امام حسین علیه السلام؛ شفیع یوم الورود
امام حسین علیه السلام؛ شفیع یوم الورود
بسم الله الرحمن الرحیم
شفاعت در لغت به معنای در کنار هم قرار گرفتن دو چیز یا دونفر به کار میرود و در اصطلاح به دو صورت استعمال شده است:
الف) در عرف مردم کوچه و بازار شفاعت به این گفته مىشود که شخص شفیع از موقعیت و شخصیت و نفوذ خود استفاده کرده و نظر شخص صاحب قدرتى را در مورد مجازات زیردستان خود عوض کند.
ب) در شرع مقدّس اسلام و در قرآن کریم و روایات اهل بیت شفاعت به این معناست که شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم مىسازد که از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگى گردد. ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالى تربیت و وسیله اصلاح افراد گناهکار و آلوده، و بیدارى و آگاهى است. این معنای شفاعت بر محور دگرگونى و تغییر موضع” شفاعت شونده” دور مىزند.[۱]
یکی از شفیعان روز قیامت امام حسین بن علی (علیه السلام) است. ایشان بنا به فرمایش پیامبر رحمت(صلی الله علیه و اله و سلّم) کشتی نجات برای طوفان زدگان است لذا هم در دنیا دستگیری میکنند و هم در آخرت[۲]. در فراز پایانی زیارت عاشوراء میخوانیم:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام[۳]؛ خدای من، شفاعت حسین را در روز ورود نصیبم بدار و گام های حقیقیام را همراه با امام حسین و یارانِ او که خونشان را فدای حسین کردند، در نزد خود ثابت و محکم بدار.»
مقصود از یوم الورود:
“ورود” در لغت به آمدن به سرچشمه و جای آب اطلاق میشود.[۴] و در اصطلاح “یوم الورود” به معنای روز قیامت است زیرا در این روز همه انسانها به پیشگاه عدل الهی وارد میشوند و مورد حساب قرار خواهند گرفت.
شاید از این جهت به روز قیامت “یوم الورود” گفته شده که در ان روز همه انسانها وارد جهنّم میشوند و غیر از مؤمنین نمیتوانند از آن خارج شوند:
«و ان منکم الا وارد ها…ثم ننجی الذین اتقوا[مریم/۷۱]؛ و هیچکس از شما باقی نمیماند جز آنکه به دوزخ وارد می شود… سپس آنهایی که تقوا پیشه کردند را نجات خواهیم داد.» [۵]
البته درچند روایت از روز قیامت به “یوم الورود” تعبیر شده که به یک نمونه اشاره میشود:
«إِلَهِی! إِنْ لَمْ تَنَلْنَا یَدُ إِحْسَانِکَ یَوْمَ الْوُرُودِ، اخْتَلَطْنَا فِی الْجَزَاءِ بِذَوِی الْجُحُود[۶]؛ پروردگارا! اگر در روز ورود ما را به دست احسانِ خود نرسانی در پاداش با منکرین همراه میشویم(و تفاوتی با ایشان نمیکنیم).»
نکته پایانی:
شهید مطهرى در توضیح معنای شفاعت مىنویسد:
«… بسیارى از عوام مردم… مىپندارند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین (علیهالسلام) متنفّذهایى هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ مىکنند، اراده خدا را تغییر مىدهند و قانون را (نعوذبالله) نقض مىکنند…
اگر کسى گمان کند که تحصیل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصیل رضا و خشنودى فرضا امام حسین (علیهالسلام) راهى دیگر دارد و هر یک از این دو جداگانه ممکن است سعادت انسان را تامین کنند دچار ضلالت بزرگى شده است، در این پندار غلط چنین گفته مىشود که خدا با چیزهایى راضى مىشود و امام حسین (علیهالسلام) با چیزهاى دیگر، خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، راستى، درستى و … و با ترک گناهان راضى مىگردد ولى (نعوذبالله) امام حسین (علیهالسلام) با این کارها کارى ندارد رضاى او در این است که مثلا براى فرزند جوانش على اکبر گریه و یا لااقل تباکى کنیم، حساب امام حسین از حساب خدا جداست! به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته مىشود که تحصیل رضاى خدا دشوار است زیرا باید کارهاى زیادى را انجام داد تا او راضى گردد ولى تحصیل خشنودى امام حسین (علیهالسلام) سهل است فقط گریه و سینه زدن و زمانى که خشنودى امام حسین (علیهالسلام) حاصل گردد او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت مىکند و کارها را درست مىکند… و گناهان هر چه باشد با یک فوت از بین مى رود! این چنین تصویرى از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است بلکه شرک در ربوبیت است و به ساحت پاک امام حسین (علیهالسلام) که بزرگترین افتخارش عبودیت خداست نیز اهانت است…» [۷]
به عقیده ایشان امام حسین شفیع کسانى است که از مکتب او هدایت یافته اند او شفیع کسانى نیست که مکتبش را وسیله گمراهى ساخته اند. در واقع شفاعت دارای ملاک شرعی خاصّی است که شخص مورد شفاعت باید دارای آن باشد و بدون حساب و کتاب کسی مورد شفاعت واقع نخواهد شد.
پی نوشت:
[۱]. تفسیر نمونه، ج۱، ص: ۲۲۵
[۲]. أنّه مکتوب عن یمین العرش أنّ الحسین علیه السلام مصباح الهدى: مدینه معاجز الأئمه الإثنی عشرج۴ص۵۱؛ منتخب الطریحی ص۲۰۳؛ مثیر الأحزان ص۴
[۳]. کامل الزیارات، النص، ص: ۱۷۹؛ کلیات مفاتیح الجنان ص۴۵۸
[۴]. فرهنگ ابجدی ص۹۷۱
[۵]. طهرانی، میرزا ابوالفضل،شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشور، ج۲،ص۳۹۲.
[۶]. مناجات الهیات حضرت أمیر علیه السلام و ما نزل من القرآن فی علی علیه السلام، متن، ص: ۸
[۷]. عدل الهى ،ص۲۶۵ تا ص۲۷۱
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم