خواب هایی که به واقعیت تبدیل میشوند
خوابهایی که به حقیقت میپیوندند
خواب هایی که به واقعیت تبدیل میشوند؟
قرآن در آیات متعددی صراحت دارد که، حداقل پاره ای از خوابها ، انعکاسی از آینده دور، یا نزدیک است.
در داستان خواب «یوسف»(ع) که در آیات فوق خواندیم،
همچنین داستان خواب زندانیان، که در آیه ۳۶ همین سوره است و داستان خواب ملک و سلطان «مصر» که در آیه ۴۳ خواهد آمد،
به چند نمونه خواب برخورد می کنیم، که همه آنها از حوادث آینده پرده برداشته است.
بعضی از این حوادث، نسبتاً دور، مانند خواب یوسف(علیه السلام)، که می گویند:
بعد از چهل سال به تحقق پیوست و بعضی در آینده نزدیک تر، مانند خواب پادشاه مصر و هم بندهای یوسف(ع).
در غیر این سوره، اشاره به «خوابهای تعبیردار» دیگری نیز است
مانند رؤیای پیغمبر(صلی الله علیه وآله) که در سوره «فتح» به آن اشاره شد
و خواب «ابراهیم»(علیه السلام) که در سوره«صافات» است (این خواب، هم فرمان الهی بود و هم تعبیر داشت).
جالب این که، در روایتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) چنین می خوانیم:
الرُّؤْیا ثَلاثَهٌ بُشْری مِنَ اللّهِ وَ تَحْزِینٌ مِنَ الشَّیْطانِ وَ الَّذِی یُحَدِّثُ بِهِ الإِنْسانُ نَفْسَهُ فَیَراهُ فِی مَنامِهِ:
«خواب و رؤیا سه گونه است: گاهی بشارتی از ناحیه خداوند است، گاه، وسیله غم و اندوه از سوی شیطان
و گاه مسائلی است که انسان در فکر خود می پروراند و آن را در خواب می بیند».
روشن است، خوابهای شیطانی چیزی نیست که تعبیر داشته باشد، اما خواب های رحمانی که جنبه بشارت دارد
حتماً باید خوابی باشد که از حادثه مسرت بخش در آینده پرده بردارد.
به هر حال، لازم است در اینجا به نظرات مختلف که درباره حقیقت رؤیا است،
به طور فشرده اشاره کنیم:
درباره حقیقت رؤیا تفسیرهای زیادی شده است که می توان آنها را به دو بخش تقسیم کرد:
تفسیر مادّی و تفسیر روحی.
۱ ـ تفسیر مادّی
مادّی ها می گویند: رؤیا چند علت دارد:
الف ـ ممکن است خواب دیدن و رؤیا نتیجه مستقیم کارهای روزانه انسان باشد
یعنی آنچه برای انسان در روزهای گذشته روی داده به هنگام خواب در مقابل فکرش مجسم گردد.
ب ـ ممکن است یک سلسله آرزوهای بر آورده نشده باعث دیدن خواب هایی شود
همان طور که شخص تشنه، آب در خواب می بیند، و کسی که در انتظار سفر کرده ای است آمدن او را از سفر به خواب می بیند
(و از قدیم گفته اند: شتر در خواب بیند پنبه دانه!…).
ج ـ ممکن است ترس از چیزی باعث شود که انسان خواب آن را ببیند
زیرا مکرر تجربه شده است، کسانی که از دزد وحشت دارند، شب خواب دزد را می بینند
(ضرب المثل معروف «دور از شتر بخواب و خواب آشفته نبین» اشاره به همین حقیقت است).
همچنین بخوانید :نکاتی برای داشتن خوابی خوب
«فروید» و پیروان مکتب او یک نوع تفسیر و تعبیر مادّی دیگری برای خواب دارند:
آنها طی مقدمات مشروحی، اظهار می دارند:
خواب و رؤیا عبارت است از:
ارضای تمایلات واپس زده و سرکوفته ای که همیشه با تغییر و تبدیل هایی برای فریب «من» به عرصه خودآگاهی روی می آورند.
