سه پیام قرآنی از زیارت اربعین حسینی

0 391

اربعین از مختصات امام حسین علیه‌السلام و زیارت اربعین از مختصات شیعه است. همین دو جمله برای ما کافی است که به اهمیت زیارتنامه حضرت اباعبدالله علیه‌السلام در روز اربعین پی‌ببریم. زیارت اربعین که بیشتر شبیه یک درسنامه است تا تنها یک دعا و توسل. زیارتنامه‌ای که از امام صادق (علیه‌السلام) به ما رسیده[۱] و به دریایی پر از درّ و گوهر می‌ماند و فقط کافی است در عبارت‌های آن کمی تفکر کنیم و بی‌اندیشیم تا برق آن جواهرات جان و دل ما را با خود ببرد. در این یادداشت به سه پیام قرآنی زیارتنامه اربعینی سیدالشهداء (علیه‌السلام) می‌پردازیم.

احیای فرهنگ جهاد و شهادت

در زیارت اربعین بارها حرف از جهاد، شهادت، جانبازی و جان‌فشانی به میان آمده است؛ «…الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ…أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَهِ…بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ…فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ…سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ…مَظْلوماً شَهیداً…» از این دست عبارات است. عباراتی که به بیان فرهنگ جهاد و شهادت پرداخته و جایگاه آن را در مکتب و راه حسینی نمایان می‌کند. در یک عبارت زیارت می‌خوانیم: «وَ جاهَدْتَ فی سَبیلِهِ حَتّی اَتاکَ الیَقین؛ و در راه خدا آنقدر جهاد کردی تا مرگ تو را دریافت.» در این عبارت حد جهاد حسینی تا لحظه آخر عمر و شهادت ذکر شده است.

در تعریف جهاد گفته‌اند: «اصل کلمه جهاد از «جهد» (به فتح جیم و ضم آن) است، و به معنای تلاش توأم با رنج و زحمت استعمال می‌شود. جهاد مصدر باب مفاعله و به معنی بسیار تلاش کردن است و نیز اسم است به معنی جنگ. جنگ را از آن جهت جهاد گویند که تلاش توأم با رنج است.[۲]» و وقتی این تلاش و کوشش تا سر حد گذشتن از جان ادامه یابد، منتهی به شهادت می‌شود. این روحیه را هم روحیه شهادت طلبی می‌گویند. روحیه‌ای که جلوی تن‌پروری را می‌گیرد و هیچ ذلتی را نمی‌پذیرد. در قرآن کریم هم بارها سفارش به جهاد شده است.[۳] در یک آیه خداوندضمن سفارش به جهاد، میزان جهاد هر فرد را اینگونه مطرح ساخته است: «وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ [حج/۷۸] و در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید.» یعنی جهادی که مرزی ندارد و با قدرت و توانی بی‌حد و حصر باید به تلاش و کوشش پرداخت.

از طرفی شهادت به عنوان اجر و ثمره جهاد حداکثری، نیز در قرآن مطرح شده است و حتی شهادت طلبان در قرآن مورد تفقد و شفقت قرار گرفته‌‌اند: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا [احزاب/۲۳] از میان مؤمنان مردانى‏ اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند.» از این رو است که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) خود را در زمره آرزومندان شهادت معرفی کرده و در پایان عهدنامه مالک اشتر اینگونه می‌فرمایند: «أَنَا أَسْأَلُ اَللَّهَ…أَنْ یَخْتِمَ لِی وَ لَکَ بِالسَّعَادَهِ وَ اَلشَّهَادَهِ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ[۴]و از خدا مسئلت دارم که زندگانی من و تو را با سعادت و شهادت پایان بخشد که بازگشت همه ما به سوی اوست.»
شیعیان که پابند خواندن زیارت اربعین هستند؛ روی خاری و ذلت را نخواهند دید؛ زیرا آنها فرهنگ قرآنی جهاد و شهادت را با تلألؤ اربعینی فرا گرفته‌اند و هر ساله این مهمترین درس عزت را تکرار می‌کنند.

