چرا با این که معصومین(ع) شعر هم گفته اند، اما سفارش شده به آنها شاعر نگوئیم؟

0 36

در اصطلاح سخن موزون و قافیه دار را شعر(نظم) می گویند.(۱)

شعر در قرآن و روایات به همان معنای معروف «با وزن و قافیه و سخن گفتن» است. آن چه مهم است از دیدگاه قرآن و روایات این است که شعرها به لحاظ «هدف ها» و «جهت گیری ها» و «نتیجه ها» به دو نوع گمراه کننده، و شعرهای حکیمانه و هدایت گر تقسیم می شوند.
بدون شک شعر، و شاعری مانند همه سرمایه های وجودی انسان دارای دو حالت است گاهی در مسیر صحیح به کار می رود و از آن بهره گیری مثبت می شودو گاهی هم مخرب است و در خدمت اهداف باطل و ناروا به کار می رود. چه کسی می تواند این حقیقت را انکار کند که اشعار سازنده و هدف دار در طول تاریخ حماسه های فراوان آفریده است و گاه قوم و ملتی را در برابر دشمنان خون خوار و ستم گر آن چنان بسیج کرده است که بی پروا از همه چیز بر صف دشمن تاخته و قلب او را شکافته اند.
و نیز قابل انکار نیست که گاه یک شعر اخلاقی آن چنان در اعماق جان انسان نفوذ می کند که یک کتاب بزرگ و پرمحتوا نمی تواند و به اندازه آن کار آمد داشته باشد. پیامبر اکرم (ص) برخی از اشعار را به عنوان اشعار حِکمی و خوب توصیف کرده اند.«ان من الشعر لحکمه»(۲)حسان بن ثابت شاعر رسول خدا(ص) بود پیامبر بارهااز او به خاطر اشعارش قدر دانی کرد.(۳)
بعضاشعر به عنوان وسیله مخرب برای ویران کردن بنیان اعتقاد و اخلاق جامعه و تشویق به فساد و بی بند و باری مورد استفاده واقع می شود، و یا انسان ها را به پوچی و بیهودگی و خیال پروری سوق می دهد، و یا تنها سرگرمی بی محتوا و بی ارزشی تلقی می شود. این سخن خداوند متعال که می فرماید : الشعراء یتبعهم الغاون(۴) ناظر به همین نوع اشعار است.
در قرآن شش آیه، در مورد «شعر» و «شاعری» آمده در یکی از آیات شاعر بودن را از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نفی شده است. خداوند می فرماید: «و ما هو بقول شاعر = قرآن و سخن شاعر نیست.»(۵) و در جای دیگری می فرماید: «ما هرگز شعر به او نیاموختیم، و شایسته او نیست، این (کتاب آسمانی) تنها ذکر و قرآن مبین است، هدف این است که افرادی که زنده اند، انذار کند و بر کافران اتمام حجّت شود…»
از آیه فوق این مقدار استفاده می شود که شعر و شاعری لائق شأن شخصیت والایی چون پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نیست، به قول مرحوم علامه، عدم تعلیم شعر به پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ نه تنها نقض و کاستی نیست بلکه نوعی ترفیع درجه است، و پاکیزه نمودن ساحت مقدس آن حضرت است از آنچه نوع شاعران خیال زده و خلاف گو به آن آلوده اند.(۶)
در جای دیگر می فرمایند: «و پیامبر شاعر نیست». شعرا کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی می کنند، آیا نمی بینی آنها در هر وادی سرگردانند؟»(۷)
در این که شعر خوبست یا بد؟ زشت و یا زیبا، اسلام با شعر موافق است یا مخالف، روایاتی هم بیان شده که به برخی از آنها اشاره می شود:
۱ . شعر حکیمانه مورد تأیید است: پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: بعضی از اشعار، حکمت است و پاره – ای از سخنان شعر.(۸) گاهی شعر غوغا می کند، و برندگی شمشیر، و نفوذ تیر را دارد چنانکه پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ در مورد چنین اشعاری فرمود: «به آن کسی که جان محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ در دست قدرت اوست، با این اشعار گویی تیرها به سوی آنها پرتاب می کنید.»(۹)
۲. شعرای متعهد مورد تأیید الهی هستند: در مورد یکی از شعرایی که مدافع اسلام بود، فرمود: «دشمنان را هجو کن که جبرئیل با تو است.»(۱۰) و در جای دیگر فرمود: تا زمانی که از ما و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ با شعرت حمایت کنی مورد تأیید الهی می باشی.»
۳. پاداش شاعران متدیّن و حامی ولایت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ : امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «من قال… هر کس درباره ما (اهل بیت) شعری بگوید، خدا خانه ای در بهشت برای او بنا می کند.(۱۱) و در جای دیگر فرمود، شاعری درباره ما شعر نگفت جز با تأیید (ملک) و روح القدس.»(۱۲)
همچنین سفارش فرمود که: «ای شیعیان، به فرزندان خود اشعار در مورد ما را بیاموزید، که این کار بر دین خدا بود.»(۱۳)
نتیجه گیری: باید به این نکته توجه کرد که شاعر کسی است که شعرهای فراوانی سروده باشد در حالی که اکثریت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ شعر نگفته اند و اگر شعری هم بوده، به اقتضای موضوعی پیش آمده است.و در مورد حضرت علی ـ علیه السلام ـ هم که اشعاری به آن حضرت منتسب شده باید گفت که اولاً آن اشعار همگی از جمله شعرهای مقبول بود. ثانیاً معمولاً از آن اشعار،برای پاسخ به دشمنان و یا مخاطبان خود استفاده شده است.

پاورقی:

۱. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، نشر کتاب، چاپ دوم، ۱۴۰۶ هـ، ص ۲۶۲ و ر.ک: عمید، حسین، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ دوازدهم، ۱۳۵۴، ص ۷۷۱ و ۱۱۹۰.
۲. علامه امینی،الغدیر، ترجمه مترجمان،تهران، بنیادبعثت،ج۳،ص۲۰
۳. محمد باقر مجلسی،حیوه القلوب،قم سرور،۱۳۸۴،ج۴،ص ۱۳۹۱
۴. قران کریم،سوره شعرا،آیه ۲۲۴
۵. همان، سوره طور:۳۰.
۶. سیدمحمدحسین طباطبایی،، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ج۱۷، ص۱۱۲.
۷. شعرا:۲۲۷-۲۲۴.
۸. علامه امینی،پیشین، ج ۲، ص ۹ و سیدمحمدحسین طباطبایی،پیشین، ج ۱۵، ص ۳۶۸.
۹. ر.ک: المیزان، ج ۱۵، ص ۳۶۸، و تفسیر نمونه، ح ۱۵، ص ۳۸۳، و ر.ک: مسند احمد حنبل، ح ۳، ص ۴۶۰.
۱۰. مسند احمد، ح ۴، ص ۲۹۹ و المیزان، ح ۱۵، ص ۳۶۸.
۱۱. الغدیر، (پیشین)، ح ۲، ص ۳.
۱۲. تفسیر نمونه، (پیشین)، ح ۱۵، ص ۳۸۵ به نقل از عیون اخبار الرضا.
۱۳. تفسیر نمونه، ح ۱۵، ص ۳۸۵ به نقل از نورالثقلین، ج ۲، ص ۷۱.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.