خرافات راه یافته در دین زرتشت
باستانگرایان سلطنتطلب، برای تضعیف اعتقادات جوانان و قرار دادن ایران باستان در مقابل اسلام، تلاش فراوانی میکنند. آنها به خاطر اینکه مردم و جوانان مومن را از اسلام جدا کنند، سعی میکنند اسلام را تخریب و آن را یک فرهنگ عربی جلوه دهند و در عوض با بدلسازی، سعی میکنند دین زرتشت را موجه جلوه دهند.
آنها به جوانان ایرانی اسلامی چنین القا میکنند، ما که پیش از اسلام دارای دین و آئین کهن بودهایم چه نیازی است که آئین پدران و اجداد و نیاکانمان را رها کرده و به دین اعراب درآییم که هیچ سنخیتی با ما ندارد. آنها با تحریک حس وطنپرستی جوانان، سعی دارند تا آنها را در مقابل اعراب و از طرف دیگر در مقابل اسلام عزیز قرار دهند. آنها با بزرگنمایی ایران باستان سعی میکنند تا اعراب را بیفرهنگ، سوسمارخور، و به دور از تمدن شهری جلوه دهند؛ و با القاء اینکه اسلام هم دین عربی است و ما آریایی هستیم، سعی در تخریب اسلام و بزرگنمایی نژاد آریای و دین آریایی دارند. آنها برای اینکه در مقابل اسلام، بدلسازی کرده باشند، دین زرتشتی را به عنوان دین برتر و کهن و دارای سابقه بیشتر از اسلام معرفی میکنند.
اعتبار کتاب مقدس زرتشتیان، یعنی «اوستا» را بررسی کردیم و بیان شد که متن آن به هیچ وجه نمیتواند یک کتاب الهی و از جانب خدا باشد به خاطر اینکه دو سوم آن حذف شده است. همچنین زمان و مکان ظهور این دین و پیامبر آن کاملاً مبهم است. در صورتی که زمان و مکان ظهور اسلام کاملاً مشخص، پیامبر آن کاملاً معین و حتی پدر و مادر پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) کاملاً مشخص و معین است و کتاب آسمانی مسلمانان هم که قرآن کریم باشد در بین مسلمانان اتفاق نظر وجود دارد که کاملاً از جانب خداست و هیچ کمی و کاستی در آن وجود ندارد.
حال در این مقاله به محتوای کتاب مقدس زرتشتیان یعنی «اوستا» میپردازیم و ثابت خواهیم کرد که چنین کتابی به هیچ وجه قابل پذیرش و تبعیت نخواهد بود.
تجسمگرایی در دین زرتشت
افسانهگرایی در اعتقادت دین زرتشتیگری دوره ساسانی به بنیادیترین مبانی اعتقادی یعنی خدا باوری نیز راه یافته است. علیرغم آنکه گفتهاند زرتشت خدای مجرد را باور داشته، اما خدای زرتشت در زمان ساسانی دارای شکل و ریش و عصا و تاج است و هنوز که هنوز است با چنین شمایلی، به عنوان آرم ملی بر روی تابلوی بسیاری از مؤسسات زرتشتی عصر حاضر به چشم میخورد و خدا را به صورت بتی همانند یک پادشاه نشان میدهد.[۳] در این آیین، آتش، دختر خدا شناخته میشود.[۴] گاو به ویژه گاو نر تقدس مییابد، و در افسانه خلقت، اول مخلوق زمینی فرض میشود و با کیومرد به درجه شهادت نائل میگردد و بول آن از آب پاک کنندهتر است.[۵]
در ضمن، یکی از مهمترین آموزههای مشرکانه دین زرتشت، دو گانهپرستی است. به عبارت دیگر در آئین زرتشت، دو خدا وجود دارد، خدای نیکیها و خدای تاریکیها یا اهریمن.
شهید مطهری در این زمینه میگوید: «کتاب (وندیداد) که جزئی از اوستای فعلی است و چاپ شده است صریحا «انگرامئینو» را آفریننده نواحی بد زمین، سرمای یخبندان زمستان، حرارت سوزان تابستان، مارها و افعیها... معرفی میکند».[۶]
پ. ژ. دومناشه میگوید: «دو گانهپرستی گاتهای زردشت به دوگانهپرستی استوارتری مبدل شد که تمام موجودات عالم را میان خیر و شر تقسیم میکرد».[۷]
به فرض بپذیریم که آئین زرتشتی در ابتدا یک آئین الهی بوده است، ولی متاسفانه دوگانه پرستی، بعدها وارد دین زرتشت شده است. ولو موبدان امروزی آن را انکار کنند حقیقتی است که قابل انکار نیست.
این در حالی است که خدایی که در دین مقدس اسلام تبین میشود، بسیار معقول و به دور از خرافات است.
در قرآن کریم میخوانیم: «أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَدا[کهف/۱۱۰] معبود شما فقط خداى یکتاست پس کسى که دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد و هیچکس را در پرستش پروردگارش شریک نکند».
یا این آیه میفرماید: «وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ[بقره/۱۶۳] و خداى شما خداى یگانه است، جز او خدایى نیست، رحمتش بىاندازه و مهربانىاش همیشگى است».
همانطور در آیات بالا بیان شده است، در این آیات شرک و دوگانهپرستی به شدت رد شده است و خداوند عالم به عنوان خدای واحد معرفی کرده شده است.
احکام عقلگریز دین زرتشت
ما در اینجا به برخی انحرفاتی که در دین زرتشت اتفاق افتاده است را بیان میکنیم. گرچه موبدان امروزی اینگونه خرافات را قبول ندارند و قائلاند که توسط موبدان ساسانی وارد اوستا شده است، ولی این سوال اساسی وجود دارد که اولاً: کتاب مقدسی که بتوان در آن تصرف کرد و خرافاتی را در آن وارد کرد، به هیچ وجه قابل اعتماد نخواهد بود و اگر هم بپذیریم که اینها از خرافات موبدان زرتشتی بوده است، باز هم اصل اوستا زیر سوال میرود. بهخاطر اینکه از کجا معلوم که گاتهایی که موبدان امروزی قائلاند که از زرتشت بوده است، دخل و تصرفی در آن نشده باشد؟
ثانیاً: اگر این خرافات را موبدان ساسانی وارد اوستا کردهاند، بالاخره در یک زمان خاصی مردم ایران، مثلاً زمان ساسانی به چنین خرافاتی عمل کردهاند. حال سوال اینجاست که «اوستا» این کتاب مقدس، چه کتابی است که موبدان(ولو در زمان ساسانی) میتوانند در آن دخل و تصرف کنند و حتی یک مدتی در یک زمان خاصی مردم به این خرافات عمل کرده باشند؟
حال میپردازیم به برخی از خرافاتی که در «اوستا» ولو در زمانهای گذشته وجود داشته است:
به عنوان مثال، سگ در دین زرتشت از تقدس بسیار بالایی برخوردار است. به طوری که اگر کسى استخوان سخت و ناجویدنى به آن بدهد یا آن را بترساند گرفتار مجازات سخت میشود و بخشیده نمیشود.[۸]
یا اگر کسى سگ آبى را بکشد باید ده هزار بسته هیزم سخت خشک، ده هزار هیزم نرم خشک از چوبهاى خوش بو، ده هزار برسم(شاخههاى تازه بریده شده) ده هزار شیر پاک و… را به روان سگ آبى بدهد. پس ده هزار مار، ده هزار سگ نما (گربه)، ده هزار سنگ پشت، ده هزار قورباغهاى که در خشکى زندگى مىکند، ده هزار موریانه کش، ده هزار مور گودال کن، ده هزار کرم خاکى، و ده هزار مگس را کشته و ده هزار گودال ناپاک را پُر کند.[۹] دهها کار دیگر که انسان از شنیدن آن حیران مىشود و نیز مجازات کسى که پیکر مرده سگى را بر زمین اندازد دو هزار ضربه شلاق است.[۱۰]
کدام عقل سلیم میپذیرد که برای کشتن یک سگ آبی این همه کفاره بپردازد؟ اصلا یعنی چه که ده هزار مور، ده هزار لاک پشت، و ده هزار مار را باید کشت، به چه دلیل؟ آیا اینها با حقوق حیوانات اصلا سازگاری دارد؟ این مطالب چیزی نیست جز اعمالی که خلاف عقل و فطرت انسانهاست.
این در حالی است که اگر سرتاسر قرآن کریم را بگردیم به هیچ وجه احکام و مطالب عقلستیز و عقلگریز پیدا نخواهیم کرد. و این نشان از حقانیت این کتاب عزیز است.
