آیا علم رجال اساس روایی و قرآنی، دارد؟
من در مورد علم رجال دو پرسش داشتم: ۱.آیا علم رجال اساس روایی و قرآنی، دارد؟ ۲.با توجه به اینکه برخی احادیث که از دید رجال صحیح هستند، می گویند هر حدیثی را شنیدید قبول کنید، آیا علم رجال نقض نمی شود؟ برای مثال این حدیث: أحمد بن محمد بن خالد البرقی، عن محمد بن اسماعیل، عن جعفر بن بشیر، ( عن أبی الحصین ) عن أبی بصیر، عن أبی جعفر (ع) أو عن أبی عبد الله (ع): احادیث را تکذیب نکنید حتی اگر مرجعی یا قدری یا حروری آن را به ما نسبت دهد . زیرا شما نمی دانید ، شاید که در آن چیزی از حق باشد و شما با این کارتان خداوند را بر فوق عرشش تکذیب می کنید
با تشکر به امید ظهور
علم رجال بر اساسی عقلایی بنا نهاده شده است. عاقلان می گویند اگر کسی که به راستگویی اش باور دارید، خبری داد، به خبرش ترتیب اثر دهید. مثلا اگر فرد مطمئنی خبر داد که پدر شما از شما خواسته که فلان کار را انجام دهید ، شما که به راستگویی او باور دارید، باید دستوری که به واسطه او از پدر دریافت کرده اید ، انجام دهید و اگر انجام ندهید، مستحق مذمت و کیفر هستید.
آیه زیر می فرماید:
إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا (۱)
اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید،
بنا بر این وقتی فرد غیر موثقی سخنی گفت و خبری آورد، نمی توان فوری به آن ترتیب اثر داد و باید تحقیق نمود و اگر دلایلی بر رستگویی او و صحت خبرش یافت شد، بدان عمل نمود ولی اگر فرد مطمئنی خبری داد دیگر تحقیق لازم نیست. زیرا او مطمئن است و باید ترتیب اثر داد.
پیامبر و امامان هم بر این دستور عقل تاکید کردند و مردم را به ترتیب اثر دادن به سخن افراد موثق و راستگو سفارش کردند.
علاوه بر این امامان با توجه به روایات جعلی و با توجه به روایات تقیه ای و موارد دیگر که سبب می شد گاهی دو روایت با سند معتبر، با هم منافات داشته باشند، دستور دادند هر گاه دو روایت به شما رسید که هر دو معتبر بودند و با هم منافات داشتند به آن که راویش معتبر تر و … هست، عمل کنید:
الحکم ما حکم به أعدلهما وأفقههما وأصدقهما فی الحدیث وأورعهما (۲)
به آنچه راوی عادل تر و فقیه تر و راستگوتر و با ورع تر حدیث می کند، عمل کنید.
با توجه به این راهنمایی ها ، عالمان از همان صدر اسلام به شناسایی و معرفی راویان حدیث پرداختند و نشانه های وثاقت و عدالت و … را در راوی ها جمع آوری و ثبت کردند و با توجه به آن نشانه ها راجع به راویان اعلام نظر نمودند.
اما این که نوشته اید بعضی احادیث داریم که گفته اند هر حدیثی را شنیدید، قبول کنید، پس علم رجال فایده ای ندارد.
چنین حدیثی نداریم که دستور داده باشند هر حدیثی که منسوب به معصوم شنیدید ، قبول کنید بلکه همان طور که گفتیم به حکم عقل و با تایید قرآن و روایات ما باید روایتی که می شنویم ، اگر سند معتبر دارد، آن گاه آن را به قرآن عرضه کنیم و اگر موافق قرآن بود بپذیریم و در غیر این صورت بدان توجه نکنیم و اگر سند معتبر ندارد، نمی توان با استناد به آن حکم کرد.
بله روایاتی داریم به این مضمون که اگر بنا به روایتی که نشانه ای بر دروغ بودن آن نداریم، برای انجام عمل مستحبی ثوابی وعده داده شده و فردی برای رسیدن به آن ثواب به آن روایت عمل کند و مستحب را انجام دهد، به آن ثواب می رسد. حتی اگر آن روایت از معصوم هم صادر نشده باشد.
با توجه به این روایات عالمان در سند روایات مستحبات تسامح به خرج داده و از ریزبینی و سخت گیری دست برداشته اند.
اما روایتی که نقل کرده اید مربوط به روایات معارف است که با سند معتبر رسیده، ولی ما به معنای معقول و محکم آن راه نداریم و نمی توانیم معنایش را درک کنیم و به نظرمان معنای صحیحی ندارد، در اینجا این که ما چون معنای معقولی از حدیث درک نمی کنیم و معنایش به نظر ما معقول نیست نباید ما را وادارد که فوری اصل حدیث را دروغ بشمریم بلکه باید با توجه به معتبر بودن سند روایت ، آن را قبول کنیم. ولی علمش را به خود معصوم حواله دهیم و بگوییم من چون معنای معقول و مطابق مبانی از روایت نمی فهمم ، بدون این که آن را تکذیب کنم ، علمش را به صاحبش بر می گردانم.
روایت به شرح زیر است:
عن أبی بصیر عن أبی جعفر (ع) أو عن أبی عبد الله علیه السلام قال لا تکذبوا بحدیث اتاکم أحد فإنکم لا تدرون لعله من الحق فتکذبوا الله فوق عرشه . (۳)
ابی بصیر از امام باقر یا امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود:
حدیثی که (به طریق معتبر ) به شما می رسد (و شما معنایش را نمی فهمد) ، تکذیب نکنید چه این که ممکن است ناخودآگاه حقی از خدا را در فوق عرش تکذیب کنید.
در این حدیث نگفته روایاتی که از طریق افراد ناصالح حروری یا قدری یا … می رسد ، بپذیرید.
دیگر این که روایاتی که از طریق افراد فاسد المذهب رسیده اند ، ضعیف هستند مگر این که دلیل و نشانه های دیگر بر اعتبار آن باشد.
بله بعض افراد از لحاظ عقیده فاسد هستند ، ولی صداقت و راستگویی آنان مورد اتفاق است از این رو روایت آنها با این که فاسد المذهب هستند ،قبول است.
برای اطلاع بیشتر از مورد مبانی علم رجال و معیارهای عادل و ثقه شمردن یا مردود اعلام کردن رجال احادیث به “کلیات فی علم رجال” از آیت الله جعفر سبحانی ، قم ، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۴ ق مراجعه کنید.
پی نوشت ها:
۱. حجرات (۴۹) آیه ۶.
۲. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۱۰۴ ق، ج ۱۸، ص ۷۵.
۳. محمد به حسن صفار ، بصائر الدرجات، تهران، اعلمی ، ۱۴۰۴ ق، ص ۵۵۸
منبع : مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی