«اگر بچه شما هنگام شستن قورى، آن را بشکند و در جواب شما که مى ‏پرسى: قورى کو؟ با قدرت جواب دهد که شکستم! و هنگامى که مى‏گویى چرا شکستى؟ مى ‏گوید: خب، دیگر شکست! در این صورت او را رها نمى‏ کنى و بر او سخت مى ‏گیرى، ولى اگر ببینى که با شکستن قورى، همه وجود او شکسته است و نمى‏تواند سرش را بلند کند؛ یعنى تفریط کرده، ولى احساس شکستگى و شرمندگى مى ‏کند، تو با او چه مى ‏کنى؟
تنبیه براى این است که او بشکند. تندى براى این است که بفهمد بدى کرده است، ولى وقتى که او خود شکسته است، حتى به او پاداش هم مى ‏دهى و از او دلجویى هم مى‏ کنى و به او مى‏گویى عیبى ندارد. ما با مکتبى روبرو هستیم که از تفریط، امید مزد و پاداش دارد و از طاعت‏هاى چند هزار ساله، انتظار هبوط و رجم.»[۴]

[۱]. تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۴۹۹.
[۲]. فریده مصطفوی، روش خودسازی، ص ۳۱۶.
[۳]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۱۶۴
[۴]. اخبات، صفائی حائری، ص: ۴۷

منبع : شهر سوال

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.