توضیح این که: بعد از قبول این مسأله که روان آدمی مشتمل بر دو بخش است:
«بخش آگاه» یعنی آنچه به تفکرات روزانه و معلومات ارادی و اختیارات انسان ارتباط دارد
و «بخش ناآگاه» یعنی آنچه در ضمیر باطن به صورت یک میل ارضا نشده پنهان گردیده است.
می گویند:
بسیار می شود امیالی که ما داریم و به عللی نتوانستیم آنها را ارضا کنیم، و در ضمیر باطن ما جای گرفتند
به هنگام خواب که سیستم خود آگاه از کار می افتد، برای یک نوع اشباع تخیلی به مرحله خودآگاه روی می آورند.
گاهی بدون تغییر منعکس می شوند، همانند عاشقی که محبوب از دست رفته خود را در عالم خواب مشاهده می کند.
وگاهی تغییر شکل داده و به صورت های مناسبی منعکس می شوند، که در این صورت نیاز به تعبیر دارند.
همچنین بخوانید:چه گیاهانی خاصیت آرام بخشی داشته و برای خواب مفید هستند ؟
بنابراین «رؤیاها» همیشه مربوط به گذشته است، و از آینده هرگز خبر نمی دهد
تنها می توانند وسیله خوبی برای فهمیدن «ضمیر ناآگاه» باشند
و به همین جهت برای درمان بیماری های روانی که متکی به کشف ضمیر ناآگاه است بسیار می شود که از خواب های بیمار کمک می گیرند.
بعضی از دانشمندان غذاشناس، میان «خواب و رؤیا» و «نیازهای غذایی بدن» رابطه قائل هستند، و معتقدند:
مثلاً اگر انسان در خواب ببیند از دندانش «خون» می چکد، لابد ویتامین «ث» بدن او کم است!
و اگر در خواب ببیند موی سرش سفید است، معلوم می شود گرفتار کمبود ویتامین «ب» است!!
۲ ـ تفسیر روحی
و اما فلاسفه روحی، تفسیر دیگری برای خواب ها دارند، آنها می گویند، خواب و رؤیا بر چند قسم است:
۱ ـ خواب های مربوط به گذشته زندگی، امیال و آرزوها، که بخش مهمی از خواب های انسان را تشکیل می دهد.
۲ ـ خواب های پریشان و نامفهوم که معلول فعالیت توهّم و خیال است (اگر چه ممکن است انگیزه های روانی داشته باشد).
۳ ـ خواب هایی که مربوط به آینده است و از آن گواهی می دهد.
شک نیست خواب های مربوط به زندگی گذشته و تجسم صحنه هایی که انسان در طول زندگی خود میبیند، تعبیر خاصی ندارند.
همچنین خوابهای پریشان و به اصطلاح «اضغاث احلام» که نتیجه افکار پریشان
و همانند افکاری است که انسان در حال تب و هذیان پیدا می کند نیز تعبیر خاصی نسبت به مسائل آینده زندگی نمی تواند داشته باشد،
اگر چه روان شناسان و روان کاوان از آنها به عنوان دریچه ای برای دست یابی به ضمیر ناآگاه بشری استفاده کرد، و آنها را کلیدی برای درمان بیماری های روانی می دانند.
بنابراین، تعبیر خواب آنها برای کشف اسرار روان و سرچشمه بیماری ها است، نه برای کشف حوادث آینده زندگی.
و اما خواب های مربوط به آینده نیز دارای دو شعبه است:
قسمتی خوابهای صریح و روشن می باشند که به هیچ وجه تعبیری نمی خواهند، و گاهی بدون کمترین تفاوتی با نهایت تعجب، در آینده دور یا نزدیک، تحقق می پذیرد.
دوم خوابهایی است که در عین حکایت از حوادث آینده، بر اثر عوامل خاص ذهنی و روحی تغییر شکل یافته و نیازمند به تعبیر است.
برای هر یک از این خوابها نمونه های زیادی وجود دارد، که همه آنها را نمی توان انکار کرد
نه تنها در منابع مذهبی و کتب تاریخی نمونه هایی از آن ذکر شد، که در زندگی خصوصی خود ما، یا کسانی که می شناسیم نیز هست
به اندازه ای که هرگز نمی توان همه را معلول تصادف دانست.
خوابهای عجیب
در اینجا چند نمونه از خوابهایی که به طرز عجیبی پرده از روی حوادث آینده برداشت، و از افراد مورد اعتماد شنیدیم یادآور می شویم:
۱ ـ یکی از علمای معروف و کاملاً مورد وثوق «همدان» مرحوم «آخوند ملاّ علی» از مرحوم «آقا میرزا عبدالنبی» که از علمای بزرگ «تهران» بود چنین نقل می کرد:
هنگامی که در «سامرا» بودم، هر سال مبلغی در حدود یکصد تومان از «مازندران» برای من میفرستادند
و به اعتبار همین موضوع، قبلاً که نیاز پیدا می کردم، قرض هایی می نمودم، و به هنگام وصول آن وجه، تمام بدهی های خود را ادا می کردم.
یک سال به من خبر دادند: امسال وضع محصولات بسیار بد بود، و بنابراین وجهی نمیفرستند!
بسیار ناراحت شدم و با همین فکر ناراحت خوابیدم، ناگهان پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را در خواب دیدم مرا صدا زد و فرمود:
فلان کس! برخیز در آن دولاب را باز کن (اشاره به دولابی کرد) و یک صد تومان در آن هست بردار. از خواب بیدار شدم.
چیزی نگذشت در خانه را زدند، بعد از ظهر بود، دیدم پیک مرحوم «میرزای شیرازی» مرجع بزرگ تقلید شیعیان است.
گفت: میرزا شما را می خواهد. من تعجب کردم در این موقع برای چه آن مرد بزرگ مرا می خواهد؟
رفتم دیدم در اطاق خود نشسته، (من خواب خود را به کلّی فراموش کرده بودم) ناگاه مرحوم«میرزای شیرازی» به من گفت:
«میرزا عبدالنبی» درِ آن دولاب را بازکن و یکصد تومان در آنجا هست بردار، بلا فاصله داستان خواب به نظرم آمد و از این حادثه سخت تعجب کردم،
خواستم چیزی بگویم، احساس کردم او مایل نیست سخنی در این مورد بگویم، وجه را برداشتم و بیرون آمدم.
همچنین بخوانید:دیدن چهارده معصوم در خواب چه حکمی دارد؟
۲ ـ دوستی که مورد اعتماد است نقل می کرد:
نویسنده کتاب «ریحانه الادب»، «مرحوم تبریزی»، فرزندی داشت، دست راست او ناراحت بود (شاید روماتیسم شدید داشت)
به طوری که به زحمت می توانست قلم به دست بگیرد، بنا شد، برای معالجه به «آلمان» برود.
او می گوید:
در کشتی که بودم خواب دیدم مادرم از دنیا رفت، تقویم را باز کردم، و جریان را با قید روز و ساعت نوشتم، چیزی نگذشت که به «ایران» آمدم،
اقوام به استقبالم آمدند و لباس مشکی داشتند
تعجب کردم، و خواب به کلّی در خاطرم نبود.
بالاخره تدریجاً به من حالی کردند که:
مادرم فوت کرد، بلافاصله به یاد خواب افتادم، تقویم را بیرون آوردم و روز فوت را سؤال کردم، دیدم درست در همان روز مادرم از دنیا رفت!.
