تقوا و ویژگی‏های انسان متقی از دیدگاه حضرت علی (ع) چیست؟

0 670

از دیدگاه حضرت علی(ع) معنای تقوا و ویژگی‏های انسان متقی چیست؟

واژه تقوا از ماده «وقی» به معنای حفظ، صیانت و نگهداری است. راغب در کتاب مفردات در ذیل «ماده وقی» می‏نویسد: «وقایه، عبارت است از محافظت یک چیز از هر چه بدان زیان می‏رساند و تقوا یعنی نفس را در حفاظ قرار دادن از آنچه بیم می‏رود. تحقیق مطلب، همین است؛ اما گاهی بنا به قاعده استعمال لفظ مسبب در سبب و استعمال لفظ سبب در مسبب، خوف به جای تقوا و تقوا به جای خوف استعمال می‏گردد. تقوا در عرف شرع، به معنای نگهداری نفس از آنچه انسان را به گناه می‏کشاند، می‏باشد و با ترک این امور ممنوع شرعی و محرمات صورت می‏پذیرد.

در آثار دینی، بویژه در نهج ‏البلاغه، تقوا به معنای ملکه‏ای مقدس که به روح قوت و قدرت می‏بخشد و نفس اماره و احساسات سرکش را مطیع و رام می‏سازد، به کار رفته است. امام علی(ع) در خطبه ۱۱۴ نهج ‏البلاغه می‏فرمایند: «إِن تَقوَی اللَّهِ حَمَت أَولیاءَ اللَّهِ مَحارِمَهُ وَ أَلزَمَت قُلُوبَهُم مَخافَتَهُ حَتّی اَسْهَرَت لَیالِیَهُم وَ أَظمَأَتْ هَواجِرَهُمْ» ؛ همانا تقوای الهی، دوستان خدا را از انجام محرمات باز می‏دارد، و قلب‏هایشان را پر از ترس خدا می‏سازد؛ چنان‏که شب‏های آنان با بی‏خوابی و روزهایشان با تحمل تشنگی و روزه‏داری سپری می‏گردد».نهج ‏البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه ۱۱۴، (مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین).
در این عبارات، با صراحت تمام، تقوا را حالتی معنوی و روحانی دانسته است که حافظ و نگهبان انسان از گناه می‏گردد و ترس از خدا را در وجود انسان تثبیت می‏کند. از این جا می‏توان دریافت که تقوا به معنای ترس نیست؛ بلکه یکی از آثار تقوا این است که خوف را ملازم دل قرار می‏دهد.

در خطبه ۱۶ نهج‏ البلاغه نیز می‏فرمایند: «أَلا و إِن التقوی مَطایا ذُلُل حُمِلَ عَلَیها أَهلُها وَ أُعطُوا أَزِمتَها فَأَورَدَتهُمُ الجَنهَ» ؛ نهج ‏البلاغه، همان، خطبه ۱۶. همانا تقوا مرکب‏های فرمانبرداری را ماند که سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاویدان می‏کند.
سخنان امیرالمؤمنان(ع) درباره تقوا بسیار است که نقل همه آنها از عهده این پاسخ خارج است؛ بنابراین در این جا تنها به یکی از خطبه‏های آن حضرت درباره ویژگی‏های متقین اشاره می‏کنیم:
یکی از یاران امام به نام «همام» به حضرت علی(ع) عرض کرد: ای امیرالمؤمنین! پرهیزکاران را برای من آن چنان وصف کن که گویا آنان را با چشم می‏نگرم! حضرت در پاسخ او درنگی کرد و فرمود: «ای همام! از خدا بترس و نیکوکار باش که خداوند با پرهیزکاران و نیکوکاران است». همام که مردی مشتاق و مستعد کمالات معنوی بود، قانع نشد و در تقاضای خود اصرار ورزید. سرانجام امام(ع) تصمیم گرفت تا صفات پرهیزکاران را برای همام بیان فرماید. پس بعد از حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر، سیمای پرهیزکاران را چنین ترسیم فرمود:

