اصالت خانوادگی در ازدواج چه اهمیتی دارد؟
اهمیت اصالت خانوادگی در زمینه ازدواج
سلام. رسول خدا (ص) می فرمایند: برای نطفه های خود جای مناسبی انتخاب کنید، زیرا زنان نظیر برادران و خواهران خود فرزند می آورند. تکلیف دخترانی که خود از صفات کمال برخوردار بوده، ولی از نظر خانواده و فامیلی موقعیت خوبی ندارند چیست؟
احادیث و روایات معصومین (ع) در امور مربوط به زندگانی، بیشتر جنبه ارشادی و نصیحتی دارد و از جهت عِلّی و معلولی نمی توان گفت علّت تامه و تأثیر گذار حتمی باشند. اگر معصوم (ع) می فرماید: هنگام زن گرفتن، به اصالت و اصل و نسب و ریشه توجه کنید، به این دلیل است که اصالت و اصل و نسب و ریشه هم مقتضی تأثیر برای خوبی و بدی دارد. گیاهی که در زمین آباد و خاک مناسبی پرورش پیدا کند و برای سیراب شدن از آب مناسب استفاده کند، موقعیت بهتری نسبت به گیاه در زمین و آب نامساعد خواهد داشت.
توضیح این که، رابطه عِلّی و معلولی از بدیهیّات جهان وجود است. گر معلولی تابع علت نباشد، جای تعجب است. انسان ها چون جزئی از جهان هستی هستند، نظام حاکم بر افعال و احوال ایشان، تابع نظام علت و معلول است که هم از فاعل عاقل تأثیر می گیرد و هم از فاعل قاصر و مجبور؛ یعنی هر دو فاعل در حرکت و سکون هر موجودی خصوصاً انسان تأثیر مستقیم می گذارد. البته این تأثیر گاهی به نحو مقتضی و گاهی به نحو جزء العله و گاهی به صورت علت تامه است، که در دو صورت اول، گریز از آن محال نیست، ولی در جایی که موجود مجبور و متأثر از علت تامّ باشد، هرگز گریزی از آن نخواهد بود.
اما در مورد سخن و نکته معصوم (ع) که می فرماید: “برای نطفه های خود (جای مناسب) انتخاب کنید” (۱)، این سخن و سخنانی نظیر آن به نحو مقتضی بیان شده است و اگر دختری خود از تربیت اسلامی برخوردار باشد و در امور مربوط به زندگانی مواظبت کافی داشته باشد، خداوند او را یاری خواهد کرد و در تربیت اولاد و فرزندانی که از او به وجود خواهند آمد، معمولاً دچار مشکل نخواهد شد؛ اگر چه این کار برای او سخت تر از افرادی است که در خانواده، کمتر دچار مشکل هستند و مثال درخت و گیاه در زمین مناسب و شوره زار برای تسریع در تفهیم و تطبیق در مصداق بوده است.
در عین حال عوامل دیگری که در رسیدن به سعادت یا شقاوت نقش دارند مانند محیط اجتماعی و تربیت، رفیق و همدم، مدرسه و محیط آموزشی فراموش نمی شود.
احادیث معصوم به طور کلی، قاعده و قانونی را معرفی می کنند که این قاعده و قانون در چارچوب خاصی قابل اجرا است، اما این قاعده و قانون استثنائاتی هم دارد و هم چنان که از انسان های بد افراد بدی به وجود می آیند از انسان های خوب هم افراد بد به وجود آمده اند که اولین آن ها قابیل قاتل هابیل فرزند آدم است و از این قبیل می شود به پسر نوح پیامبر اشاره کرد و در میان معصومین نیز جعفر کذاب فرزند امام هادی (ع) نمونه هایی از افرادی هستند که دچار انحراف شده اند. پس وقتی از پیامبر و یا امام که اصالت و اصل و نسبی پاک و طاهر دارند فرزندانی این گونه به وجود می آیند، نمی توان قانون اجتناب ناپذیر تأثیر و ناگزیری از اجراء را بر امور مربوط به بشر پیاده کرد.
خوش بختی ها و بدبختی هایی که در شکم مادر نصیب فرزندان می شود دو قسم است: بعضی از آن ها به صورت سرنوشت قطعی و قضاء اجتناب ناپذیر است و تا پایان عمر با فرزندان خواهد بود مثل دیوانگی و کوری مادرزاد و در این قبیل موارد، اوضاع رحم علت تامه آن ها است؛ ولی بعضی از بدبختی ها یا خوشبختی های جسمی و روانی است که در رحم مادر به طور زمینه مساعد و قابلیت برای فرزند ایجاد می شود و در واقع اوضاع رحم علت مُعده آن هاست و در این قبیل موارد، سعادت و شقاوت رحِم مادر سرنوشت قطعی نیست، بلکه ملاک بقا یا محو آن صفات پسندیده یا ناپسند، عوامل تربیتی و وضع محیط مساعد یا نامساعد است. (۲)
پس برای اصالت خانوادگی ذکر این نکات لازم است که:
پدران پاک دل و با ایمان و مادران عفیف و با فضیلت از نظر وراثت، فرزندان خوب و پاک دل می آورند. اطفال آنان در رَحِم مادر سعادتمند و خوشبخت ساخته می شوند. علل و عوامل انحراف موروثی در وجود آنان نیست، ولی نمی توان گفت این سعادت حتماً تا پایان زندگی خواهد ماند؛ زیرا ممکن است مربی بد و محیط ناپاک، مسیر تکامل را عوض کند و سجایای موروثی و صفات پاک معنوی را به دست فراموشی بسپارد و خلاصه همان فرزندی که در رَحِم مادر با سعادت و خوشبختی ساخته شده بود، در صف اشقیا و ناپاکان درآید و منشأ صدها بدبختی فردی و اجتماعی شود و نیز بر عکس بچه ای که از پدر و مادر بی ایمان و ناپاک دل، به وجود آمده و زمینه های بدبختی و شقاوت در مزاج او ایجاد شده است، با تربیت صحیح و محیط پاک و سالم، به راه سعادت برود و پلیدی موروثی اش فراموش شود و در صف پاکان و نیکان قرار گیرد. از این رو رسول اکرم (ص) می فرمود: “گاهی سعید، شقی و بدبخت می شود و گاهی به راه سعادت و خوش بختی می رود”. (۳)
پی نوشتها:
۱. وسائل الشیعه، ج ۱۴، کتاب نکاح، باب ۱۲، ص ۲۹، حدیث ۲.
۲. فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ص ۸۸.
۳. همان.