۳ ـ نویسنده معروف اسلامی «سید قطب» در تفسیر خود «فی ظلال القرآن» ذیل آیات مربوط به سوره «یوسف» چنین می نویسد:
اگر من تمام آنچه درباره رؤیا گفتید را انکار کنم، هیچ گاه نمی توانم جریانی را که برای خودم هنگامی که در «آمریکا» بودم واقع شد، انکار نمایم، در آنجا من در خواب دیدم:
خواهر زادم چشمانش را خون فرا گرفت، نمیتواند ببیند (خواهرزادم با سایر اعضای خانوادم در مصر بودند) من از این جریان متوحش شدم
فوراً نامه ای برای خانواده ام به «مصر» نوشتم،
و مخصوصاً از وضع چشم خواهر زادم سؤال کردم، چیزی نگذشت جواب نامه به دستم رسید، نوشتند:
چشم او مبتلا به خون ریزی داخلی شد و نمیتواند ببنید، و هم اکنون مشغول معالجه است.
قابل توجه این که: خون ریزی داخلی چشم او طوری بود که در مشاهده معمولی قابل رؤیت نبود،
و تنها با وسائل پزشکی مشاهده آن میسر بود، ولی به هر حال از بینائی چشم محروم بود، من حتی این خونریزی درونی را در خواب به شکل آشکار دیدم!
خوابهایی که پرده از روی اسراری برداشته و حقایقی مربوط به آینده و یا حقایق پنهانی مربوط به حال را کشف کرده،
بیش از آن است که حتی افراد دیرباور بتوانند انگشت انکار روی همه آنها بگذارند، و یا آنها را حمل بر تصادف کنند.
با تحقیق از دوستان نزدیک خود غالباً می توانید به نمونه هایی از این خوابها دست یابید،
این گونه خوابها از طریق «تفسیر مادی رؤیا» هرگز قابل تعبیر نیستند، و تنها با تفسیر فلاسفه روحی، و اعتقاد به استقلال روح می توان آنها را تفسیر کرد
بنابراین از مجموع آنها به عنوان شاهدی برای استقلال روح می توان استفاده کرد.
عالیه
من از زمان ۱۰ سالگی تا الان بعضی خواب های را میبینم که به واقعیت تبدیل میشه اونم بعد از چند روز همون صحنه که در خواب میبینم همون صحنه اتفاق میفته اونم بعد از چند روز بیشتر روز های جمعه
واقعاً خوش به حالت
من هم خواب هایی میبینم شاید ماهی ۳بار که به واقعیت تبدیل میشن، خواب هام کاملا واضحن و یادم میمونن ولی اتفاقاتی که میبینم درمورد اینده نزدیکن.
سلام.بخدا من اگه یک چرت ۱۰ دقیقه ای هم بزنم خابم تعبیر میشه.حتی گاهی عین خود خابم اتفاق میوفته.واقعا در عجبم.بیشتر اوقات میدونم قراره چه اتفاقی بیوفته.باور کنید قبل از کرونا یه خابی دیدم که تعبیرش گرفتاری شدید تمام دنیابود.با خودم فکر کردم شاید جنگ جهانی سوم راه بیفته.که دیدم بیماری همه گیری اتفاق افتاد.
وای دقیقا منم یک سال قبل از اینکه کرونا وجود داشته باشه خواب دیدم دنیا درگیر یه بیماری عجیبی شده بود😐😰
منم خواب جنگ رو دیدم جنگ شد
دقیقاااااااا منم دیدممممگ
ی خواب با وضوح دیدم صحنه ها کاملا از پیش تعیین شده و هماهنگ بود وقبلا زیاذ اتفاق افتاد اون صحنه اما پیام عجیبی در خواب گرفتم…یه موضوع عجیبی مطرح شد…شبا قبل خواب از خدا میخوام حقایق موضوعات دشوار رو تو خواب برام مطرح کنع یا همچین چیزی…نمیدونم چقدش میتونه صحیح باشه ولی خ عجیب بود خیلی
منم اینطور میشم.مخصوصا هر وقت وارد یک مرحله سخت تو زندگی میشم از خدا میخوام بهم بفهمونه چیکار کنم و خواب میبینم.با دیدن بعضی خواب ها هم به آرامش میرسم.از دیدن بعضی خواب ها هم وحشت میکنم و میترسم
سلام منم خیلی خواب های که می بینم تعبیر میشه ۲۰ سال پیش خواب دیدم وامسال تعبیر شد.
