آیا علم لدنی یکی از ابزار اعمال قدرت اولیاء الهی دانست؟
آیا اولیایی که علم لدنی داشته اند از علمشان در حکومت داری هم استفاده می نمودند؟
یعنی می توان علم لدنی را یکی از ابزار اعمال قدرت در اولیاء الهی دانست؟
با سلام به شما دوست عزیز
اگر به تعریف علم لدنی واقف شویم بهتر به پاسخ خواهیم رسید، علم لدنی ریشه قرآنی دارد، خداوند متعال درباره حضرت خضر می فرماید:
فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً (در آن جا) بندهاى از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمى) از سوى خود به او داده، و علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم.(۱)
علم لدنی چون از سرچشمه ذات علم و رحمت کبریائی نشأت گرفته و از طرفی دیگر هر کسی ظرفیت چنین موهبت عظیمی را نداشته و فقط خداوند می داند آن را به چه کسی عنایت کند:
أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ، خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد!(۲)
با دو آیه فوق به این نتیجه می رسیم که تأییدات دائمی الهی در نحوه و گستره به کارگیری این علم دخیل بوده که یکی از آن موارد حکومت داری می باشد، هم در ناحیه علم حکومت داری هم روش برخورد با دوست و دشمن، جنگ، صلح، مشورت و غیره.
آیات فراوان دیگری نیز حاکی از إلهامات غیبی در امر حکومتداری می باشد، یکی از آنها آشنائی با زبان حیوانات است، زبان حیوانات در هیچ دانشگاهی قابل تدریس و تحصیل نبوده و فقط موهبتی خدائیست.
برای نمونه می توان به گفتگوی سلیمان با هدهد و آگاه شدن از ملکه سبا و دعوت او به یکتاپرستی و در نهایت ملحق نمودن سرزمین او به قلمرو توحید اشاره نمود.(۳)
علاوه بر این، مستندات تاریخی نیز گواه بر استفاده گاه به گاه این علم در امر حکومتداری توسط پیامبر اسلام است، خدای بزرگ به وسیله جبرئیل حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را از اتفاقات مهمی با خبر می کرد، طبیعی است که داشتن چنین اطلاعاتی به رونق حکومت و پیش بُرد اهداف انقلاب اسلامی ایشان کمک شایانی می کرد.
پیامبر خدا، در جنگهای بسیاری از چنین الهاماتی استفاده می نمود که برای نمونه می توان به جنگ بدر اشاره کرد:
وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَهِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُریدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ، و (به یاد آرید) هنگامى را که خداوند به شما وعده داد که یکى از دو گروه [کاروان تجارى قریش، یا لشکر مسلح آنها] نصیب شما خواهد بود و شما دوست مىداشتید که کاروان (غیر مسلح) براى شما باشد (و بر آن پیروز شوید) ولى خداوند مىخواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند (از این رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزى بزرگ نصیبتان شد.)(۴)
طبق شواهد تاریخی(۵) اگر نبود وعده امید بخش خدا، مسلمانان تازه به قدرت رسیده در مدینه هیچگاه نمی توانستند در اولین جنگ خود با کافران قریش پیروز شوند.
اما اینکه استفاده از این علم را ابزار قدرت بدانیم، شاید صحیح نباشد، زیرا ابزار قدرت نامیدن علم إلهی شائبه نگاه ابزاری و سودجویانه داشتن را القاء می نماید.
موفق باشید.
ــــــــــــــــــ
(۱) سوره عنکبوت آیه ۶۵.
(۲) سوره انعام آیه ۱۲۴.
(۳) سوره نمل آیات ۱۵ تا ۴۴.
(۴) سوره انفال آیه ۷.
(۵) ر.ک: فرازهائی از تاریخ پیامبر اسلام نوشته جعفر سبحانی ص ۲۲۱.
منبع: پرسمان قرآن