آیا حضرت یوسف (ع) در زندان به جای توجه به خدا به ساقی شاه توجه کرد ؟
وَ قَالَ لِلَّذِى ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْکُرْنِى عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِى السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ
و (یوسف) به آن زندانى که مىدانست آزاد مىشود گفت: مرا نزد ارباب خود بیاد آور. (ولى) شیطان یادآورى به اربابش را از یاد او برد، در نتیجه (یوسف) چند سالى در زندان ماند.
در بعضى تفاسیر، جملهى «فانساه الشیطان» را اینگونه ترجمه کردهاند که «شیطان یاد پروردگار را از ذهن یوسف برد و او به جاى استمداد از خداوند به ساقى شاه توجه کرد» و این براى یوسف ترک اولى بود و لذا سالهاى دیگرى را نیز در زندان ماند.
امّا صاحبالمیزان مىنویسد: اینگونه روایات خلاف قرآن است، چون قرآن در آیه ۲۴ همین سوره، یوسف را از مخلصین دانسته و شیطان طبق آیات قرآن بر مخلصین نفوذ ندارد.{قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین-الا عبادک منهم المخلصین}(شیطان گفت به عزتت سوگند همه را گمراه خواهم کرد- مگر بندگان مخلصت را)
به علاوه در دو آیه بعد آمده که «قال الّذى نجا منهما و ادّکر بعد امّه» فراموش کننده بعد از مدتّها یوسف را به خاطر آورد، از این معلوم مىشود که فراموشى مربوط به ساقى بوده است نه یوسف.
پیامها:
۱- انبیا نیز از طرق معمول، مشکلات خود را حلّ مىکنند، و این با توحید و توکّل منافاتى ندارد. «اُذکرنى عند ربّک» (یوسف مظلومیّت خود را به عزیز مصر یادآور مىشود)
۲- هر تقاضایى رشوه نیست. «اُذکرنى عند ربّک» یوسف براى تعبیر خواب، مزد و رشوهاى درخواست نکرد، بلکه گفت: مظلومیتم را به شاه برسان.
۳- براى اثبات بىگناهى وپاکى، از هر طریق سالم براى رساندن شکواى خود به گوش مسئولین بهره ببریم. «اُذکرنى عند ربّک»
۴- کاخ نشینى و رفاه، زمینهساز فراموش کردن درد و رنج گرفتاران و بیچارگان است. «ناج… فانساه الشیطان ذکر ربّه» معمولاً افراد پس از نجات از سختىها و رسیدن به آسایش، پست، مقام و رفاه، دوستان قدیمى و بسیارى از چیزها را به فراموشى مىسپارند.
۵ – خروج یوسف از زندان و رفع اتهام از او، با اهداف شیطان ناسازگار بود، لذا دسیسه نمود و ساقى را به فراموشى انداخت. «فانساه الشیطان»
منبع : پرسمان قرآن