* سیمای پرهیزکاران 

پرهیزکاران، در دنیا دارای فضیلت‏های برترند: سخنانشان راست، پوشش آنان میانه‏روی، و راه رفتنشان همراه تواضع و فروتنی است. چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده است، می‏پوشانند، و گوش‏های خود را وقف دانش سودمند کرده‏اند. و در روزگار سختی و گشایش، حالشان یکسان است. و اگر نبود مرگی که خدا بر ایشان مقدر فرموده است، روح آنان از شوق دیدار بهشت و از ترس عذاب جهنم حتی به اندازه چشم بر هم زدنی در بدن‏هایشان قرار نمی‏گرفت.
خدا درجاتشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند. بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمت‏های آن به سر برده ‏اند و جهنم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتار گشته ‏اند. دل‏های پرهیزکاران اندوهگین، و مردم از آزارشان در امان، درخواست‏هایشان اندک و نفس و دامنشان پاک است. در روزگار کوتاه دنیا چندی صبر پیشه کردند تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند… .نهج ‏البلاغه، همان، خطبه ۱۹۳، (معروف به خطبه همام).

* شب پرهیزکاران 

پرهیزکاران شب هنگام بر پا ایستاده مشغول نمازند. قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه می‏خوانند و با آن جان خود را محزون می‏دارند و داروی درد خود را در آن می‏یابند.
وقتی به آیه‏ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند و با جان پر شوق در آن خیره شوند و گمان می‏برند که نعمت‏های بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد، و هرگاه به آیه‏ای می‏رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می‏سپارند و گویا بر هم خوردن شعله‏های آتش، در گوششان طنین افکن است. پس قامت به شکل رکوع خم کرده و پیشانی و دست و پا بر خاک مالیده، از خدا آزادی خود را از آتش جهنم می‏طلبند.همان.

* روز پرهیزکاران 

پرهیزکاران در روز، دانشمندانی بردبار و نیکوکارانی با تقوایند که ترس الهی آنان را چونان تیر تراشیده لاغر کرده است. کسی که به آنها می‏نگرد، پندارد که بیمارند، اما آنان را بیماری نیست و گوید خردهاشان آشفته است، در صورتی که آشفتگی ظاهرشان نشأت گرفته از امری بزرگ است. از اعمال اندک خود خشنود نیستند و طاعت فراوان خود را بسیار نمی‏شمارند. نفس خود را متهم می‏کنند و از کردار خود ترسناکند. هر گاه یکی از آنان را بستانید، از آنچه در تعریف او گویند، در هراس افتد و گوید: «من خود را از دیگران بهتر می‏شناسم و خدای من، مرا بهتر از من می‏شناسد. بار خدایا! مرا به آنچه می‏گویند محاکمه نفرما! و بهتر از آنم قرار داده که می‏گویند! و گناهانی را که از من نمی‏دانند، بیامرز!».همان.

* نشانه‏ های پرهیزکاران 

از نشانه‏ های پرهیزکاران این است که او را در دینداری‏اش نیرومند، نرم‏خو و دور اندیش می‏یابی که دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه‏ رو، در عبادت فروتن، در تهیدستی آراسته، در سختی‏ها بردبار، در جست‏جوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان، و پرهیز کننده از طمع‏ورزی می‏باشد… .

هر یک از پرهیزکاران را چنین می‏بینی که آرزویش نزدیک، لغزش‏هایش اندک، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراکش کم، کارش آسان، دینش حفظ شده، شهوتش در حرام مرد و خشمش فرو خورده است. مردم به خیرش امیدوار و از آزارش درامانند.
اگر در جمع بی‏خبران باشد، نامش در گروه یادآوران خدا ثبت می‏گردد و اگر در یادآوران باشد، نامش در گروه بی‏خبران نوشته نمی‏شود. ستمکار در حق خود را عفو می‏کند. به آن که محرومش ساخته است، می‏بخشد به آن کس که با او بریده است، می‏پیوندد. از سخن زشت دور، گفتارش نرم، بدی‏های او پنهان، کار نیکش آشکار، نیکی‏های او به همه رسیده و آزار او به کسی نرسیده است. در سختی‏ها آرام، در ناگواری‏ها  بردبار و در خوشی‏ها سپاس‏گزار است… مردم را با لقب‏های زشت نمی‏خواند، همسایگان را آزار نمی‏رساند، در مصیبت‏های دیگران شاد نمی‏شود و… .همان.

منبع : سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات دینی

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.