زن در آئین زرتشت و کتاب مقدس
اگر زنى بچه مرده به دنیا بیاورد، باید او را در اطاق بسار محقری، دور از آب و آتش و مردم حبس کرد، او باید ۳ یا ۶ یا ۹ بار «ادرار گاو» بنوشد تا رحم او پاک شود. بعد از آن مىتواند شیر گرم مادیان گاو را بنوشد، ولى نمىتواند آب بنوشد. تا ۳ شب باید به اینگونه بماند بعد از ۳ شب تن و جامه خود را با گمیز(ادرار گاو) آمیخته با خاکستر و آب در کنار ۹ گودال بشوید بعد تا ۹ شب بدین منوال تنها مىماند. بعد از آن، تن و جامه خویش را با ادرار گاو و آب مىشوید تا پاک شود».[۱۱]
یا اگر زنی عادت شود احکام سختی دارد، چنین زنى باید دور از دیگران و جایی متروک و دور از آتش زندگی کند.[۱۲] در جایی دیگر آمده است: در ظرفهاى فلزى کم بها به او غذاى مىدهند لکن باید بعداً او را با ادرار گاو در دو گودال شستشو دهند، غذای کم بخورد تا نیرو نگیرد.[۱۳] و در تابستان باید ۲۰۰ مورچه بکشد و اگر زمستان بود باید ۲۰۰ حشره گزنده و آسیب زننده را از بین ببرد.[۱۴]
مقام زن در دین مبین اسلام
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً[نساء/آیه ۱] اى مردم! از [مخالفت با فرمانهاىِ] پروردگارتان بپرهیزید، آنکه شما را از یک تن آفرید و جفتش را [نیز] از [جنس] او پدید آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسیارى را پراکنده و به وجود آورده است.»
در این آیه شریفه بدون اینکه کوچکترین توهینی به بانوان شود، مقام «زن» را هم ردیف مقام «مرد» قرار داده است، در اینگونه آیات هیچگونه خبری از خرافات نیست.
در این آیه شریفه میفرماید: ما تمام انسانها اعم از زن و مرد را از یک نفس واجدِ خلق کردیم و این نشان میدهد چه مرد و چه زن بدون تفاوت هردو از یک گوهر و از یک جنس (یعنی حضرت آدم خلق) شدهاند.
پایان سخن و نتیجه گیری
همانطور که در آیات و روایات شاهد بودیم، دین مبین اسلام از هر گونه خرافه و گزافهگویی به دور است، همچنین در اسلام «زن» از مقام و منزلت بسیار بالایی برخوردار است. برخلاف ادیان دیگر همچون آئین زرتشت که حداقل در گذشته، هیچ منزلتی برای بانوان قائل نبودهاند، اما در اسلام مقام زن، از ارزش و منزلتی فراوان برخوردار است. حال ما قضاوت را به انسانهای باانصاف واگذار میکنیم، با خرافاتی که در دین زرتشت راه یافته بود، آیا میتوان انتظار داشت که چنین دینی انسانها را خوشبخت کند، و به عنوان یک دین و آئین پاک به تمام سؤالهای امروز جهان پاسخ دهد؟
_____________________________________
پینوشت
[۱]. چرا من زرتشتی نیستم؟
http://www.welayatnet.com/fa/news/97495
[۱]. همان
[۳]. شهید مطهری ، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، فروردین ۱۳۷۷، ص ۱۹۵ – ۱۹۲
[۴]. ایران در زمان ساسانیان ،نویسنده: کریستین سن، ترجمه رشید یاسمى، ص ۱۶۸
[۵]. شهید مطهری ، مجموعه آثار، ج۱۴، ص ۱۹۸ – ۱۹۶؛ ایران در زمان ساسانیان، ص ۱۶۷
[۶]. خدمات متقابل ایران و اسلام ، شهید مطهری، صفحه ۲۳۵ الی ۲۳۷
[۷]. تمدن ایران، ترجمه دکتر بهنام، ص۱۸۸
[۸]. وندیداد، فرگرد پانزدهم ، بند۱
[۹]. وندیداد، فرگرد پانزدهم ، بند-۱۸-۱
[۱۰]. وندیداد، ششم، بند ۲۵-۲۴. ق : رسول رضوى، بازکاوى تاریخ و آموزههاى زرتشت؛ دارمستتر، مجموعه قوانین زردشت، ترجمه موسى جوان، ص ۲۱۱ و۲۲۳؛ سیدحسن حسینى (آصف)، درجات گناه، تاوان و پتَت در دین زرتشتى (مق) هفت آسمان (فصلنامه)، ش۲۸، سال هفتم، زمستان ۸۴
[۱۱]. همان، ق : رسول رضوى، بازکاوى تاریخ و آموزههاى زرتشت
[۱۲]. وندیداد، فرگرد شانزدهم، بند ۲۴ – ۲۵
[۱۳]. وپندیداد فرگرد شانزدهم، بند ۱ – ۵-۶
[۱۴]. همان، بند ۱۲.