چگونه عبادت علی ابن ابیطالب از عبادت ثقلین بالاتر است

0 49

چگونه عبادت علی ابن ابیطالب از عبادت ثقلین بالاتر است در حالیکه این جنگها و خدمات او در عملکرد خلفاء نیز وجود دارد؟

اگر منظورتان حدیث معروفی باشد که در جنگ خندق از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره‌ی علی ـ علیه السلام ـ صادر گردیده که آن حضرت فرمود: «ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین»[1] با مطالعه و بررسی جنگ احزاب(خندق) کاملا موضوع روشن می شود. حال برای روشن شدن موضوع در دو محور بحث می‌کنیم:

محور اول:
بررسی اوضاع مدینه و کیفیت جنگ احزاب:
از بدو ظهور اسلام، کفار و بت‌پرستان قریش به انحاء مختلف کینه و دشمنی خود را با پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ ابراز می‌کردند کسانی را که اسلام می‌آوردند مورد اهانت و ضرب و شتم قرار می‌دادند. حتی پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند و به آن حضرت ساحر و جادوگر می‌گفتند و بارها کوشیدند تا آن حضرت را به قتل برسانند که موفق نشدند و آخرالامر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ عرصه‌ای زندگی مکه را بر خود و مسلمانان تنگ دید و به اذن خداوند به مدینه هجرت کردند که با استقبال اعراب مدینه روبرو شده و در پی آن اکثر مدینه اسلام آوردند و مدینه به پایگاه دین اسلام تبدیل شد و روز به روز رو به شکوفایی و گسترش نهاد.

این وضع برای مشرکان مکه قابل تحمل نبود به همین خاطر برای نابودی و ریشه کن کردن دین اسلام دست به اقدامات تبلیغاتی و اقتصادی و حملات شدید نظامی می‌زدند و در این راستا با فرستادن هیئت‌های مختلف تلاش می‌کردند که یهودیان مدینه را برای دشمنی و جنگ با پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ تحریک کنند، که تا حدودی نیز موفق شدند به گونه‌ای که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مورد آزاد و اذیت شدید و مداوم بعضی از یهودیان مدینه قرار گرفت.

تا اینکه جنگ احزاب شد،ماهیت جنگ احزاب بر خلاف جنگ‌های قبل از آن بود. این بار جنگ‌ کاملا جنبه‌ی عمومی به خود گرفته بود به طوریکه تمام جزیره‌العرب اعم از مشرکین و یهودیان در مقابل اسلام قرار گرفته بودند در روز واقعه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «برز الایمان کله علی الشرک کله» یعنی ایمان به تمامی، روبروی کفر به تمامی قرار گرفته است.[۲]
در سیره‌ی حلبیه روایت می‌کند هنگامیکه عمرو بن عبدود به میدان آمد فریاد زد: کیست که به جنگ من آید: بعد از لحظه‌ای سکوت که همه‌ی نامداران صحابه سر به گریبان انداخته بودند فقط علی«کرم الله وجه» که نزد رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ بود برخاست و گفت یا رسول الله: من به جنگ او می‌روم… و عمرو روی زمین افتاد و مسلمانان با صدای بلند تکبیر گفتند، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ از صدای تکبیر دانست که علی«کرم الله وجه» عمرو را به قتل رسانده است. در روایت است که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در آن حال فرمود فضیلت این کار علی بن ابی طالب(کشتن عمرو) از عبادت جن و انس بالاتر است«مرحوم حلبی در پاسخ ابن تیمیه که گفته است چگونه کشتن کافری فضیلتش زیادتر از عبادت جن و انس و حتی انبیاء است، می‌گوید: برای اینکه این کشتن دین را یاری کرد و کفار را مخذول ساخت»[3]

آیا در چنین حالتی که دین به تمامی، در مقابل شرک به تمامی قرار گرفته بود شکست علی در مبارزه‌ی با عمرو شکست همه‌ی مسلمانان نبود؟!
آیا شکست مسلمانان شکست دین نبود؟! آیا در صورت پیروزی مشرکین و یهودیان آنها جز محو و ریشه کن شدن دین اسلام چیز دیگری می‌خواستند؟ قهرا اینجاست که هر انسان معتقد به دین، مجاب می‌شود که عمل علی ـ علیه السلام ـ در روز خندق حقیقتا بالاتر از عبادت ثقلین است چون در صورت شکست مسلمانان چیزی از دین باقی نمی‌ماند بنابراین عبادت جن و انس موضوعا منتفی می‌شد. و دیگر مقایسه‌ای معنا نداشت.

بحث این است که رسول گرامی اسلام پیامبری الهی بود و مانند بشری عادی نبود که صرفا کلمات عاطفی بیان دارد بلکه آن حضرت با دارا بودن مقام عصمت و مقام تشریع و تقنین تمام کلمات و گفتارش ناشی از وحی والهام بوده است. این مطلب را در قران کریم تایید کرده است که می‌فرماید: «و ما ینطق عن الهوی اِنْ هوالّا وحیٌ یوحی»[4]یعنی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بر طبق خواسته‌های نفسانی حرف نمی‌زد. بلکه منحصرا فرمایشات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ متصل به وحی و الهام الهی بود.

اما درباره‌ی خلفا هم نکاتی را عرض کنم. در مورد اینکه در زمان حیات رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ این سه خلیفه در جنگ‌ها حضور داشتند یا نه و یا چه خدماتی می‌کردند خبر خاصی نقل نشده است. در تاریخ و سیره در باب جنگ‌های پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از سعد بن عباده و سعد بن معاذ و رافع بن خدیج و دیگر صحابه که به رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ مشورت می‌دادند و یا برای سربازان اسلام نان و خرما تهیه می‌کردند روایاتی نقل شده است ولی از اینان چندان خبری نیست تنها مغازی واقدی در بیان جنگ خندق درباره‌ی عمر بن خطاب می‌نویسد: «بعد از آنکه عمرو بن عبدود به دست علی بن ابی طالب کشته شد، بقیه‌ی یاران عمرو یعنی نوفل و ضرارابن الخطاب و … پا به فرار گذاشتند به دنبال آنها زبیربن عوام و عمربن خطاب رفتند و با هم درگیر شدند تا اینکه ضراربن خطاب مشرک با نیزه به طرف عمربن خطاب حمله‌ور شد و نیزه به بدن عمر خورد ضرار نیزه را از بدن عمر برداشت و گفت اینکه تو را نمی‌کشم منتی است بر گردن تو که به یاد داشته باشی و من قسم خورده‌ام که کسی از قریش را نکشم بعد ضرار با کمال آرامش بدون کمترین ترس و واهمه‌ای پشت به عمر کرد و از خندق عبور نمود و به ابو سفیان و یارانش پیوست. آیا اگر عمربن خطاب درمقابل عمروبن عبدود پهلوان معروف عرب قرار می‌گرفت چه می‌شد؟

منابع:
۱- سیره‌ی حلبیه، جلد ۲، ص ۳۱۹، و ص ۳۲۰.
۲- ینابیع الموده، ج ۱، ص ۹۲.
۳- سیره‌ی حلبیه، ج ۲، ص ۳۱۹، ۳۲۰.
۴- نجم، آیه ۳ و ۴.

منبع : پرسمان قرآن

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.