منظور از شأن نزول آیات قرآن چیست؟

0 447

در ابتدا باید مشخص شود که آیا اساساً فرقی میان شأن نزول و سبب نزول وجود دارد یا نه؟ بیشتر مفسران فرقی میان این دو قائل نشده‌اند و هر مناسبتی را که ایجاب کرده است آیه یا آیه‌هایی نازل شود، گاه سبب نزول و گاه شأن نزول گفته‌اند. در صورتی که میان این دو عبارت فرق است.

از این جهت که شأن نزول اعم از سبب نزول است هرگاه به مناسب جریانی در باره‌ی شخص و یا حادثه‌ای، خواه در گذشته یا حال یا آینده و یا در باره‌ی فرض احکام، آیه یا آیاتی نازل شود همه‌ی این موارد را شأن نزول آن آیات می‌گویند، مثلاً می‌گویند که فلان آیه در باره‌ی عصمت انبیاء یا عصمت ملائکه یا حضرت ابراهیم یا نوح یا آدم نازل شده است که تمامی اینها را شأن نزول آیه می‌گویند؛ اما سبب نزول، حادثه یا پیش‌آمدی است که متعاقب آن آیه یا آیاتی نازل می‌شود و به عبارت دیگر آن پیشامد باعث و موجب نزول می‌شود لذا سبب اخصّ است و شأن اعم(۱).

پاره‌ای از آیات قرآن سبب و نزول ندارند گرچه برای هدفی نازل شده‌اند مثلاً برای هدایت، مثل قصه‌ی حضرت موسی (ع) و … اما برخی از آیات قرآن سبب و نزول دارند که در واقع این دسته از آیات قرآن با توجه به شرایط مکانی و زمانی، در باره‌ی گروهی، قومی، شخصیتی و یا برای حل مشکلی در جامعه نازل شده است.

مثال‌های زیادی در این‌باره در قرآن به چشم می‌خورد به عنوان مثال خاتم بخشی امیرالمؤمنین علی (ع) در رکوع نماز و نزول آیه‌ی ولایت، یکی از حوادثی که باعث نزول آیاتی از قرآن کریم شد؛ حادثه‌ای بود که همگامی نماز با زکات را ـ که در اکثر قریب به اتفاق آیات قرین یکدیگر ذکر شدند ـ تجسم بخشید .

یعنی آن‌گاه که امیرالمؤمنین علی (ع) در حال رکوع نماز، توجه به خلق و مستضعفان را به عنوان نتیجه و لازمه‌ی توجه به حق اعلام کرد، انگشتری خود را بیرون آورده و به آن شخص فقیر می‌دهند. از پی آن آیات ۵۵ و ۵۶ سوره‌ی مبارکه‌ی مائده نازل می‌شوند: «انما ولیُّکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه ویوتون الزکوه و هم راکعون ، ومن یتول الله و رسوله والذین آمنوا فانّ حزب الله هم الغالبون»

روایات بسیاری از طریق شیعه و سنی وارد شده که دلالت می‌کند بر این‌که دو آیه‌ی فوق در شأن امیرالمؤمنین علی (ع) نازل شده و نزول آن پس از خاتم بخشی امیرالمؤمنین در رکوع نماز بوده است.(۲)و(۳)
مطلب بعدی در رابطه با سبب نزول این که، ممکن است برخی از آیات روایاتی در باب آن الان در دسترس نباشد و این به دلیل اینکه پیشینیان در این زمینه مطلب قابل توجهی ثبت و ضبط نکرده‌اند، جز اندکی که کاملاً چاره‌ساز نیست. شاید یکی از علل عدم ضبط دقیق این بود که خودشان آشنا به وضع بودند و دیگر نیازی نمی‌دیدندکه معلومات و مشاهدات خود را به عنوان سند برای آینده ثبت کنند.

بعدها روایاتی در این زمینه فراهم شد که بیشتر دارای ضعف سند و غیر قابل اعتماد بوده و احیاناً اعمال غرض در کار وجود داشته است، به ویژه در دوران تاریک حکومت بنی امیه که از روی غرض ‌ورزی، آیات بی‌شماری با تنظیم شأن نزول‌های جعلی، به طور دلخواه تفسیر و تأویل شده است(۴).

پرسش:
نمونه هایی از شأن نزول هایی دروغین و علت آن را بیان بفرمایید؟

پاسخ:
نمونه ای از شأن نزول دروغی برای آیه «لا یستوی القاعدون من المؤمنین غیر اولی الضرر و المجاهدون فی سبیل اللّه باموالهم و انفسهم»(۵)می باشد که شأن نزول بدین مضمون نقل کرده اند:
وقتی آیه مزبور نازل شد کلمه«غیر اولی الضرر»در آن نبود و عبد اللّه بن ام مکتوم که نابینا بود نزد رسول خدا آمد و گفت:آیه یاد شده مجاهدان را بر قاعدان مطلقا فضلت داده و افراد عاجز را استثناء نکرده است، آیا من که نابینا هستم و از شرکت در جهاد عاجزم نزد خدا رخصت و عذری ندارم و باید محرومیت از فیض و ثواب جهاد و بی بهره ماندن از درجه مجاهدان را تحمل کنم؟
آن حضرت فرمود:درباره تو و افرادی مثل تو، به من امری نشده است و نمی دانم برای تو و اصحابت عذری هست یا نه؟(۶)

عبد اللّه بن ام مکتوم به درگاه خدا استغائه کرد و گفت:خدایا من نابینا هستم و از تو می خواهم که مشکل مرا حل کنی، آنگاه خدا کلمه«غیر اولی الضرر»را جداگانه نازل کرد که بعد«من المؤمنین»قرار گیرد تا افرادی مانند ابن ام مکتوم از کلیت آیه استثناء شوند و روشن گردد که مجاهدان از قاعدانی که عذر شرعی ندارند برترند نه از افرادی که مانند ابن ام مکتوم عذر شرعی دارند.

لازمه این داستان این است که نغوذ باللّه خدا اول نمی دانست کسانی که عذری مثل نابینایی دارند باید از این حکم کلی که قاعدان با مجاهدان مساوی نیستند استثناء شوند، ولی وقتی ابن ام مکتوم نزد رسول خدا(ص)رفت و در مقابل سؤال خود جواب قانع کننده ای نشنید و به درگاه خدا استغائه کرد و نابینایی خود را مطرح نمود، آنگاه خدا دانست آیه نازل شده که کلمه«غیر اولی الضرر» ندارد ناقص است و بایدکلمه یاد شده اضافه شود، سپس کلمه«غیر اولی الضرر»را جداگانه نازل کرد تا در آی درج شود و کمبود آن برطرف گردد!!(۷)

ــــــــــــــــــــــــ
منابع:
(۱)آیت الله محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص ۶۵ و ۶۶.
(۲)دکتر سید محمد باقر حجتی، اسباب النزول ،۷۴ ش، ص ۲۷ و ۲۸.
(۳)دکتر حبیب الله طاهری، درس‌هایی از علوم قرآن،جلد دوم، ص ۲۷۵و ۲۷۶.
(۴)آیت الله معرفت، تاریخ قرآن، ص ۶۴.
(۵)نساء/۹۵ .
)۶)سنن بیهقی،جزء ۵، ص۲۲۸- ۲۲۹.
(۷) کیهان اندیشه ـ شمارۀ۴۲ ، خرداد و تیر ۱۳۷۱،مقاله شأن ‌نزولهای مجعول زمینه ساز تفسیرهای ناروا از قرآن،نعمت الله صالحی نجف آبادی.

منبع : پرسمان قرآن

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.