مسئله ی تناقض برخی آیات و احادیث به چه صورتی میباشد؟
آیا بعضی از آیات و احادیث بایکدیگر تناقض دارند؟
مسئله ی تناقض برخی آیات و احادیث به چه صورتی میباشد؟
آیا بعضی از آیات و احادیث بایکدیگر تناقض دارند؟
سوال کاربر: ارتباط حدیث شریف «الصلوهُ عمود الدّین» و حدیث «اِنْ قُبلت قُبِلَ ما سواها و اِنْ رُدّت ردَّ ما سَواها»؛[۱] آیاتی از قبیل «فمن یعمل مثقالَ ذرهٍ خیراً یره و من یعمل مثقال ذرّهٍ شرّاً یرَه»[۲] چیست؟ آیا این دو کلام با یکدیگر تناقض دارند؟
زمین، اقیانوس و فضاها، و همه ی هستی همانند «حلقههای زنجیر» به هم پیوستهاند. این زنجیر با خدا آغاز میشود و همه ی هستی و جمله موجودات جهان آفرینش را فرا میگیرد.
فرشته و انسان و چرندگان و پرندگان و ماهیان و حشرات، همه اجزای این زنجیرند. امّا دیدگان ما، حتی با نیروی ذرّه بین نیز این زنجیر بزرگ را که از ابدیت به ما و از ما به عدم کشیده میشود، نمیبیند.
«زنجیر وجود» همه جا به هم پیوسته است. از آن یک حلقه، یک دهم یا یک هزارم حلقه بردارید، زنجیر خواهد گسست، زیرا در جهان هستی هر جزء از اجزای آفرینش جای خود را دارد،
و وجودش برای تکمیل مجموعه بدیع و اسرارآمیز عالم وجود، لازم است. اگر در گردش یک جزء از این اجزای بیشمار، خللی وارد آید،
نه تنها حیات این جزء زیان خواهد دید، بلکه سراسر دستگاه با عظمت و بیمنتهای آن، دستخوش اختلال خواهد شد.[۳]
هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است
دردا که این معما شرح و بیان ندارد[۴]
در جهان هستی به اندازه یک میکروب نمیتوان خلأ و یا ناپیوستگی دید. خداوند همه چیز را درست آفریده، ما درست پیوند نمیدهیم.
به قول ملای رومی:
پنج حس با یکدیگر پیوستهاند
زانکه این هر پنج ز اصلی دستهاند
دین اسلام یک مجموعه دایره المعارف الهی است[۵] که در کنار هم باید حل شوند و با هم پیوند و پیوستگی دارند، در عین این که هر کدام عرصه خاص خود را دنبال میکنند.
با این توضیح، عرصه حدیث در متن سؤال، عرصه قبولی و عدم قبولی نماز است. یعنی صحت و شرایط صحت نماز یک مسأله است و قبولی و عدم قبولی آن مسأله دیگر.
عبادت و نماز غیر از شرایط صحت، شرایط «قبول» و «کمال» هم دارد. یعنی آن چه که مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی میرساند و در فرد و جمع تأثیر میگذارد.[۶]
گاهی عبادت صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست.
گاهی عبادت، از کیفر میرهاند ولی ما را محبوب خدا نمیسازد.
در آیات و روایات، شرایطی برای قبولی اعمال و عبادت بیان شده که نمونههایی از آنها عبارتند از:
۱. شرایط اعتقادی
۲. شرط سیاسی
۳. شرط اخلاقی
۴. شرط اقتصادی
۵.شرط اجتماع
۶. شرط بهداشتی و…[۷] .
امام علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجه داشته باشید».[۸] به عنوان مثال:
همه کسانی که دوره پیش دانشگاهی را گذراندهاند میتوانند برای شرکت در کنکور نام نویسی نمایند ولی قبولی آن شرایطی دارد.
انسان ممکن است برای پذیرش در جایی، هم کارت ورود بگیرد، هم طبق دستورات ظاهری عمل کند، ولی در مصاحبه، به دلایلی مانند فساد اخلاقی یا سوء سابقه یا… رد شود.
عبادت هم ممکن است از نظر مقررات الهی، درست انجام گیرد، ولی به دلایلی مورد قبول خدا نشود.
مگر نه این است که گاهی کارهای صحیحی از طرف افراد غیر مسئول انجام میگیرد ولی به جای تشکر، از آنان انتقاد هم میشود؟! پس شرط قبولی کار، چیزی دیگر است.[۹]
بنابر این نماز زمینه ساز است و شرایط قبولی آن بسیار مهم است. قبولی نماز با ایمان پیوند دارد. در قرآن شریف آمده: نداشتن ایمان، مایه تباهی اعمال است.[۱۰]
قبولی نماز با ولایت پیوند دارد. یعنی نماز بدون ولایت قبول نمیشود.
ولایت و رهبری صحیح و آسمانی، همه بندگان خدا و بندگیها و نماز و حج و جهاد و… را در مسیر الهی قرار میدهد و به آنها جهت شایسته میبخشد.
کشورهای اسلامی، با آن که نماز و روزه و حج و… دارند ولی به خاطر انحراف در خط سیاسی و رهبری، در ذلتاند. رهبری یک جامعه همانند راننده در یک ماشین است… .[۱۱]
قبولی نماز با اخلاق و تقوا نیز پیوند دارد. خداوند میفرماید: خدا تنها از اهل تقوا میپذیرد.[۱۲] قبولی نماز با بیتقوایی سازگاری ندارد و تقوا و اخلاق اسلامی هم منهای نماز معنا ندارد.
