چهار جهت حمله ی شیطان

شیطان
0 647

چهار جهت حمله ی شیطان

یکی از دشمنان قسم خورده انسان که در قرآن کریم خداوند متعال از او یاد کرده است، شیطان است. دشمن آشکاری که ابایی از دشمنی با آدمیزاد ندارد و رسما عناد خود را اعلام کرده است. و در این میان خدا به انسان دستور داده که از او تبعیت نکید. «وَ لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ [بقره/۲۰۸] از گامهای شیطان، پیروی نکنید، که او دشمن آشکار شماست».

شیطان از چهار جهت به انسان حمله ور می شود

در جای دیگر شیطان به عزت خدا قسم یاد کرده که همه ی بندگان خدا جز عده ای اندک که به آنها دسترسی ندارد را گمراه می کند و از چند جهت به انسان حمله ور می شود «لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ و َعَنْ أَیْمَانِهِمْ و َعَنْ شَمَائِلِهِمْ و َلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ [اعراف/۱۷] از پیش رو و از پشت سر و از جهت راست و از جهت چپ آنها، به سراغ آنها می ‏روم و اکثر آنها را شکرگزار نخواهی یافت».
در توضیح جهات چهار گانه امام باقر (علیه السلام)​​ می فرماید: «منظور از آمدن شیطان به سراغ انسان از جهت پیش رو این است که آخرت و جهانى را که در پیش دارد در نظر او سبک و ساده جلوه مى دهد، و منظور از جهت پشت سر این است که آنها را به گرد آورى اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مى کند، و منظور از جهت راست این است که امور معنوى را به وسیله شبهات و ایجاد شک و تردید، ضایع مى سازد، و منظور از جهت چپ این است که لذات مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مى دهد».[۱] و
یکی از حملاتی که شیطان توانسته به وسیله آن اکثر انسان ها را زمین گیر کند، زینت دادن شهوات و جاذبه های جنسی ست​. و این یکی از هنرهای شیطان است که گناه را زینت می دهد و انسان را به سوی آن می کشاند. چرا که اگر لذتی در انجام معصیت نباشد کسی میل ندارد آن را انجام بدهد، بنابر این شیطان بدین وسیله انسانها را فریب داده و از آنها سواری می گیرد «لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا [اسراء/۶۲] همه فرزندانش را جز عده کمی گمراه و ریشه کن خواهم ساخت».
از بحث پیرامون حیله های شیطان بگذریم و به این مبحث بپردازیم که چگونه شیاطین توانسته اند اشرف مخلوقات ​را اسیر خود کنند و بوسیله قوای جنسی چنان انسان را در بند کرده که بدون آنکه انسان بفهمد قدرت برخاستن ندارد و آنجایی را می بیند که شیطان می خواهد و انچه را می شنود که شیطان دوست دارد و در قلب چیزی را جای می دهد که او می خواهد و نتیجه اش همانی می شود که امیر المومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه بیان کرده اند: «شیطان نیز آنها را دام خود قرار داد، و در دلهاى آنان تخم گذارد، و جوجه هاى خود را در دامانشان پرورش داد، پس با چشمهاى آنان مى نگریست، و با زبانهاى آنان، سخن مى گفت: پس با یارى آنها بر مرکب گمراهى سوار شد، و کردارهاى زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد».[۲] و
در تبیین نفوذ شیطان در قلوب انسان ها آیت الله جوادی می فرماید: «شیطان اول فریب مى ‏دهد و پس از آن کم کم وارد حرم دل مى ‏شود. گاهى انسان گناهى را انجام مى‏ دهد و از آن متنفّر است؛ بعد استغفار مى‏کند و چهار قطره اشک مى ریزد و جبران مى ‏کند. گاهى بعد از انجام یک گناه از آن لذت مى ‏برد و در صدد توجیه این کار بر مى‏آید؛ مى‏گوید این کار بدى نبود، کم کم مى‏ گوید: نه تنها بد نیست بلکه کار خوبى است؛ وقتى گفت: کار خوبى است. یعنى حرم أمنِ دل را براى پذیرش شیطان باز کرد؛ آن وقت شیطان بر او احاطه مى‏ یابد. و
به این ترتیب است که شیطان درون قلب به تخم‏ گذارى مى ‏پردازد: «باضَ و فَرَّخَ» باضَ یعنى تخم‏ گذارى کرد؛ اول تخم مى ‏گذارد و بعد آنها را به بچه شیطان تبدیل مى‏کند -این‏ ها چیزى نیست که انسان با دستگاه بفهمد که شیطان آمده و تخم‏ گذارى کرده است؛ فقط آنکه چشم ملکوتى دارد مى ‏بیند -وقتى تخم‏گذارى کرد این تخم‏ ها به صورت جوجۀ شیطان در آمده و جنب و جوش پیدا مى ‏کنند و «دَرَجَ» یک وقت شما مى ‏بینید در درونتان غوغایى است که شما را مى ‏شوراند و آرام نیستید. وقتى به سخن حضرت على (علیه السلام) نگاه کنید، مى ‏بینید این غوغا و بلوا ناشى از بچه شیطان ‏ها است.
خاطرات بد، شورشى درونى ایجاد مى ‏کند. شیطنت هم یعنى همین، این ‏ها افسانه و خیال نیست؛ این شورش که ما در خود احساس مى‏کنیم، همین است. انسان وقتى به این جا رسید هر چه می‏خواهد راهش را برگرداند، نمى ‏تواند؛ چرا؟ براى این که شیطان آمد، آشیانه ساخت، تخم‏ گذارى کرد و تخم ‏ها را به جوجه تبدیل نمود. بعد از این کم کم صاحب خانه را منزوى و در یک گوشه اسیر مى‏ کند، دست و پایش را مى ‏بندد، بعد: «فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بأَلسِنَتِهِمْ». با زبان این ‏ها حرف مى‏ زند، آن وقت انسان بیچاره نمی‏داند که گویندۀ شیطان است.[۳] و

– – – – – – – – –
پی نوشت: و و و و و و و و
[۱]. تفسیر مجمع البیان، طبرسی فضل بن حسن. جلد ۴ صفحه ۴۰۳. و و و
[۲]. اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِامْرِهِمْ مِلاکاً، وَاتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً. فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِى صُدُورِهِمْ. وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِى حُجُورِهِمْ. فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بأَلسِنَتِهِم. و و و و
نهج البلاغه. سید رضی. خطبه هفتم. و و و و
[۳]. بیانات آیت الله جوادی.​

​​ابلیس

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.