چند نوع گریه داریم؟ و گریه برای امام حسین(ع) از کدام گریه می باشد؟
به طور کلی گریه را از نظر انگیزه و دلیل، میتوان به چهار نوع تقسیم نمود.
الف) گریه ای که انگیزه عقیدتی دارد
انسان مؤمن بر این باور است که همواره در محضر خدا قرار دارد و تمام اعمال و رفتار او ضبط شده و روز قیامت خوبیها و زشتیهای کردار و رفتار او نمایان میگردد. توجه به گذشته تاریک و گناهآلود، مسلمان معتقد را به گریه وامیدارد تا آثار شوم گناه را از دل بزداید و خود را متحول سازد. انسانهای کمال یافته و معصومان نیز از خوف و خشیّت الهی همواره اشک خوف میریختند. این گریه نشانه ایمان کامل است.
امام سجاد(ع)فرمود: محبوبترین قطره در پیشگاه خداوند متعال، قطره اشکی است که مخلصانه در تاریکی شب و از ترس خدا ریخته شود.(۱)
ب) گریهای که از علاقه طبیعی انسان به خود سرچشمه میگیرد و خاستگاه آن عواطف و احساسات است
خداوند متعال در وجود بشر قلب را نهاده که در رویارویی با حوادث و مصایب جانسوز دگرگون میشود،تکان میخورد، میسوزد و اشک را از چشمان سرازیر میکند. انسان در زیانهای مالی و جانی و از دست دادن عزیزانی که به آنها انس و الفت پیدا کرده است، اندهگین شده و دچار ناراحتیهای روحی و روانی میشود. امّا گریه و گریستن، عقدههای درونی را برطرف کرده و به انسان آرامش میبخشد؛ از این رو در علم اخلاق از این ویژگی قلب و رقت و نرمی آن تمجید شده است چرا که نشانه قلب زنده آن است که از عواطف و احساسات سازندهای سرشار باشد.
ج) گریه ای که از فضیلت طلبی و کمالخواهی سرچشمه میگیرد
انسان در فقدان معلم، استاد و مربی اخلاق و بلکه بالاتر، در ارتحال پیامبر(ص) یا امام(ع) اشک میریزد و عزاداری میکند. انگیزه این نوع گریه آن است که با مرگ پیشوای خود احساس میکند از راه کمال و رشد بازمانده و مرشد و راهنمای بزرگی را از دست داده که بدون او دستیابی به کمالات بالاتر برایش دشوار است. پس از وفات رسول خدا(ص) خلیفه اول و دوم به زیارت امایمن آمدند. پس از حضور آنان امایمن گریه کرد، خلیفه دوم گفت: چرا گریه میکنی؟ برای رسول خدا که در پیشگاه خداوند قرار دارد گریه معنا ندارد! امایمن پاسخ داد: گریه من برای از دست دادن پیامبر نیست. بلکه گریه من به خاطر آن است که دست ما از اخبار آسمان و وحی کوتاه شده است.(۲) از این رو این نوع گریه از نوع اول ارزش بالاتری دارد. در این نوع گریه، در واقع گریه کننده بر خود میگوید.
د) اندوه و گریه بر مظلوم
نوع دیگر گریه، گریه بر مظلوم است به خاطر ظلم و ستمی که بر او وارد شده مانند گریه رسول خدا(ص) برای عموی خود حضرت حمزه و همچنین گریه برای علی(ع) و حسین بن علی(ع) پیش از شهادت آنان و مثل گریه و عزاداری مسلمانان در شهادتهای ائمه دین که به صورت مظلومانه به شهادت رسیدند.
ه) گریه و عزداری سیاسی
امام خمینی (ره) میفرماید: «زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی ـ عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داده، یک مسأله سیاسی است، یک مسئلهای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما از این اجتماعات استفاده میکنیم. ما از آن الله اکبرها، ملت ما از آن الله اکبرها استفاده کرد، آن الله اکبرها را باید حفظ بکنیم، باید به این مظاهر، شعایر و اموری که در اسلام به آن سفارش شده فکر کنید که اینها یک مسأله سطحی نبوده است که میخواستند جمع بشوند و گریه کنند،خیر. ما ملت گریه سیاسی هستیم. ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان میدهیم و سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است خرد میکنیم».(۳)
از این دید، گریه زبان گویای فردی است که مورد تجاوز و ستم قرار گرفته باشد. در زمانی که با جباران به وسیله نیروی نظامی نمیتوان مقابله کرد و حتی نمیگذارند سخنی گفته شود؛ تنها سلاح گریه است که نفرت و خشم را نشان میدهد و با این گریهاست که اظهار تنفر و بیزاری از ستم و ستمگری آشکار میشود. این گریهای است که مردم را نسبت به ستمگران بیدار میکند. شاهد این شیوه را در زندگی امام زینالعابدین(ع)میتوان دید. آن حضرت بیست سال در حال ماتم و گریه بود و این حزن و گریه امام تأثیر فراوانی در بیداری مردم داشت؛ چرا که با زبان رفتار از عظمت قیام عاشورا و شدت ظلمی که بر اهلبیت پیامبر(ص) رفته بود حکایت میکرد و از تبلیغات دروغین نیز پرده برمیداشت.
