چرا رفتار خدا در مقابل متکبرین یکسان نیست؟

0 49

چرا رفتار خدا در مقابل متکبرین یکسان نیست. انسان های هستند که از روی غرور و تکبر دارند با زبان و اعمالشون هر دلی هست رو مشیکونن .خودشون رو برتر و لایق دنیا و چیزی که دارند می دانند و دیگران را بی کفایت و کوچک می پندارند در عوض خدا در قضاوت اصلا کاری باهاشون نداره و گاهی هم این رفتار ها باعث پیشرفتشون شون تو زندگی مشه واقعا این کار خدای عادل باعث نمی شه شخص تحقیر شده فکر کنه حق با طرفه و یه جورایی از خدا دلش شکسته شه ( حق با تو هم باشه دل شکستن هنر نمی باشد)
در مقابل انسان های هم هستند که می خوان یه کم از راهشون کج بشن خدا سریع فور متوجه اشتباه و گناهشون می کنه
واقعا چرا…..؟؟؟؟؟؟؟فلسفه مجازات چیه؟ …. کسی رو به خاطر گناهش (تکبر) همون اولا مجازات می کنه دیگری رو می گذاره به وقت دیگر اونم خیلی و قتا به نظر من کهنه می شه که قابل عبرت آموزی نیست

به نظر شما این که خدا آن ها را خیلی سریع متوجه اشتباهشان میکنه به چه علت است؟آیا ظلم به آن افراد است یا لطف؟؟؟
آیا این نشان دهنده لطف خدا به آن افراد نیست که متوجه خطای کارشان بشوند و اشتباهشان را اصلاح کنند تا در منجلاب گناه فرو نروند؟؟؟؟
خداوند متعال دنیا را پاداشی برای مومن و یا مجازات برای کافر قرار نداده است. دنیا محل امتحان و دار تکلیف و مزرعه آخرت است. پس نباید انتظار داشته باشیم که خداوند متعال گناه کاران و ظالمان را در این دنیا به سختی مجازات کند و یا نیکوکارن و صالحان را بهترین نعمت ها دهد . این عمل ، خلاف سنت الهی است، زیرا سنت الهی آن است که دنیا محل عمل باشد و در آخرت نتایج مشخص گردد.

خداوند می فرماید:وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِینٌ﴿۱﴾ آنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می ‏دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها، عذاب خوارکننده ‏ای (آماده شده) است!

استاد شهید مطهری (ره) می فرمایند : رفتار خداوند با بندگان دو جور است :
گاهی راز مطلب خیلی آشکار است ، یعنی یک رابطه علت و معلولی واضح و آشکاری هست که انسان زود می ‏تواند راز مطلب را بفهمد .
گاهی قضیه برعکس می ‏شود ، یعنی جریان کار عالم با انسان طوری رفتار و عمل می‏ کند که راز مطلب بر انسان پوشیده است‏ و انسان ضد آنچه که هست خیال می‏ کند .
مثلا ، اگر فرض کنیم که انسان معصیتی را انجام بدهد و بلافاصله یا با فاصله کم نتیجه بد آن معصیت را ببیند ، این یک کار آشکار است ، یعنی‏ عکس ‏العمل دارد ولی عکس ‏العمل آشکار . یا کار خیری انجام بدهد و اثر کار خیر خودش را خیلی واضح در عمل مشاهده کند ، این یک کار آشکار است . اینکه انسان کار بد بکند و خود اثر کار بد خود را احساس کند ، خودش یک‏ نعمتی است برای انسان .
ولی یک وقت انسان می ‏رسد به آنجا که استحقاق‏ این مقدار لطف را هم ندارد که خداوند با چشاندن اثر گناه او ، او را بیدار کند و به او بفهماند . این خودش یک نعمت و لطفی است‏ از پروردگار . گاهی این لطف از او گرفته می ‏شود ، کار بد می ‏کند ، می ‏بیند برعکس بجای اینکه یک اثر بد ببیند اثرهای خوب می ‏بیند ، یعنی نعمتها بیشتر بر او می ‏بارد ، باب نعمت بیشتر به روی او باز می‏ شود ، هیچ اثر ظاهری نمی ‏بیند . آیا این از باب این است که کار بد اثر بد ندارد ؟ نه ، اثر بد دارد ، ولی به دلیل اینکه او چنین شایستگی نداشته است ، کار بد می ‏کند ، باب نعمت بیشتر به روی او باز می‏شود ، بدتر می ‏کند و باز باب‏ نعمت بیشتر به رویش باز می ‏شود . می ‏رسد به آنجا که دیگر پیمانه ‏اش پر می‏ شود ، یک وقتی به سراغ او می ‏آیند که دیگر هیچ فایده ‏ای ندارد .(۲)

پرسش : چه چیزی مانع انجام گناه در وجودمان میشه (غیر از عذاب وجدان که اون بحث دیگری دارد ) اگر بخاطر ترس از عقوبت گناهمون باشد این ترس به خاطر اون دنیاست یا این دنیا. چرا هیچ آدم عاقلی دستش رو روی آتیش نمی زاره ؟ یا اعضایش را زخمی نمی کنه؟ آیا به خاطر عقوبت اخرویس (حق النفس ) یا به خاطر ترس از دردی که از ارتکاب آن بهش دست می ده؟

پاسخ : عواملی که مانع انجام گناه می شود:

۱. شناخت و معرفت به خداوند متعال: کسی که به یقین دریابد عالم محضر خدا است و خداوند را همیشه حاضر و ناظر بر رفتار خود ببیند هیچگاه حاضر به انجام گناه نمی شود.

۲. علم به عواقب ، پى آمدهاى خطرناک و مفاسد گناه : آگاهی داشتن به اثرات زیان بار گناه عامل مهمی در انجام ندادن گناه است. همانگونه که هیچ انسان عاقلی قضای مسموم را مصرف نمی کند زیرا می داند چه اثری بر روی جسمش دارد ، عالمان به اثرات گناه به خاطر این که این پیامدهای گناه (حتی اثرات وضعی گناه) شامل حالشان نشودحتی فکر گناه هم نمی کنند چه برسد به انجام گناه.

۳. ترس از عذاب و دوری از رحمت الهی : آیات و روایات فراوانی که به گناهکاران وعده عذاب الهی داده است. این عذاب ها فقط اخروی نیست و خیلی اوقات در همین دنیا شامل افراد گناهکار می شود.
«ان الذین کفروا بآیات الله لهم عذاب شدید و الله عزیز ذو انتقام‏» (3) ، «کسانى که به آیات خدا کفر ورزیدند، براى آنان عذاب شدید است و خداوند توانا و انتقام گیرنده است‏»
رسول اکرم فرمود: کیفر سه گناه به قیامت نمی‌ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می‌شود). ۱- عاق پدر و مادر ۲- ظلم و تجاوز به مردم ۳- ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی.(۴)

۴. بشارت و وعده نعمت : وعده هایی که در آیات و روایات برای نیکوکاران و کسانی که گناه انجام نمی دهند آمده است باعث می شود عده ای برای دستیابی به این نعمت ها گناه را ترک کنند. این نعمت ها و وعده های الهی شامل نعمت های دنیوی و اخروی می شود.
به عنوان نمونه در روایات آمده صله رحم باعث افزایش عمر می شود. صدقه هفتاد نوع بدی و بلا را دفع می کند و …

«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلاً »(5) «و کسانى که ایمان آورده ‏اند و اعمال صالح انجام داده‏ اند، بزودى آن را در باغهایى از بهشت وارد مى ‏کنیم‏…وعده حق خداوند است و کیست که در گفتار و وعده‏ هایش، از خدا صادقتر باشد؟»

۵. تسلط بر قوای نفسانی و کنترل نفس اماره: یکی از عوامل دیگری که مانع انجام گناه می شود کنترل غرایز است. علماى اخلاق مى گویند: منشا و انگیزه ى گناهان ، سه قوه است :۱ قوه شهویّه .۲ قوه غضبیّه .۳ قوه وهمیّه . کسی که بتواند این سه قوه را در حد تعادل نگه دارد و مانع از افراط و تفریط آن ها شود دچار گناه نمی شود. (۶)

۶. اعتماد به خداوند ، پیامبر و ائمه : کسی که بدبینی نسبت به خداوند متعال و معصومین نداشته باشد و در همه حال به سخنان آنان اعتماد داشته باشد ، به سمت گناه کشیده نمی شود. این اعتماد در پرتو معرفت و شناخت به خدای تعالی و معصومین به وجود می آید.

پرسش : چرا خیلی ها بعد ارتکاب چندین باره یه گناه دیگه ترسی از عاقبت اون گناه و خدا ندارن؟، آیا نمی شه گفت دلیلش اینه چون خدا اونا رو بعد انجام گناهاشون نترسونده ونمی ترسونه.

پاسخ : اولا ؛ انجام چند باره گناه و یا به تعبیر دیگر اصرار بر گناه باعث می شود که موانع انجام گناه کمرنگ شود و یا از بین برود در این صورت انسان از انجام گناه باکی ندارد.
به بیان دیگر : با اصرار بر انجام گناه ، روح بندگی در انسان کمرنگ و کمرنگ تر می شود و بالطبع به سوی گناه بیشتر کشیده می شود و باز آن کار گناه را انجام می دهد.
اصرار بر گناه باعث می شود که محبت آن گناه در دل ریشه بدواند، یاد آن گناه بر قلب غلبه می¬کند. اصرار بر گناه باعث زنگار گرفتن قلب انسان می شود در نتیجه فهم و معرفت کاهش می یابد.اصرار بر گناه باعث کوچک پنداشتن گناه می شود.و ….

ثانیا؛ انسان مختار آفریده شده است و راه خیر و شر به او نشان داده شده است و او مختار است که کدام راه را انتخاب کند.
قرار نیست که هر وقت انسان کار گناهی را انجام داد خداوند به او تذکر بدهد یا او را بترساند، چرا که این فعل با مختار بودن انسان منافات پیدا می کند.
در آیات قرآن و روایات انذارهای فراوانی آمده است و تکلیف گناهکاران مشخص شده است.
البته خداوند بر اساس لطف و رحمت بی منتهایش هنگامی که بنده مومنی گناهی را مرتکب می شود او را با بلایا و مصائب متنبه و آگاه می کند که توبه کند .
امام علی (علیه السلام) : «ان الله یبتلی عباده عند الاعمال السیئه بنقص الثمرات وحبس البرکات واغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب ویقلع مقلع ویتذکر متذکر; (۷)خداوند هنگامی که بندگانش اعمال بد انجام می دهند آنان را به نقص و کمبود میوه ها و حبس نمودن برکات و بستن گنجینه های خوبیها، آزمایش می کند تا توبه کننده ای توبه کند و به دور کننده ای [گناه را از خود] دور سازد و پند گیرنده ای پند گیرد .»
اما اگر بنده عاصی از این حوادث درس نگرفت و بر گناه خود اصرار ورزید خداوند نیز او را به حال خود رها می کند تا روز حساب.

———————————————
۱. آل عمران/۱۷۸.
۲. شهید مطهری ،اشنایی با قران ، ج ۸.
۳. آل عمران/ ۴ .
۴. بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۷۴ .
۵. نساء/۱۲۲.
۶. در این زمینه کتاب گناه شناسی آقای قرائتی را مطالعه بفرمایید.
۷. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۱ .

منبع : پرسمان قرآن

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.