بر همگان مبرهن است که شیطان رانده شده از بهشت است پس چگونه در بهشت آدم را وسوسه کرد ؟
امروز داستانی رو شنیدم که خیلی برایم عجیب بود.در یکی از مدارس مذهبی تهران معلم داشته در نمازخانه صحبت میکرده و یکی از بچه های کلاس اول دبستان از معلمش پرسیده مگر وقتی شیطان به آدم سجده نکرد، خدا او را از بهشت بیرون نکرد؟ معلم گفته بله همینطوره. شاگرد گفته پس چطور توانسته دوباره وارد بهشت بشود و آدم و حوا را گول بزند تا سیب را بخورند؟ معلم فقط سکوت کرده و هیچ چیزی برای گفتن نداشته. راستش را بخواهید تا حالا این سوال برای من هم پیش نیامده بود. خیلی سوال اساسی ومهمی هست. عجب بچه هایی در این دوره داریم. چه سوال جالبی؟ کسی جوابی دارد؟
بر همه ی موحدان مبرهن است که شیطان رجیم است و رانده شده از بهشت.پس هنگام گول زدن در بهشت چه غلطی میکرده؟
پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباط با این مرکز
بر عکس نظر شما به نظر ما این سوال کاملا ابتدایی و معمولی است . عدم آگاهی از پاسخ آن متاسفانه ناشی از اطلاعات سطحی ما از معارف دینی و کم توجهی به تلاوت و تامل در آیات قرآن و مراجعه به تفاسیر است . به یقین شیطان یا همان ابلیس ، رجیم و رانده شده است؛ چنان که در قرآن در سوره حجر آیه ۲۴ و سوره ص آیه ۷۸، آمده :«قال فاخرج فانّک رجیم ؛ از آن جا بیرون رو که مطرودی »
معلوم میشود که شیطان بعد از جریان تکبر و سجده نکردن بر آدم گرفتار لعن ابدی شده و از درگاه خداوند و ملکوت رانده شده است . به یقین تا ابد هم در بهشت راه ندارد. پس: شیطان قبلا در بهشت نبود؛ بلکه در درگاه الهی و در جمع مقربان درگاه خداوند بود؛ در حالی که بهشت جایگاه مؤمنان و بندگان مطیع خداوند در آخرت است . اخراج او به معنای اخراج از بهشت نیست . در حقیقت اخراج شیطان به معنی تنزل مقام و مرتبه شیطان بود از جایگاه بلندی که نزد خداوند یافته بود ، نه اخراج از مکان معین و مشخصی که در نتیجه سوال شما امکان طرح بیابد ، این همان حقیقتی است که در قرآن در تحت عنوان ” هبوط ” بیان شده است .
خداوند در مورد واقعه اخراج ابلیس می فرماید : « قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فیها فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرین (۱)؛ گفت: از آن (مقام و مرتبهات) فرود آى! حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تکبّر کنى! بیرون رو، که از افراد پست و کوچکى »
علامه طباطبایی می فرماید : « جمله” فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ” تاکید است براى جمله” فَاهْبِطْ مِنْها”، براى اینکه” هبوط” همان خروج است، و تفاوتش با خروج تنها در این است که هبوط خروج از مقامى و نزول به درجه پایینتر است. همین معنا خود دلیل بر این است که مقصود از هبوط فرود آمدن از مکان بلند نیست، بلکه مراد فرود آمدن از مقام و مرتبه بلند است. این مؤید ادعاى ما است که گفتیم ضمیر در” منها” و” فیها” به” منزلت” بر مىگردد ،نه به آسمان و یا بهشت. شاید کسانى هم که گفتهاند مرجع ضمیر، آسمان و یا بهشت است، مقصود شان همان منزلت باشد.
بنابراین، معناى آیه چنین مىشود که خدا فرمود: به جرم اینکه هنگامى که تو را امر کردم سجده نکردى ،باید از مقامت فرود آیى، چون مقام تو مقام خضوع و فرمانبرى بود. نمىبایستى در چنین مقامى تکبر کنى، پس برون شو که از خوارشدگانى ». (۲) روشن است که شیطان بعد از اخراج، دیگر نمی توانست به بهشت هم راه یابد ، پس چگونه او در جریان فریب آدم و حوا توانست وارد بهشت گردد؟
پاسخ: گرچه برخی تصور کردهاند که مراد از بهشت آدم و حوا همان بهشت موعود آخرتی است، ولی مراد از بهشت محل سکونت آن ها همان بهشت موعود نیست، زیرا اخراج از آن بهشت معنا ندارد ؛ اما بهشت موقت و محل سکونت ایشان کجا بود و چه حقیقتی داشت ؟ در این خصوص در بین علما اختلاف نظر وجود دارد که برخی از نظریات را بیان می کنیم :
۱. باغ آسمانی: این بهشت در یکى از کرات آسمانى بوده ، هر چند بهشت جاویدان نبوده، زیرا در بعضى از روایات اسلامى با کلمه« سماء » به بودن این بهشت در آسمان اشاره شده است (۳) .
۲. باغ زمینی : بهشت یکى از باغ هاى دنیا و روى زمین بوده و جمله: « اهْبِطُوا» نیز بر این دلالت ندارد که از بالا به پایین بیایید، بلکه به معنى انتقال آن ها بعد از خوردن میوه ممنوعه به نقطه دیگر زمین است. على بن ابراهیم قمى در تفسیر خود می نگارد: از امام جعفر صادق علیه السّلام راجع به بهشت حضرت آدم جویا شدند: آیا از بهشتهاى دنیا یا از بهشتهاى آخرت بوده، فرمود: از بهشتهاى دنیا بود که خورشید و ماه در آن طلوع می کرد. اگر از بهشتهاى آخرت بود، هیچ گاه حضرت آدم از آن خارج نمی شد.(۴)
۳. بهشت برزخی: منظور ، بهشت برزخی بوده ، نه بهشت زمینی دنیایی ؛ علامه طباطبائی در دفاع از این نظر و در توجیه روایاتی مربوطه، می فرماید : مراد از این که از بهشتهاى دنیا بوده، این است که از بهشتهاى برزخى بوده، که در مقابل بهشت خلد است. این مطلب از برخی روایاتی که از طرف اهل بیت علیهم السلام رسیده است، روشن می شود، چرا که در بعضى از قسمت هاى روایات آمده است که آدم بر صفا، و حوا بر مروه، هبوط کرد، از این جهت که برزخ در همین جهان قرار دارد ، پس در زمین بودن(دنیایی بودن) این بهشت منافاتی با برزخی بودنش ندارد .(۵)
در مجموع این نظرات می توان به این نتیجه رسید: بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن سکونت داشته اند، بهشت اُخروی نبوده است، زیرا بهشت اُخروی هرگز جای ابلیس نمیباشد . آن جا محدوده ای نیست که شیطان و شیطنت و عصیان در آن راه داشته باشد. خیال باطل و نافرمانی در آن جا نیست. کسی که به جنت خلد وارد شود، دیگر خارج نخواهد شد.
پس این بهشت اخروی نبوده و شیطان -که مترصد اغوای انسان ها است- توانسته در آن موقعیت حاضر شده و آدم علیه السلام را فریب دهد . پی نوشت ها : ۱. اعراف (۷) آیه ۱۳. ۲. طباطبایى ،المیزان فى تفسیر القرآن ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، قم ، ۱۴۱۷ ق ، ج ۸ ص ۲۹. ۳. مکارم شیرازى ، تفسیر نمونه، ج۱، ص ۱۸۶، دار الکتب الإسلامیه ، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش. ۴. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص ۲۱۲. ۵. آیت الله جوادی، تفسیر تسنیم، ج ۳، ص ۳۳۷ ،نشر موسسه اسراء ، قم .
منبع : پرسمان قرآن