در اینجا شایسته است به سخنی از شهید مطهری (ره) اشاره کنیم. ایشان درباره فلسفه گریه بر شهید چنین مینویسد: «شهادت از نظر اسلام از جنبه فردی.یعنی برای شخص شهید یک موفقیت است. بلکه بزرگترین موفقیت و آرزوست. امام حسین فرمود: جدم به من فرمود که تو درجهای نزد خدا داری که جز با شهادت، به آن درجه نایل نخواهی شد. پس شهادت امام حسین برای خود او یک ارتقاست، عالیترین حد تکامل است. اگر مرگ به صورت شهادت باشد واقعاً یک موفقیت است، برای شهید جشن و شادمانی دارد؛ امّا از نظر اسلام آن طرف سکه را هم باید خواند. شهادت را از نظر اجتماعی یعنی از آن نظر که به جامعه تعلق دارد نیز باید سنجید، عکسالعملی که جامعه در مورد شهید نشان میدهد صرفاً به خود شهید تعلق ندارد یعنی صرفاً ناظر به این جهت نیست که برای شخص شهید موفقیت یا شکستی رخ داده است.
مردم معمولاًدرباره گریه اشتباه میکنند، خیال میکنند گریه همیشه معلول نوعی درد و ناراحتی است و خود گریه امری نامطلوب است. راز بقای امام حسین(ع) این است که نهضتش از طرفی منطقی است و از ناحیه منطق حمایت میشود و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است. ائمه اطهار که به گریه بر امام حسین سخت توصیه کردهاند حکیمانهترین دستورها را دادهاند. این گریههاست که نهضت امام حسین(ع)را در اعماق جان مردم فرو میکند. روشن است که اگر مانند مسیحیان جشن میگرفتند نهضت امام حسین به انحراف کشیده میشد. شاید بدین جهت بزرگان دین دستور عزداری و گریه دادهاند».(۵)
علاوه بر مطالب فوق برای گریه براهلبیت علیهم السلام نکاتی وجود دارد که مىتوان در امور ذیل،آنها را خلاصه کرد:
قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اکرم (ص) و اهلبیت (ع) را بر مسلمانان واجب کرده است(۵) روشن است که دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق، کسى است که شرط دوستى را- چنان که باید و شاید- به جا آورد. یکى از مهمترین لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ یا شادى آنان است(۶) از این رو در احادیث، بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهلبیت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأکید فراوان شده است. چنانچه حضرت على (ع) در روایتى مىفرماید: «شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شریکند». (۷)
از آنجا که در فرهنگ شیعى، گریه باید از سر معرفت و شناخت باشد هم دردى با آن عزیزان، در واقع یادآورى فضایل، مناقب و آرمانهاى آنان بوده و بدین شکل، آدمى را به سمت الگوگیرى و الگوپذیرى از آنان سوق مىدهد.
فردى که با معرفت برای امام حسین گریه مىکند شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم مىآمیزد و در پرتو آن، انگیزهاى قوى در او پدیدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزادارى، مانند محبى مىشود که فعّال و شتابان، به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.
گریه بر اهلبیت (ع) در واقع با یک واسطه زمینه را براى حفظ آرمانهاى آنان و پیاده کردن اهداف آنها فراهم مىسازد.
کسى نمىتواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید در سنین کودکى، در مجالس عزادارى با فرهنگ اهلبیت (ع) آشنا مىشوند. به راستى عزادارى و مجالس تعزیه، یکى از عناصر و عوامل برجستهاى است تا آموزههاى نظرى و عملى امامان راستین، به نسلهاى آینده منتقل شود. مراسم عزادارى وگریه، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه براى تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایى آنان با گفتار و کردار اهلبیت (ع) است.
پی نوشت ها:
۱. علامه مجلسی، بحارالانوار، نشر دارالکتب، چاپ ۱، ج ۹۰، ص ۳۲۹.
۲ . بیهقی، دلائل النبوه، نشر طاووس، چاپ۱، ج ۷، ص ۲۶۶.
۳ . صحیفه نور، مرکز نشر آثار حضرت امام، چاپ ۱، ج ۱۳، ص ۱۵۴.
۴ . شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی (عج)، نشر صدرا، چاپ هفتم، ص ۱۲۱.
۵. شورى (۴۲)، آیه ۲۳؛ هود (۱۱)، آیه ۲۹. و محمدی ری شهری، میزانالحکمه، دارالحدیث، سال ۱۴۱۶هـ.ق، ج ۲، ص ۶۳۲.
۶. محمد محمدی ری شهری، المحبه فى الکتاب والسنه، دارالحدیث،بی تا، ص ۱۷۰- ۱۶۹ و ۱۸۱- ۲۸۱.
۷. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۴ هـ.ق، ج ۴۴، ص ۷۸۲.
منبع : مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی