آیا اکثریت دلیلی بر حقانیت اهل سنت است؟
آیا اکثریت دلیلی بر حقانیت اهل سنت است؟
یکی از اموری که اهل سنت با تبلیغات وسیع در حال ترویج و گسترش آن است
اینکه چگونه ممکن است، خلافت از علی (علیه السلام) باشد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) او را به جانشینی خود برگزیده باشد،
در حالیکه اکثریت مردم و صحابه، هیچ واکنشی در رابطه با آن نشان ندادند، بلکه از خلفاء تبعیت کردند!
بنابراین مشخص میشود، که شیعه دروغ میگوید، و چنین چیزی واقعیت ندارد
زیرا اگر چنین چیزی بود و پیامبر (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) را در سرزمین غدیر، بهجانشینی خود معرفی کرده بود، اصحاب به پیروی از امام علی (علیه السلام) بر میخواستند.
در حالیکه میبینیم اکثریت اصحاب، از خلفاء پیروی کردند، و این دلیلی بر حقانیت اهل سنت و جریان خلافت است.
در پاسخ از این شبهه، [با صرف نظر از موضوعاتی که در این موضوع قابل طرح است]، در این نوشته به موضوع «اکثریت» اشاره میشود، که آیا امکان دارد، اکثریت اشتباه کنند؟!
آیا میتوان اقبال اکثریت به جریان خلافت را دلیلی بر حقانیت خلافت اعلام کرد؟ کثرت از نگاه قرآن دارای چه حکمی است؟
اینها سوالاتی است که در این موضوع قابل ارائه است. بهنظر میرسد، «اکثریت» راهحل مناسبی برای اثبات اعتقاد به جریان خلافت نباشد.
اما گذشته از این سخن، قرآن بهعنوان مهمترین منبع دینی مسلمانان، کثرت را ملاک حقانیت ندانسته است. قرآن میفرماید:
«وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّه.[انعام/۱۱۶]
اگر از بیشتر کسانىکه در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا، گمراه مىکنند.»
خداوند در آیه شریفه هفتم سوره هود و دوم سوره ملک نیز مىفرماید:
«لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً.[هود/۲] و [ملک/۷]
کدامیک از شما بهتر عمل مىکنید» و نفرمود: «اَکْثَرُ عَمَلاً» چون کثرت کیفى مهم است، نه اکثریت کمّى!
بنابراین اکثریت، در فرهنگ قرآن بیمفهوم و بیمعناست و چهبسا در آیات زیادی، خداوند اکثریت را مذمت میکند.
جملاتی مثل:
«أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُون»، «أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُون»، «أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُون»، «أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُون»
«أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُون»، «أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُون»، «أَکْثَرُهُمُ الْکافِرُون»
بهقدری در قرآن زیاد است، که دلیلی واضح در مذمت کسانی است، که کثرت را دلیل بر حقانیت خود میدانند.
بنابراین از نظر دین مبین اسلام، اکثریت از آن جهت که اکثریت است، معیار قرار نمیگیرد و ارزشی ندارد.
رای و نظر اکثریت را نه میتوان بهطور مطلق پذیرفت و نه میتوان بهطور مطلق رد نمود، بلکه اسلام دین معیارها و ضوابط راستین است و معیار در پذیرش هر امری، حق بودن است.
بنابر روایات متواتر نقل شده از پیامبر (صلی الله علیه و آله) امیرالمومنین علی (علیه السلام) معیار حق و باطل است، زیرا علی همیشه با حق و حق با علی است.[۱]
از همینرو پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: در هنگام فتنه و تداخل حق و باطل، به علی (علیه السلام) مراجعه کنید.[۲] زیرا علی (علیه السلام) معیار حق است.
پینوشت:
[۱]. علی (علیه السلام) معیار تشخیص حق.
[۲]. على(علیه السلام) فاروق و جداکننده ى حق و باطل.