قبولی نماز با ادای حق مردم و حق الناس پیوند مستحکم دارد. امام رضا ـ علیه السّلام ـ میفرماید: هر کس نماز بخواند ولی زکات و مالیات اسلامی نپردازد نمازش قبول نمیشود.[۱۳]
همچنین قبولی نماز با غیبت کردن، سوء ظن داشتن، بدخواهی، قطع رابطه، بدخلقی، تهمت، تجسس در امور شخصی دیگران، نداشتن وجدان کاری، نداشتن انضباط اجتماعی، نداشتن انضباط مالی، رشوه گرفتن، ربا و… سازگاری ندارد.
پس عرصه قبولی نماز و یا عدم قبولی آن بسیار گسترده است و با اصول و فروع دین، پیوند و پیوستگی ناگسستنی دارد.
قرآن مجید، ثمره نماز را، بازداشتن از فحشا و منکر میداند.[۱۴] و این خاصیت، مغز و محتوای اصلی نماز و نشان قبولی اعمال و عبادات است.
هسته بیمغز رشد نمیکند و ثمر نمیدهد. نماز بدون بازداشتن از بدیها، همان عبادت بیمحتوا است.[۱۵]
در روایات آمده: هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی بازداشته یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته به همان اندازه نمازش قبول شده است.[۱۶]
خلاصه: نماز در عرصه ی عبادت ستون دین است، و ستون به سقف و کف و… نیاز دارد. پس نماز به تنهایی بهشت ساز نیست. بلکه در کنار مجموعه دایره المعارف دین الهی معنا و تفسیر میشود.
امّا آیاتی مانند «فمن یعمل مثقال ذرّه…»
عرصه این آیه و آیات دیگر در این راستا، بیان یک قاعده کلی، و عرصه محاسبه در قیامت و دقت در کار حسابرسی است.
هر کس به اندازه سنگینی ذرهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند و هر کس به اندازه سنگینی ذرهای کار بد انجام دهد آن را میبیند.
به هر حال آیه نشان میدهدکه حسابرسی خداوند در روز قیامت فوق العاده دقیق و حساس است که حتی کوچکترین اعمال انسانی را وزن میکند و به حساب میآورد.[۱۷]
اگر سؤال شود که این آیه با آیات احباط و تکفیر، عفو و توبه چگونه سازگار است؟
در جواب گفته میشود: دو اصل که در آیات فوق آمده است، میگوید انسان هر ذرهای از کار نیک و بد را میبیند، به صورت یک قانون کلی است، و میدانیم هر قانونی ممکن است استثنایی داشته باشد،
آیات عفو و توبه، احباط و تکفیر، در حقیقت به منزله استثناء و تبصرهای بر این قانون کلی است.
پاسخ دیگر این که: در مورد احباط و تکفیر در حقیقت موازنه و کسر و انکسار رخ میدهد و درست مانند مطالبات و بدهیها است که از یکدیگر کسر میشود هنگامی که انسان
نتیجه این موازنه را میبیند در حقیقت تمام اعمال نیک و بد خود را دیده است، همین سخن در مورد عفو و توبه نیز جاری است. چرا؟ چون عفو بدون لیاقت و شایستگی صورت نمیگیرد و توبه نیز یکی از اعمال نیک است.[۱۸]
خلاصه: این روایات و آیات، هر کدام عرصه خاص خودشان را دارند.
روایات در عرصه قبولی و کمال عبادت و نماز و یا اهمیت آن سخن میگویند و آیات در عرصه حسابرسی و دقت در حسابرسی روز قیامت سخن میگویند که در قالب یک قاعده کلی بیان میگردد.
منتها این ضابطه کلی در جای خودش دارای تبصره و استثناء میشوند و همدیگر را کامل و معنا میکنند.
بنابراین بین این دو عرصه بحث، تعارض و مخالفتی وجود ندارد و هر کدام از جهتی، عرصه خاص خود را دارند و از جهت دیگر، در کنار یکدیگر معنا میشوند و همدیگر را کامل میکنند
و با پیوستگی خاص خود تفسیر میشوند و در قالب یک پیوستار رفت و برگشتی به هم پیوند میخورند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. نماز و دانشگاه، در دو جلد، مجموعه مقالات اجلاس یازدهم نماز.
۲. آداب الصلاه حضرت امام خمینی(ره).
۳. روشهای پرورش احساس مذهبی (نماز) در کودکان و نوجوانان از دکتر افروز.
۴. تفسیر سوره حمد، از حضرت امام خمینی(ره).
پی نوشت ها:
[۱] . هر دو حدیث از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است.
[۲] . زلزله/ ۷ و ۸.
[۳] . جعفری، محمد تقی، ایدهال زندگی و زندگی ایده آل، مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، چاپ اوّل، ۱۳۷۹، ص ۶۱.
[۴] . دیوان حافظ، ص ۹۰.
[۵] . حسن زاده آملی، حسن، گفت وگو، قم، تشیع، چاپ دوّم، ۱۳۸۰، ص ۱۰۹.
[۶] . قرائتی، محسن، پرتوی از اسرار نماز، ستاد اقامه نماز، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۴، ص ۵۳. تناقض
[۷] . همان، ص ۵۴.
[۸] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۷۳.
[۹] . قرائتی، محسن، همان، ص ۵۴.
[۱۰] . مائده/ ۵.
[۱۱] . قرائتی، محسن، همان، ص ۵۵.
[۱۲] . مائده/ ۲۷.
[۱۳] . بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۲.
[۱۴] . عنکبوت/ ۴۵.
[۱۵] . قرائتی، محسن، همان، ص ۶۱. تناقض
[۱۶] . بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۸. تناقض
[۱۷] . مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، چاپ نهم، ۱۳۷۰، ج ۲۷، ص ۲۲۹. تناقض
[۱۸] . تفسیر نمونه، همان، ص ۲۳۰. تناقض
منبع: اندیشه قم