تعریف عبد و عبودیت

قرآن کریم با صراحت هدف از خلقت را عبودیت و بندگی مخلوقات معرفی کرده و می‌فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ [ذاریات/۵۶] و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند.» در زیارت اربعین هم بارها به جنبه عبودیت و بندگی حضرت اباعبدالله (علیه‌السلام) اشاره شده است و این امام همام را با عباراتی چون “وَلِىِّ اللَّهِ، خَلیلِ اللَّهِ و صَفِىِّ اللَّهِ” می‌خوانیم. عباراتی که بیانگر شأن والای حسینی در عبودیت و بندگی الهی است.
بایند لذت بندگی را بچشیم تا بتوانیم شوق و شعف امام حسین (علیه‌السلام) را در گودال قتلگاه درک کنیم. امام حسین (علیه‌السلام) قتیل العبرات و کشته اشک‌ها شد و این مسئله در راستای بندگی ایشان بود. ما نمی‌توانیم خود را حسینی بخوانیم اما بندگی خدا را نکنیم. حسینی بودن و حسینی شدن برابر با بندگی کردن است و لا غیر. حسینی بودن یعنی انجام واجبات، پرداختن به امر به معروف و نهی از منکر، یعنی اقامه نماز و پرداخت زکات و … . حسینی بودن جز اینها نیست.

دلسوزی مدنی

حضرت اباعبدالله (علیه‌السلام) در راستای بندگی و عبودیت، نهایت جهاد و کوشش خویش را خرج کرد تا مردم را از گمراهی خارج سازد. گمراهی و ضلالتی که مانند یک آفت به جان اسلام افتاده بود و برای حل آن دیگر موعظه به تنهایی کافی نبود. در زیارتنامه می‌خوانیم: « وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهِ وَحَیْرَهِ الضَّلالَهِ؛ بی دریغ خیرخواهی کرد و جان خود را در راه تو داد؛تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانی و سرگردانی (در وادی ) گمراهی.» امام یک نصیحت کننده امین بود که خون قلب خود را در راه خدا هدیه کرد تا بندگان راه عبودیت الهی را در پیش گیرند، حیاتی دوباره بیابند و از حیرت و گمگشتگی خارج شوند. امام حسین (علیه‌السلام) یکی از علل اصلی قیام را از همان ابتدا امر به معروف و نهی ازمنکر معرفی کرد و این واجب الهی چیزی جز دلسوزی نسبت به دیگران نیست.
آنکه خود را حسینی می‌داند باید دلسوز باشد. باید در مقابل کژی‌ها و کاستی‌ها بی‌تفاوت نباشد. باید نصیحت کند. باید چاره‌جویی کند. باید برای نجات دیگران دست به اقدام و عمل بزند؛ حتی به قیمت جانش.

کلام آخر

زیارتنامه اربعین، درسنامه‌ای است که درس شهادت، جهاد و عشق به خدا و مخلوقات الهی را به بهترین و رساترین بیان، مطرح می‌سازد. درسی که رمز سعادت است. درسی که لحظه‌ای غفلت از آن، ضربات مهلکی را بر قامت تشیع و اسلام وارد می‌سازد. باید مراقب باشیم از جاده اربعین خارج نشویم.

 

پی‌نوشت
[۱]- شیخ طوسی، التهذیب، ج۶، ص۱۱۴.
[۲]- علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، (تهران، دارالکتب الاسلامیه)، ج۲، ص ۷۷-۷۸.
[۳]- رک: سوره عنکبوت آیات: ۶،۸،۶۹ و سوره توبه آیات ۵،۳۶،۴۱. و…
[۴]- سیدرضی، نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، ص۳۳۹. زیارت اربعین / زیارت اربعین

عاشوراین

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.