تفاوت حسادت و غبطه چیست؟
سوال کاربر:تفاوت حسادت و غبطه چیست؟چگونه می توان حسادت نورزید؟ اصلاً ریشه حسادت چیست؟
پاسخ:
حسد، یکی از گناهان کبیره بوده و عبارت است از اینکه شخص نتواند نعمتی را برای دیگری ببیند و دوست داشته باشد و آرزو کند که این نعمت از او گرفته شود.
البته غبطه با حسد متفاوت می باشد. غبطه به معنی آرزو کردن نعمتی برای خویش مثل آن نعمتی که به دیگری رسیده است، بدون اینکه از رسیدن نعمت به آن شخص بدش بیاید و آرزوی از بین رفتن آن را داشته باشد. خلاصه اینکه، غبطه آرزوی دارا شدن مثل همان نعمت است که به دیگری رسیده و حسد آرزوی از بین رفتن نعمت از صاحبش است چه خودش دارا بشود چه نشود.
درمان حسادت
الف) شناختی:
ریشه اصلی حسادت ضعف فکری در نحوه تحلیل امور و بدبینی است. یعنی فرد با نگاهی بدبینانه به نظام هستی و خدای متعال، به انکار وسعت فضل و رحمت الهی می پردازد.
برای جبران ضعف شناختی حسود راههای متعددی وجود دارد:
۱. توجه به گستردگی و فراوانی نعمت های الهی.
۲. توجه به موقعیت و امکانات موجود خود: درباره توانمندی ها و موقعیت های بالفعل خود بیشتر بیندیشید تصویری مثبت از خود داشته باشید و با تکیه بر آن به سوی اهداف حرکت کنید.
۳. تفکر در زیانهای حسادت: شخص حسود، نه دنیا دارد نه آخرت. زیرا در دنیا همیشه در ناراحتی و ناآگاهی است. زیرا با حسد او، ضرری به محسود (کسی که مورد حسد واقع شده است) نمی رسد و نعمتی از صاحبش گرفته نمی شود بلکه ممکن است بیشتر نیز بشود. بنابراین زحمت زیادی می کشد و به نتیجه دلخواه نمی رسد. نسبت به آخرت نیز زیان کار است زیرا امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: «به راستی حسد ایمان را می خورد چنانچه آتش هیزم را می خورد».(۱)
۴. تأمل در این که حسادت به نعمت های خدادادی یک فرد در واقع بی توجهی به حکمت خداست. چون خدا بر اساس حکمتش به او نعمت بخشیده است.
ب) عملی:
۱. پیروی نکردن: مهمترین عامل جلوگیری از حسد، پیروی و عملی ننمودن حسادت و فکر خود است. زیرا هر فکری که از آن پیروی نشود، به خودی خود از بین می رود چنانچه در روایت آمده است: «وسوسه مانند حمله کردن سگ است. اگر به او اعتنا شود ستیزه تر می گردد و اگر بی اعتنایی شود دور می شود».(۲)
۲. عمل بر ضد: انسان باید برای شفای این مرض مهلک از خود مواظبت نماید و تصمیم جدی بگیرد بر خلاف حسد عمل کند. مثلاً اگر از روی حسد، به آن شخص تکبر می کند، سعی در تواضع نماید. اگر غیبت و بد گویی او می کند، سعی نماید در مجامع و محافل زبان به مدح و ثنای او باز کند. اگر دیدن او، او را ترش رو و درشت گو می کند، خود را به خوش کلامی و گشاده رویی وادار نماید. این گونه اعمال بر خلاف مقتضای حسادت، ریشه آن را قطع می کند.
۳. برقراری رابطه عاطفی: با فرد مورد حسادت رابطه عاطفی بیشتری برقرار نمایید و به او محبت ورزید تا زمینه روانی مناسبی بین او و شما پدید آید.
۴. از نماز کمک بگیرد همانطور که می دانیم نماز از زشتی ها و بدی ها باز می دارد پس اگر به نماز اهمیت بدهد و با حضور قلب بیشتر نماز بخواند تاثیر آن در بازداری از گناهان از جمله حسد بیشتر می شود.
ریشه حسادت :
۱. عداوت و دشمنی: به این معنی که انسان وقتی با کسی دشمن شد، هیچ خیری را برای او نمی خواهد.
۲. تکبر: چون شخص می خواهد بر دیگران تکبر کند، اگر طرف مقابل در برخی جهات بالاتر باشد، زمینه ای برای تکبر او باقی نمی ماند، پس حسادت می ورزد.
۳. ترس از نرسیدن به مقصود: چون شخص می ترسد که طرف مقابلش با رسیدن به نعمت ها، مانع رسیدن او به آن نعمت ها شود، پس به طرف حسادت می کند.
۴. حب ریاست.
پاورقی:
۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، چاپ اسلامیه، سال ۱۳۸۸، ج ۲، ص ۲۳۱.
۲. دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۲، ص۳۲۲.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات