توسل به خداوند با اسماء خاص

0 3,182

سوال کاربر : در مورد این پنج اسم خداوند توضیح دهید؟ چگونه با این اسماء یا کافی ـ یا غنی ـ یا مغنی ـ یا فتاح ـ یا رزاق به خداوند متوسل شویم؟

پاسخ:

کافی یکی از اسماء خداوند است که در آیه أَلَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ(۱). وارد شده است. و به این معناست که خداوند بنده ای را که بر او توکل کند کفایت کرده و مهمّات امور او را برآورده می سازد.

کافی من توکل علیه(۲) مرحوم ملا هادی سبزواری در شرح عبارت کافی می فرماید: یکفی مهمّات من یتوسل به باسقاط الوسایل(۳) یعنی او کافی است زیرا مهمات کسی که به او توسل می جوید را با از بین بردن واسطه‌ها کفایت می کند.

یکی دیگر از اسماء الهی غنیّ است به معنای بی نیاز از غیر خود. خداوند چون واجب الوجود است درنتیجه بی نیاز است و به عبارت دیگر وجوب با نیازمندی منافات دارد زیرا وجوب وجود مستلزم غنا و بی نیازی از غیر در هر چیزی است و از این رو با حاجت ناسازگار است.(۴)

مغنّی از همان کلمه غنی، به معنای اسم فاعل بی نیاز کننده است یعنی او هر که را بخواهد بی نیاز می کند وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَی وَأَقْنَی(۵). فتّاح: کلمه فتح چنان که راغب در مفردات به آن اشاره کرده به معنای رفع کردن موانع و مشکلات و بازکردن و قفل ها است. این باز کردن بر دو گونه است یکی در ظاهر است مثل باز کردن در یا قفل و دیگری در باطن است مثل فتح همّ و غم (یا رفع غم و اندوه) و این رفع غم و اندوه یا در امور دنیوی است مثل اینکه به مستمندی مالی عطا کنی و یا در امور معنوی است مثل اینکه مشکل علمی از کسی حل کنی(۶).

+همچنین بخوانید : آیااسماء الهی در معنی و مفهوم یکی نیستند؟

فتّاح یکی از اسماء خداوند بوده و شامل همه این معانی است یعنی او کسی است که گره و کلید همه قفل های مادی و معنوی به دست او بوده و با توفیق او مشکلات از انسان باز شده و رفع می شوند. بعضی روایات اشاره دارد که ذکر یافتاح در ادعیه در حلّ بعضی از معضلات مفید است. زیرا این اسم الهی به صیغه مبالغه از کلمه فتح دلالت دارد بر اینکه خداوند قادر است بر حل هر مشکلی و رفع هرگونه حسرت و غمی و نیز قادر است در مهیا سازی اسباب برای حصول فتح و پیروزی.(۷)

از دیگر نام های خداوند رزّاق است. صیغه مبالغه از رزق یعنی بسیار روزی دهنده یعنی او آنچه اراده کند که آن را اعطا کند، اعطا کند زیرا او قادر است(۸) هم چنین به این معناست که او به همه عالم از مجردات و مادیات و ممکنات و مسلمان و مومن و کافر و جانور و… روزی می دهد و به عبارت دیگر همه روزی خود را از او می گیرند.

اما اینکه چگونه به خداوند با این اسماء توسل پیدا کنیم، به این نکته باید توجه داشته باشیم که بر اساس مشکلی که داریم باید خداوند را با نام هایی بخوانیم که مرتبط با مشکل ما هستند «بنابراین مثلا کسی که می خواهد از خدای تعالی بی نیازی را مسئلت نماید نمی گوید ای خدای مذل یا ای خدای منتقم مرا بی نیاز کن بلکه او را به اسماء غنی، عزیز و قادر و امثال آن می خواند

و هم چنین مریضی که می خواهد برای شفا و بهبودیش متوجه خدا شود می گوید یا شافی یا معافی یا رؤوف یا رحیم بر من ترحم کن و از این مرض شفایم ده و هرگز نمی گوید یا ممیت یا منتقم مرا شفا ده قرآن کریم هم این حکم را تصدیق می نماید و همواره آیات را به آن اسمی از اسماء خدا ختم می کند که مناسب با مضمون آن آیه است».(۹)

+همچنین بخوانید : اسماءالهی سلام و ستار یعنی چه؟

بنابراین مثلا کسی که گرفتار مشکلی است همان طور که گفته شد بهتر است خداوند را در دعاهای خود با اسم یا فتاح یاد کند. کسی که از دشمنی می ترسد یا خوف از چیزی دارد که به او برسد بهتر است از اسم یا کافی (و دیگر اسماء مرتبط) کمک بگیرد. هم چنین کسی که از فقر و نیازمندی می نالد از اسم غنیّ و مغنی و… کمک بگیرد. روش و آداب دعا در کتب دعا نیز وارد شده است.

نکته مهم: برای استفاده از این اذکار نباید سرخود عمل کرد و بدون تحقیق و استاد عالم و باتقوا پای در این مسیر گذاشت. کسی می تواند از این اذکار بهره درست و مناسب ببرد که هم به مباحث عرفانی و اخلاقی مسلط باشد و هم به تفسیر و تأویل آیات و روایات آگاهی و اشراف کاملی داشته باشد و هم به افکار و احوال و ضمیر درونی انسان و نوع مشکل و گرفتاری آنها، عالم باشد. هم چون پزشک حاذقی که هم مرض و دردها را خوب تشخیص می دهد و هم درمان و داروها را می شناسد و می داند کدام دارو برای چه دردی مناسب است. اگر غیر این باشد، چه بسا آدمی به خطا و اشتباه و انحراف کشیده شود و به طور کلی از مسیر حق و صراط مستقیم خارج شود.

پاورقی:

۱. زمر : ۳۶.
۲. طباطبائی، سید محمد حسین. تفسیر المیزان، ، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۲۹۲.
۳. سبزواری، ملا هادی.‌ شرح الاسماء الحسنی، ، مکتبه بصیرتی، چاپ سنگی، ص۲۵۸.
۴. شیروانی، علی. ترجمه و شرح کشف المراد، ، دارالعلم، ۱۳۸۶ش، ص۵۷.
۵. نجم : ۴۸.
۶. مکارم شیرازی، ناصر. الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ، ج۱۳، ص۴۴۵.
۷. همان.
۸. همان، ج۱۳، ص۴۶۹.
۹. طباطبایی، سید محمد حسین. تفسیر المیزان، ترجمه: موسوی، سید محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۴۶۲.

منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

اسماء حسنی

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.