علت تفاوت منقولات تاریخی در امور تاریخ زندگانی پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ در چیست؟

0 42

علت تفاوت منقولات تاریخی در امور تاریخ زندگانی پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ در چیست؟ آیا تعصبات در آن نقش داشته و می شود و وحدت نظری حاصل کرد؟

پاسخ:

اختلاف نقل قولهای تاریخی امری است طبیعی و اختصاص به زمان خاصی ندارد. بلکه این احتمال وجود دارد که در این زمان هم واقعه یا رویدادی صورت پذیرد و درباره آن نظرهای مختلفی باشد (مثلاً در منابع تاریخی رحلت حاج میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسایل طی یک نقلی روز هفدهم جمادی الثانی سال یکهزار و سیصد و بیست هجری قمری نقل شده و در منبعی دیگر رحلت ایشان در بیست و هفتم جمادی الثانی نقل شده است.)(۱) پس به طور کلی این اختلافات در منقولات تاریخی وجود دارد، چه در منابع شیعه و چه در منابع تاریخی اهل سنت، به عنوان مثال در مورد ولادت پیامبر بزرگوار اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ که مورد قبول هر دو فرقه است. این اختلافات بدین صورت است در منابع شیعه تولد پیامبر با تفاوت های زیر ثبت شده است: دوشنبه دوم ربیع الاول، شب سه شنبه هشتم ربیع الاول، بنا به قولی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روز جمعه دوازدهم ربیع الاول(۲) و بنا به قول مشهور شیعه هفدهم ربیع الاول، اما در منابع اهل سنت تولد پیامبر این چنین آمده است: سیره ابن هشام، دوزادهم ربیع الاول،(۳) ذهبی(۴) دوازدهم رمضان و دوازدهم ربیع الاول ذکر کرده است، ابن کثیر دوازدهم ربیع الاول(۵)، ابن سعد در طبقات الکبری دوشنبه دوم ربیع الاول(۶) و دهم ربیع الاول، کامل ابن اثیر، بیست و چهار روز بعد از سلطنت انوشیروان و ابن اسحاق دوازدهم ربیع الاول که این روایت مشهور اهل سنت است.
در مورد تاریخ ولادت حضرت علی (ع) نیز همانند پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ اختلاف بین نقل قول های شیعه و سنی وجود دارد که مجموع آن به ده قول می رسد. هم چنین در مورد ولادت حضرت زهرا (س) و سایر ائمه این اختلافات بین نقل قولهای شیعه و سنی دیده می شود. پس با این بررسی معلوم می شود که در بین روایات شیعه و سنی یک اتفاق نیست، بلکه شاهد نقل قولهای متفاوتی هستیم که با بررسی های دقیق بین این روایات یک نظر که به واقع بیشتر نزدیک است به عنوان نظر مشهور در نظر گرفته شده است، پس اگر تعصبی در کار بود باید بین روایات اهل سنت یا شیعه اتفاق نظر می بود در حالی که چنین نیست.
به طور کلی عواملی چند در ذکر یک رویداد تاریخی دخیل است. قدرت حافظه: یعنی مورخ دارای حافظه قوی باشد و بتواند رویداد را به ذهن بسپارد و فراموش نکند.
ضبط اخبار صحیح: مورخ این توانایی را داشته باشد که بتواند اخبار صحیح و نادرست را تشخیص دهد و از هم دیگر جدا نماید، مشاهده مستقیم وقایع: که به مورخ کمک می کند که با اطمینان کامل به شرح واقعه بپردازد.
شنیدن اقوال و یا نزدیکی راوی به منبع اصلی خبر و عواملی چون گرایش های سیاسی، مذهبی، اجتماعی و مصلحت اندیش در نقل یک رویداد تاریخی نقش بسیار دارد.
شرایط بررسی و پژوهش در تاریخ بدون تردید، بحث در مورد تاریخ و رسیدن به نقل قول های دقیق امری خطیر و کاری بسیار سخت است و پژوهشگر مانند غواصی است که در یک اقیانوس عمیق به دنبال صید است، تاریخ و سیره مثل بسیاری از دیگر امور از دو منظر افراط و تفریط مورد بررسی قرار گرفته است. چه بسا کسانی که به تاریخ روی آوردند و اصرار دارند که هر چه در آن یافت می شود، صحیح است، زیرا همه نقلیات را از مسلمان حتمی می شمارند و چه بسا افرادی که راه تفریط را پیمودند و مطلقا بدبین شدند و به خاطر وجود بعضی از جعلیات تمام آن را متهم کردند. اما باید گفت دسته وسطی هم وجود دارد که آنها با بررسی های دقیق و تلاش و کوشش مستمر سعی کردند تا آسیب هایی که بر نقل قولهای تاریخی وجود داشته است را از بین ببرند. بنابراین اختلاف در نقل قولهای تاریخی وجود دارد و این اگر در صدر اسلام و در تاریخ زندگانی بسیار است، شاید دلیل اصلی آن سیاست منع حدیث که از زمان خلیفه دوم آغاز و تا زمان عمر بن عبدالعزیز ادامه یافت باشد. این زمان که حدود نود سال طول کشید باعث شدت یافتن این گونه اختلافات و هم چنین ورود احادیث و روایات و نقل قولهای جعلی که عموماً از سوی امویان صورت می گرفت، شده است. پس به طور کلی پژوهشی در تاریخ اسلام علمیت و کاشفیت از حقیقت است که واجد شاخص هایی چون. امکان عقلی، استناد معتبر (از افراد مورد وثوق نقل شده باشد) هماهنگی محتوا و سازگاری با محیط و قرائن خارجی بوده و مخالف قرآن و روایات صحیح نباشد.
نتیجه ای که در پایان می شود به آن رسید، این است که تاریخ انبیا و ائمه ـ علیهم السلام ـ نسبت به سایر موارد تاریخی از پاکی و صحت و اتفاق نظر بیشتری برخوردار است، زیرا که اولاً: در منابع شیعی نسبت به نقل تاریخ ائمه آن نقصی که در منابع اهل سنت دیده می شود نیست و هم چنین نقل قولهای آنها با احادیث و روایات ائمه و قرآن بیشتر تطبیق دارد تا منقولات مورخان اهل سنت. به عنوان مثال در مورد ولادت حضرت فاطمه (س) مورخان البته سنت ولادت آن حضرت را پنج سال پیش از بعثت دانسته اند و گفته اند:(۷) در همان سال قریش خانه کعبه را بنابراین می کرد. ولی گفته آنها با روایات پیامبر سازگار نیست. و عموم محدثین و علمای شیعه ولادت آن حضرت را در سال پنجم بعثت دانسته اند.(۸) و روایاتی هم در این باره از ائمه ـ علیهم السلام ـ وجود دارد. با بررسی این دو قول به خوبی روشن می شود که گفتار مورخان شیعه به صحت و درستی نزدیک تر است، تا گفتار علمای اهل سنت زیرا گفتار علمای اهل سنت با روایاتی که درباره اهل خلقت آن حضرت و انعقاد آن از میوه بهشتی سازگار نیست.

پاورقی:

۱. قمی، عباس، وقایع الایام، ص ۱۲۰ و مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج ۴ و ۵، ص ۲۶۰.
۲. تاریخ بعقوبی، ج۱، ص۳۵۸.
۳. سیره ابن هشام، ج۱، ص۱۵۷.
۴. ذهبی، ص ۶، ۸.
۵. ابن کثیر، البدایه و ا لنهایه، ج ۱، ص ۱۰۰.
۶. ابن سعد، طبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۰۰.
۷. طبقات ابن سعد، ج ۸، ص ۱۱ و طبری، تاریخ طبری، ج ۱۳، ص ۲۴۳۴.
۸. کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۵۸، ابن شهر آشوب، مناقب، ج ۳، ص ۳۵۷، روایات شیعه با تکیه بر قرآن و احادیث و هم چنین توجه به قرائن خارجی و دوری از تعصب از اعتبار بیشتری نسبت به منابع اهل سنت برخوردار است.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.