سلام خسته من مرادی هستم از شهرخرمدره روزی ازشرکت به خانه میرفتیم شیفت صبح بودیم ساعت دو سوارسرویس شدیم وراه من خابم برده بود پشت صندلی راننده نشسته بودم وقتی سرویس به شناط ابهر که اولین ایستگاه برگشتی بود رسید سرعت گیر باعث شد ازخاب بیدارشوم وقتی بیدار شدم به راننده گفتم خاب بدی دیدم کمی پایین تراز ایستگاه یک موتوری زده بود وانت بار وبابدنی پرازخون افتاده بود به جوی آب .بعدپیاده شدنه همکارادرایستگاه اول زیاد دور نشده بودیم که خابی که دیده بودم را راننده بهم نشون داد وگفت همین تصادف را توداشتی میگفتی اخه مگه تواینجا بودی چطور توخاب این اتفاق رو دیدی مکانش موتوریه ووانت بار خدایا کاملا با بهت وحیرت داشتم نگاه میکردم چن دقیقه پیش خودم اون تصادف را توخابم دیده بودم الان دارم دوباره توبیداری میبینم بخدا مانده بودم که چه خابی بود وقتی به خونه امدم وبه خانواده تعریف کردم باورم شد که روح چطوری از بدن ادم خارج میشه ومیره واز اینده برات خبری میاره گاهی خوب وگاهی بد هرچی باشه باید بپذیریم که ادما باید فکر عاقبت خود باشند که فردا دران روز باید جواب گوی اعمالشان بتونن باشن اگه کمی دقت کنیم .براحتی پی میبریم که خدا چقد بنده هاشو دوس داره وچقد مهربونه .دوستان خوبم اگه دوسدارین عاقبت بخیرباشین همدیگرو دوست داشته باشین همه ادما خوب وعزیزند باهم مهروبون وروراست باشین همدیگرو یاری کنید .همه سختیها گرانی ها مشکلات تحریم و……. ازخودمونه اگه باهم مهربون ودوست باشیم دنیا بهشت همه ادماست اگه باهم باشیم وهمدیگرو شاد کنیم خدارو شاد کردیم اخه خدا عاشق بنده هاشه
اینی که گفتی واقعی بود یا ما رو مسخره می کنی ؟!؟
سلام خسته من مرادی هستم از شهرخرمدره روزی ازشرکت به خانه میرفتیم شیفت صبح بودیم ساعت دو سوارسرویس شدیم وراه من خابم برده بود پشت صندلی راننده نشسته بودم وقتی سرویس به شناط ابهر که اولین ایستگاه برگشتی بود رسید سرعت گیر باعث شد ازخاب بیدارشوم وقتی بیدار شدم به راننده گفتم خاب بدی دیدم کمی پایین تراز ایستگاه یک موتوری زده بود وانت بار وبابدنی پرازخون افتاده بود به جوی آب .بعدپیاده شدنه همکارادرایستگاه اول زیاد دور نشده بودیم که خابی که دیده بودم را راننده بهم نشون داد وگفت همین تصادف را توداشتی میگفتی اخه مگه تواینجا بودی چطور توخاب این اتفاق رو دیدی مکانش موتوریه ووانت بار خدایا کاملا با بهت وحیرت داشتم نگاه میکردم چن دقیقه پیش خودم اون تصادف را توخابم دیده بودم الان دارم دوباره توبیداری میبینم بخدا مانده بودم که چه خابی بود .
من خواب دیدم بچه دار شدمدپسر ب دنیا اوردم تعبیر خواب چیه
بله منم خیلی از خواب هایی ک میبینم تعبیر میشه همه انسانها خواب میبینن ولی بیشتر اهمیت نمیدن خدا قبل از هر اتفاق خوب یا بدی در خواب هشدار میده
من خواب دیدم شوهرم زندان افتاده زندان اندازه خودش بودنه بیشترینه کمترتعبیرش چیه؟
منم خواب دیدم که در یه مدرسه ای هستم بعد چند ماه به یه مدرسه دیگه ای رفتم ولی اون مدرسه همون مدرسه ای بود که در خواب دیده بودم
ناصر
سلام دوستان من باغی توی روستا دارم ی خانه کوچک توش ساختم یکسری وسایل داخلش گذاشتم مثل سم پاش وبیل و… یک روز بعد از ظهرخوابیده بودم خواب دیدم دزد دیوار خونه رو سوراخ کرده تمام وسایل رو برده زنگ زدم پاسگاه امد نگاه کرد صورتجلسه نوشت از من امضا گرفت ورفت وقتی بیدار شدم زیاد اهمیت ندادم اما فرداش رفتم باغ دیدم دیوار سوراخ تمام وسایل رو بردن به پاسگاه اطلاع دادم امد اصلا مانده بودم این چه اتفاقی بود دیگه
من ازین خوابا میبینم یا همزمان با اتفاقی که داره میفته (زمانی که از عزیزام دورم با تلفن میفهمم که همچین اتفاقی اون ساعت افتاده) یا قبل از اون اتفاق
دوسش ندارم ولی این حالتو
خوب چه نفعی داره وقتی نمیتونم براش کاری کنم؟
فقط همین که بعد اون اتفاق بگم ای وای یادم اومد من اینو تو خواب دیدم؟
من خواب فیلم سینمایی دیدم همان فیلم از اول تا آخرش بدون یک صحنه کم و زیاد تولید شد فیلم هالیوودی
چرا. هر چی خواب میبینم تعبیر میشه 🥲
شما خواب می بینید و خواب های تان به واقعیت تبدیل میشود من به دلم گاهی کارها یا حوادثی می زند که در واقعیت اتفاق می افتد ، و اینکه چیزی به دل شما خطور کند و اتفاق بیفتد یک کار خدایی ست نه شانس یا چیز دیگری .
حالا اون سینمایی اسمش چی هس؟😂
من خواب دیدم تو یک اتاق تاریک هستم که یهو از سقف اتاق نور سفیدی روشن شد و از درون ان نور سفید بهم گفتم بهت سروت در این دنیا بدم یا سروتی در عالم آخرت بدم یا هر دو رو بدم
من از شوق هر دو رو انتخواب کردم
از درون آن نون همان لحظه پول خیلی خیلی زیاد بیرون آمد من همه رو جمع کردم
بعد در خواب نیمی از اون پول رو بخشیدم به پدرم از آن نیم نصفشو هم دادم به مادر و خواهر بعد بقیشو گزاشتم تو کیفم که تو عالم واقعیت دارمش
وقتی از خواب بیدار به کل این خواب رو فراموش کردم و برای انجام تکالیم سراغ کیفم رفتم و یهو متعجب شدم که مقداری پول ۱۰۰هزار تومنی که جمعا ۵۰۰هزار میشد در همان جیبی که تو خوابم دیده بودم یافتم
من دانشجو هستم در خوابگاه بعد از پرس و جو فهمیدم به دوستی که یک سال پیش ۴۰۰هزار به خاطره بدهی مالی قرض داده بودم این یواشکی ۱۰۰هزار بیشتر درون کیف من گزاشته بود
این رویا چه تعبیری داره
من خواب دیدم داشتم به ته دره سقوط میکردم فقط با یه دستم از یه شاخه کوتاه گرفته بودم هیچ امیدی نداشتم . با خودم گفتم دیگه تمومه مرگم فرا رسیده ک یهویی خدا خودش اومد به کمکم نجاتم داد. وجود خدا رو حس کردم