آراستگی و زیبایی ظاهر در اسلام

0 472

زیبایی و آراستگی ظاهر در اسلام

تصور برخی بر آن است که ایمان محکم و باطنی پاک، برای فرد مؤمن کافی است و رسیدگی به شکل ظاهر، اهمیت چندانی ندارد؛ در حالی که نه تنها چنین گمانی صحیح نیست؛ بلکه به عکس، بخشی از برنامه ها و دستورهای اسلام درباره نظافت، زیبایی و آراستگی ظاهر، مثل بهداشت، لباس،پاکیزگی، رنگ و بوی بدن و… است. اهمیت این دستور، زمانی آشکار می شود که اسلام، پیروانش را از هر گونه بی توجهی به آراستگی ظاهری منع می کند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید: «إِنَّ اللهَ تَعَالَی یبْغِضُ الْوَسَخَ وَ الشَّعْثَ؛ (۱) خدای تعالی شخص چرکین و ژولیده را دشمن می دارد.» بنابراین اگر ناآراستگی، دشمنی با خداوند است، آراستگی مؤمن، دوستی با خداوند است.

آراستگی ظاهر

در تعالیم پیشوایان اسلام، درباره آراستگی ظاهر، توصیه های فراوانی مطرح شده است. آراستگی ظاهر، طریقی برای احترام به خویشتن و دیگران است و بر همگان به ویژه مروجان و مبلّغان مکتب اهل‏بیت علیهم السلام (که بیش‏تر مورد توجه دیگران اند) لازم است در هر شرایطی حداکثر دقت و توجه خویش را به این مهم مبذول دارند؛ چرا که در نظر اول، ظاهر انسان نمایانده می شود و سپس پیغامهای درونی و افکار هر شخص منتقل می شود.
امام صادق علیه السلام به یکی از یارانش می فرماید: «إِظْهَارُ النِّعْمَهِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ صِیانَتِهَا فَإِیاکَ أَنْ تَتَزَینَ إِلَّا فِی أَحْسَنِ زِی قَوْمِکَ؛ (۲) نمایان کردن نعمت، نزد خدا از نگه داشتن آن محبوب تر است، پس مبادا جز به بهترین شکلِ مورد پسند به سوی قومت حاضر شوی.»

اهمیت زیبایی و آراستگی ظاهری فرد مؤمن تا بدانجاست که امام علی علیه السلام می فرماید: «التَّجَمُّلُ مِنْ أخْلَاقِ الْمُؤْمِنِین؛ (۳) آراستگی از اخلاق مؤمنان است.»

افزون بر شرع مقدّس، عقل سلیم نیز بر ضرورت آراستگی و زدودن آلودگی حکم می کند. اهمیت آراسته بودن در اجتماع تا بدانجاست که بر شخصیت انسان نیز تأثیر می گذارد.
آراستگی ظاهری و خودآرایی فرد و نظافت ظاهری و پاکیزگی او، نقش بسزایی در جاذبه ظاهری او داشته، او را با ثبات و باوقار نشان می دهد.

همواره ظاهر آدمی تا حدود زیادی برگرفته و حاکی از باطن او است. ظاهر جذاب، شیک، آراسته، نظیف و… می تواند حکایت از درونی آرام، منظم و فاقد هرگونه آشفتگی داشته باشد. خودآرایی و آراستگی، عاملی برای آرامش روحی و روانی آدمی است. در مقابل، آشفتگی ظاهری و به هم ریختگی، عاملی در بی ثباتی و عدم آرامش خاطر و طمأنینه روحی شخص است. اگر خودآرایی و آراستگی ظاهری توأم با خودآرایی و رسیدگی به درون باشد، سبب نفوذ فرد در دل دیگران می شود.

آراستگی ظاهری، اندوه را از انسان می زداید؛ چرا که تمیزی و زیبایی، شادابی و نشاط می آورد و جایی در دل انسان برای غم باقی نمی گذارد. در مقابل، استفاده از لباسهای تیره، تنگ و چسبان، دل را سیاه می کند و غم را در انسان حکمفرما می سازد؛ حتی برخی روایات پوشیدن کفش سیاه را عامل ایجاد غم و غصه معرفی کرده اند. (۴)

علاوه بر اینکه در اسلام، آراستگی مورد عنایت ویژه است، هر گونه فقر نمایی و حالتی که انسان، بدبخت نشان داده شود مورد نهی اولیای الهی قرار گرفته است؛ چنان که امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یبْغِضُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ؛ (۵) خداوند، زیبایی و آرایش را دوست دارد و از زشتی و زشت نمایی بیزار است.»

آراستگی

رعایت عرف و اعتدال

ضرورت آراستگی مورد اتفاق همگان است؛ ولی چون سلیقه های افراد در زمانها و مکانهای گوناگون متفاوت است، هرگز نمی توان الگوی ثابتی را ارائه کرد؛ ولی در مجموع می توان عرف و اعتدال را معیار قرار داد و بر محور آن، برنامه تزیین و تجمّل را طرّاحی کرد؛ به گونه ای که نه به طور کلّی از آراستگی، نظافت و تزیین بدن و لباس دست شست و نه آن را اصل قرار داد و همه همّت و درآمد را صرف تزیین و تجمل کرد.

امیر مؤمنان علیه السلام بهترین الگوی آراستگی را چنین معرفی می کند: «إِنَّ أحْسَنَ الزِّی مَا خَلَطَکَ بِالنَّاسِ وَ جَمَّلَکَ بَینَهُمْ وَ کَفَّ ألْسِنَتَهُمْ عَنْک؛ (۶) همانا نیکوترین شکل زندگی، آن است که تو را به مردم نزدیک کند و در میان آنان زیبایت گرداند و زبان آنان را نیز از [گفتگو درباره] تو بازدارد.»

استاد معظم حضرت آیت الله سبحانی در بیانی می فرمود: «در این باره باید حد وسط را رعایت کنیم. پوشیدن لباسهای فاخر و گران قیمت برای فرد روحانی مناسب نیست؛ حتی اگر از راه حلال به دست آورده باشد. نمی گویم حرام است؛ بلکه شایسته نیست. همچنین در این زمان، پوشیدن لباسهای بسیار ساده و بی ارزش را هم چندان مناسب نمی دانم. شرایط زمان و مکان، طوری است که اگر کسی مثلاً پیراهن کرباسی، لباسهای وصله دار یا کفش پاره بپوشد در نظر مردم، نشانه گدایی و خسیس بودن اوست؛ در حالی که سابقا شاید نشانه زهد و عدم علاقه به مادیات به حساب می آمد.» (۷)

تفاوت آراستگی زن و مرد

آراسته بودن ویژگی انسانهای مؤمن است؛ اما توجه به این نکته ضروری است که از نظر اسلام، آراسته بودن زن و مرد متفاوت است و دین مبین اسلام با توجه به روحیات و تفاوت احساسات در زن و مرد به نکات ظریفی اشاره دارد؛ برای نمونه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره کوتاه کردن ناخن به مردان توصیه می کند: «قُصُّوا أَظَافِیرَکُمْ؛ ناخنهای خود را کوتاه کنید.» ولی به زنان می فرماید: «اُتْرُکْنَ فَإِنَّهُ أَزْینُ لَکُنَّ؛ (۸) ناخنها را بلند نگه دارید؛ زیرا برای شما زیباتر است.»

درباره سایر لوازم آرایش نیز تفاوتهایی در دستورها به زنان و مردان مشاهده می شود؛ مانند نحوه به کارگیری روغن، میزان کوتاه کردن موی سر و…؛ اما تفاوت در آراستگی زن و مرد در مستحبات خلاصه نمی شود؛ بلکه در پاره ای موارد، حکم حرمت بیان شده است؛ مثل استفاده از زیور آلات و طلا که برای مردان، حرام است؛ اما همین عمل برای بانوان عملی جایز، بلکه مستحب است.

آراستگی ظاهری در جهات مختلف

برای برخورداری از آراستگی ظاهر و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط، بررسی الگوهای دینی بهترین گزینه است و بر همگان مخصوصاً مبلّغان دینی لازم است تا از نظر آراستگی ظاهر نیز همانند آراستگی باطن از آنان پیروی کنند. علاوه بر آنچه ذکر شد مردم به ویژه جوانان نیز از مبلّغانی استقبال می کنند که از نظر ظاهر، آراسته تر باشند.
به طور کلی آراستگی فردی در چند زمینه بروز و ظهور می یابد:

الف. حالات چهره و قیافه ظاهری

موی سر، یکی از عناصر اصلی در شکل ظاهری هر فرد است: از امام صادق علیه السلام این گونه روایت شده است که می فرمود: «إِنَّ مِنْ أَجْمَلِ الْجَمَالِ الشَّعْرَ الْحَسَن‏؛ (۹) از جمله زیباترین زیباییها موی زیباست.»

رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز درباره نگهداری از موی می فرماید: «مَنِ اتَّخَذَ شَعْراً فَلْیحْسِنْ وِلَایتَهُ أَوْ لِیجُزَّهُ؛ (۱۰) هر کس می خواهد موی سر بگذارد باید آن را [با شانه کردن و نظیف داشتن] نیکو نگهدارد و یا اینکه آن را کوتاه کند.»

بر اساس چنین بینشی در اسلام بر شانه و استفاده بسیار از آن سفارش شده است: «مَنِ اتَّخَذَ شَعْراً فَلَمْ یفْرُقْهُ فَرَقَهُ اللَّهُ بِمِنْشَارٍ مِنْ نَارٍ؛ (۱۱) هر کس مو بگذارد و آن را متفرق نکند [شانه نزند] خداوند با شانه آتشین آن را شانه خواهد کرد.»

در اهمیت شانه همین بس که در روایت است که یکی از اشیایی که رسول خدا صلی الله علیه وآله در همه سفرها به همراه داشت، شانه بود. (۱۲)

علاوه بر موی سر، مواظبت بر ریش و شارب (سبیل) نیز مورد توجه شارع مقدس قرار گرفته است. رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید: «لَا یطَوِّلَنَّ أَحَدُکُمْ شَارِبَهُ فَإِنَّ الشَّیطَانَ یتَّخِذُهُ مَخْبَأً یسْتَتِرُ بِهِ؛ (۱۳) هرگز کسی از شما شارب خود را بلند نسازد که به تحقیق، شیطان آن را پناهگاه خود می کند؛ و خویشتن را با آن مخفی می سازد. (کنایه از اینکه جایگاه آلودگیها و میکروبها خواهد شد.)»

در روایات است که کوتاه کردن سبیل از نظافت و جزء سنت [پیغمبر صلی الله علیه وآله] است. (۱۴) بر همین اساس رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید: «مَنْ لَمْ یأْخُذْ شَارِبَهُ فَلَیسَ مِنَّا؛ (۱۵) کسی که شاربش را [بلند نگه دارد و] کوتاه نکند از ما نیست.»

رسول خدا صلی الله علیه وآله مردی را دید که ریش بلند و درهمی داشت، فرمود: «چه اشکال داشت که این مرد، ریش خود را اصلاح می کرد؟» آن مرد شنید و ریش خود را به طور معتدل اصلاح کرد و نزد حضرت آمد. پیامبر صلی الله علیه وآله چون او را دید، فرمود: «این گونه اصلاح کنید.» (۱۶)

امام صادق علیه السلام نقل می کند: مردی در خانه پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و اجازه ورود خواست. چون آن حضرت خواست بیرون بیاید، در اتاق خود، کاسه چرمین کوچکی دید که آب داشت، کمی ایستاد و در آن نگاه کرد تا ریش خود را صاف و مرتّب کند. هنگامی که به درون خانه بازگشت عایشه گفت: «ای رسول خدا! تو سرور فرزندان آدم و فرستاده پروردگار جهانیانی! در برابر این کاسه چرمین (که کمی آب دارد) می ایستی و سر و ریشت را صاف می کنی؟!» فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تعالى یحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذَا خَرَجَ إِلَى إِخْوَانِهِ أَنْ یتَهَیأَ لَهُ وَ یتَجَمَّلَ؛ (۱۷) خدا دوست دارد هنگامی که بنده مؤمنش نزد برادر خود می رود، خود را مرتّب و آراسته کند.»

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی درباره حالت ظاهری یک روحانی و مبلّغ دین می فرماید: «به نظر من کسی که می خواهد از منزل خارج شود، مخصوصا روحانیون که عمامه و لباس ویژه ای دارند، باید حتما در آینه نگاه کنند و از آراستگی و مرتب بودن ظاهرشان مطمئن شوند.» (۱۸)

ب. پاکیزگی دهان

بی شک، داشتن دندانهای تمیز و سفید، خواسته هر فرد آراسته است؛ زیرا علاوه بر تأثیر بسزا در سلامت جسمی افراد، در زیبایی ظاهری نیز مؤثر است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در سفارش به مسواک زدن فرموده است: «مَا زَالَ یوصِینِی بِالسِّوَاکِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَیجْعَلُهُ فَرِیضَهً؛ (۱۹) آن چنان جبرئیل، مرا به مسواک زدن سفارش می‏کرد که گمان بردم آن را واجب خواهد کرد.»

از آن گذشته، بوی مطبوع دهان هنگام صحبت با دیگران، الزاماً وابستگی مستقیم به رعایت بهداشت دندانها و رسیدگی به آنها و در نتیجه سالم بودن آنها دارد. از دیدگاه اسلام اهمیت استشمام بوی مطبوع از دهان انسان مسلمان به اندازه ای است که با تمام سفارش اسلام بر حضور در مسجد، کسی که دهانش بوی سیر، پیاز و… می دهد نباید در مسجد حضور یابد. (۲۰)

وقتی اسلام استشمام بوی سیر را از یک فرد نمی پسندد، به یقین، استشمام بوهای مختلف از دهان روحانی و رهبر معنوی در هر منطقه را نمی پسندد؛ چرا که او با تمام افراد در ارتباط است و همان گونه که بوی خوش از او یکی از عوامل جذب کننده است، هر گونه بوی مشمئز کننده عامل طرد افراد خواهد شد.

ابو ایوب انصاری، میزبان پیامبر صلی الله علیه وآله در مدینه می گوید: شبی برای آن حضرت، غذایی همراه پیاز و سیر آماده کردیم و به حضور آن حضرت بردیم. حضرت از غذا نخورد و آن را رد کرد. من به حضور آن حضرت رفتم و عرض کردم: «پدر و مادرم به فدایت! چرا از غذا نخوردی؟ آیا مشکلی داشت؟» در پاسخ فرمود: «نه به خاطر بوی غذا، آن را نخوردم.» (۲۱)

ج. استفاده از بوی خوش

برای ظاهر شدن در میان مردم، استعمال بوی خوش، مورد عنایت ویژه شارع مقدس اسلام بوده است. در تاریخ نقل شده است که هزینه عطر رسول اکرم صلی الله علیه وآله گاه بیش از خوراک ایشان بوده است. (۲۲) و ایشان با مُشک، خود را خوشبو می فرمود، چندان که مشک بر فرق سر حضرت، برق می زد و نیز خود را با عطر خوشبو می کرد… [گاه بوی این عطر به اندازه ای بود] که در شب تاریک پیش از آنکه دیده شود از بوی خوشش شناخته می شد؛ چنان که رهگذران می گفتند: این پیامبر است. (۲۳)

درباره امام صادق علیه السلام نیز می خوانیم: جایگاه و محل عبادت آن بزرگوار در مسجد از بوی عطر آن حضرت فهمیده می شد. (۲۴) البته در روایات بین عطر زنانه و مردانه فرق گذاشته شده است. عطر زنانه، آن است که رنگ آن آشکار و بوی آن پنهان باشد و عطر مردانه، آن است که بوی آن آشکار و رنگ آن پنهان باشد. (۲۵)

د. لباس عامل زیبایی

از الطافی که خداوند به انسان عطا فرموده و او را از سایر جانداران متمایز ساخته است، نعمت حجب و حیاست که در فطرت او نهاده شده و روشن ترین شکل بروز آن احساس نیاز به پوشش زیبا و تمیزی است که شایسته شأن و منزلت اجتماعی فرد باشد و آدمی را در منظر دیگران خوشایند سازد.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «الْبَسْ وَ تَجَمَّلْ فَإِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یحِبُّ الْجَمَالَ وَ لْیکُنْ مِنْ حَلَالٍ؛ (۲۶) لباس را زیبا بپوش؛ زیرا خداوند، زیباست و زیبایی را دوست دارد؛ اما باید از حلال باشد.»

علاوه بر زیبایی، اولیای دین به نظافت لباس بسیار سفارش کرده اند. امام صادق علیه السلام می فرماید: «بِئْسَ الْعَبْدُ الْقَاذُورَهُ؛ (۲۷) انسان کثیف (که دیگران از او بدشان می آید)، بد بنده ای است.» بی شک، لباس تمیز یکی از عوامل زیبایی ظاهری به شمار می رود و برای یک روحانی، عامل مهمی در جذب دیگران است.

سخن پایانی

در پایان به‏ طور خلاصه باید گفت:
اول آنکه اسلام، پیروان خویش را به آراستگی ظاهر به دور از هر گونه افراط و تفریط توصیه می فرماید؛ نه تعلّق و دلبستگی به زینتهای دنیا را می پسندد و نه آشفتگی ظاهری را نشانۀ ایمان می داند.

دوم آنکه کسی مجاز نیست ناآراستگی خویش را به نام دین و زهد و وارستگی، معرفی کند.

سوم آنکه پیشوایان دین، بر آراستگی ظاهری نه تنها در میان مردم بلکه در میان خانواده نیز تأکید می کردند؛ مسئله ای که کم‏تر مورد عنایت همسران به ویژه مردها قرار می گیرد.
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «لَا غِنَى بِالزَّوْجِ عَنْ ثَلَاثَهِ أَشْیاءَ فِیمَا بَینَهُ وَ بَینَ زَوْجَتِهِ وَ هِی الْمُوَافِقَهُ لِیجْتَلِبَ بِهَا مُوَافَقَتَهَا وَ مَحَبَّتَهَا وَ هَوَاهَا وَ حُسْنُ خُلُقِهِ مَعَهَا وَ اسْتِعْمَالُهُ اسْتِمَالَهَ قَلْبِهَا بِالْهَیئَهِ الْحَسَنَهِ فِی عَینِهَا وَ تَوْسِعَتُهُ عَلَیهَا؛ (۲۸) مرد در زندگی زناشویی از سه چیز ناگزیر است:۱. موافقت با همسر برای جلب توافق ومحبت و علاقه او؛ ۲. خوش اخلاقی با او؛ ۳. جلب توجه او با آراستگی ظاهر در مقابل او و گشاده دستی نسبت به او.»
ذروان مدائنی می گوید که به محضر امام کاظم علیه السلام رفتم، دیدم موی صورتش را با رنگ سیاه، رنگین کرده است. عرض کردم: «فدایت شوم! محاسنت را رنگ کرده ای؟» فرمود: «بله، همانا خضاب کردن، پاداش دارد. آیا نمی دانی که سر و وضع مرتب داشتن بر پاکدامنی زنان می افزاید؟! آیا تو دوست داری که وقتی با سر و وضع نامرتب، نزد همسرت می روی او را نیز مانند خودت ببینی؟» گفتم: «نه». فرمود: «او نیز همین طور است.» (۲۹)
و آخر آنکه این سخن امام صادق علیه السلام را همیشه به خاطر بسپاریم که «کُونُوا لَنَا زَیناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَینَا شَیناً؛ (۳۰) [موجب] آراستگی [و آبرومندی ما] باشید، نه مایه زشتی [و بد نامی] ما.»
زینت و زشتی در این روایت، آراستگی ظاهری و باطنی را در بر می گیرد و به یقین، آراسته بودن شیعیان، به ویژه مبلّغان اوامر و نواهی آن بزرگواران، نقش بسزایی در جلب قلوب خواهد داشت.

_______________

پی نوشـــــــــــــت ها:

(۱). الجامع الصغیر، جلال الدین سیوطی، دار‏الفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص۲۸۳.
(۲). الکافی، ثقه الاسلام کلینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ ش، ج ۶، ص ۴۴۰.
(۳). تصنیف غرر الحکم، محمد تمیمی آمدی، تحقیق: مصطفی درایتی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش، ص ۴۳۵.
(۴). الخصال، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۱، ص۹۹.
(۵). الکافی، ج ۶، ص ۴۴۰.
(۶). تصنیف غرر الحکم، ص ۴۳۷.
(۷). نسیم هدایت، علی وافی، انتشارات شفق، قم، چاپ اول، ۱۳۸۸ ش، ص ۴۷۵.
(۸). وسائل الشیعه، حر عاملی، مؤسسه آل‏البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج ۲، ص۱۳۴.
(۹). الکافی، ج ۲، ص ۶۱۵.
(۱۰). من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ ق، ج ۱، ص ۱۲۸.
(۱۱). مجمع البحرین، فخر الدین طریحی، تحقیق: سید احمد حسینی، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ ش، ج ۵، ص ۲۲۵.
(۱۲). امتاع الاسماع، تقی الدین المقریزی، تحقیق: محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰ ق، ج ۲، ص ۱۹۱؛ و مکارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسی، شریف رضی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ ق، ص ۳۵.
(۱۳). وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۱۴.
(۱۴). تحف العقول، حسن بن شعبه حرانی، انتشارات جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ص ۱۰۰.
(۱۵). مکارم الاخلاق، ص ۶۷.
(۱۶). من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۳۰.
(۱۷). مکارم الاخلاق، ص ۹۶.
(۱۸). نسیم هدایت، ص ۴۷۵.
(۱۹). امالی صدوق، ص ۴۲۸.
(۲۰). تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ش، ج ۳، ص ۲۵۵.
(۲۱). امتاع الأسماع، تقی الدین المقریزی، تحقیق: محمد عبدالحمید النسیمی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چ۱، ۱۴۲۰ ق، ج ۷، ص ۳۰۹.
(۲۲). مکارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسی، شریف رضی، قم، چ۴، ۱۴۱۲ ق، ص ۳۴.
(۲۳). همان، ص ۳۳.
(۲۴). همان، ص ۴۲.
(۲۵). شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید معتزلی، ۲۰ جلد در ۱۰ مجلد، انتشارات کتابخانه آیت‏الله مرعشی، قم، ۱۴۰۴ ق، ج ۱۹، ص ۳۴۱ و الکافی، ج ۶، ص ۵۱۲.
(۲۶). وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۶.
(۲۷). دعائم الاسلام، تمیمی مغربی، دار المعارف، مصر، چاپ دوم، ۱۳۸۵ ق، ج ۱، ص ۱۲۳.
(۲۸). تحف العقول، ص ۳۲۳.
(۲۹). مکارم الاخلاق، ص ۷۹.
(۳۰). روضه الواعظین، محمد بن حسن فتال نیشابوری، انتشارات رضی، قم، ج ۲، ص ۴۶۷.

قرآن

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.