چطور میشود اثبات کرد که احادیث از ائمه هستند؟
متأسفانه در طول تاریخ عده ای بر اثر عوامل و انگیزه های مختلف اقدام به جعل حدیث کرده اند،لذا احادیث واقعی ای که از ائمه(ع) صادر شده بودند با اینگونه روایات جعلی و ساختگی در آمیختند،و این امر سبب گردید که ما نتوانیم به راحتی به احادیث اعتماد کنیم،لذا برای تشخیص احادیث جعلی از احادیث صحیح، باید در علم رجال و حدیث شناسی ، تخصص داشت.
در این رابطه مناسب است اشاره ای داشته باشم به منابعی که به ما کمک می کنند تا احادیث جعلی را بشناسیم :
کتاب هایی که در مورد علم رجال، علم درایه و علم فقه الحدیث نوشته شده و به طور کلی کتابهایی که در رشته علم الحدیث به رشته تحریر در آمده اند، منابعی هستند که با مراجعه به آنها میتوان جعلی بودن حدیث را شناخت.
علم الحدیث، دانشی است که به واسطه قوانین آن، حالات سند و متن حدیث از جهت درستی و نادرستی شناخته میشود، بدین جهت دارای سه قسم میباشد:
۱- رجال الحدیث (علم رجال): دانش مربوط به شناخت راویات حدیث از نظر وثاقت و اطمینان به راستگویی و عدم و ثاقت.
۲- علم الدرایه یا مصطلح الحدیث: دانش مربوط به شناخت حالات سند و متن حدیث که از آن تعبیر به "اصول الحدیث" نیز شده است.
۳- فقه الحدیث که از چگونگی معنی و مفاد متن حدیث گفتگو میکند و آن را درایه الحدیث نیز نامیدهاند، زیرا کلمه درایه به معنای فهم عمیق است که هر گاه با پسوند حدیث همراه شود، فهم دقیق متن حدیث را دلالت دارد.{ ۱}.
کتابهایی همچون: الغدیر، ج ۵ علامه امینی؛ اخبار الدخیل علامه شوشتری؛ الموضوعات ابن جوزی، الموضوعات فی الآثار، معروف حسنی؛ برای شناخت راویان جعل کننده و کذّاب و حدیثهای جعلی و دروغین بسیار مفید میباشند.
اما کیفیت رسیدن روایات به دست ما اجمالا به این گونه بوده است که:
معمولا راویان حدیث به خصوص در زمان امام باقر و صادق(ع) سخنانی را که از امامان بدون واسطه یا با واسطه می شنیدند می نوشتند. تا این که تا زمان حضرت عسکری(ع) چهارصد کتاب در زمینه های مختلف جمع آوری شده بود که به «اصول اربعماه» معروف بوده است. بعدها در اوائل غیبت کبری روایات اصول اربعماه و دیگر روایاتی که تا آن زمان موجود بود به صورت منظم و باب بندی شده در کتب اربعه شیعه(کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب، استبصار) و سایر کتب که توسط بزرگان شیعه در این عصر نوشته شد گردآوری شد.
علمای شیعه پس از تدوین کتب اربعه و دیگر کتب معروف برای محفوظ ماندن این کتاب ها از تحریف و اطمینان مردم به روایاتی که اشخاص از این کتاب نقل می کرده اند. اجازه نقل حدیث را بین خودشان مرسوم کردند و تنها کسی حدیثش و نسخه اش از کتب حدیث معتبر بود که دارای اجازه نقل حدیث از علمای معروف شیعه بود. به این شکل روایات موجود به دست ما رسیده است.
روایات گردآوری شده در این کتب همان گونه که می دانید دارای سند می باشد و اشخاصی که حدیث را نقل کرده اند تا امام معصوم(ع) در سلسله سند روایت مشخص شده اند. میزان وثاقت راویان حدیث، در علم رجال مورد بررسی قرار گرفته است، فقها با توجه به علم رجال و مسائلی دیگر از جمله آشنایی با لحن کلام معصوم(ع) هر روایتی را که تمام راویان آن دوازده امامی و مورد وثوق و اطمینان باشند صحیح و معتبر می دانند.
پرسش:
وقتی در بیان حوادث و اتفاقات حال حاضر اینهمه اختلاف وجود دارد،چگونه می توان به گزارشاتی که چندین قرن پیش صادر شده اند،اعتماد کرد و آنان را پذیرفت؟
پاسخ:
در مورد روایات و گزارشات تاریخی ملاک هایی وجود دارد که ما به توجه به آن ملاکها روایات و گزارشهای تاریخی را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.این ملاکها عبارتند از:
۱.قرآن؛گزارشاتی که با متن وصریح قرآن منافات دارند باید رد شوند.
۲.عقل؛اگرگزارش تاریخی مستلزم اجتماع نقیضن باشد،قابل قبول نیست.
۳.تاریخ؛درمتون تاریخی یکسری گزارشات داریم که مورد اتفاق همه مورخین است،وبا کمک این گزارشات قطعی تاریخی میتوانیم گزارشات دیگر را نقد وبررسی کنیم.
۴.جامعه شناسی؛یعنی شرایط جامعه ای را که حادثه درآن واقع شده است بشناسیم.
۵.زبان شناسی؛دربرخی گزارشات اصطلاحاتی وجود دارد که براساس زبان شناسی معلوم میشود که درآن زمان این اصطلاحات وجود داشته یا نداشته است.
۶.علم؛اگه چیزی توسط علم ثابت شد وقطعیت یافت،ما گزارشات تاریخی مخالف با این علم را نقد میکنیم.
۷.مبانی کلامی؛اگر گزارشی تاریخی با مبانی کلام ای که در جای خود وبا دلیل ثابت شده است،منافات داشته باشد،ما آن گزارش را نقد و بررسی خواهیم کرد.مثلاً اگر یک گزارش تاریخی در مورد یکی از انبیاء یا ائمه(ع) با عصمت آنان منافات داشته باشد،آن گزارش را مورد نقد قرار خواهیم داد.
حال با کمک این ملاکها وبا مراجعه به منابع دست اول میتوانیم یک واقعه تاریخی را مورد تحقیق وبررسی عالمانه قرار دهیم.
پس اینگونه که نیست که به راحتی و بدون نقد و بررسی روایات و گزارشات،آنها را مورد پذیرش یا رد قرار دهیم.
پی نوشت:
۱- سید رضا مؤدّب، علم الدرایه، ص ۱۰.
منبع : پرسمان قرآن