نام اصحاب کهف ،سرنوشت و محل کنونی آنها کجاست؟

0 71

قرآن کریم در سوره کهف، داستان جوانمردان با ایمان غار را بیان می کند که به اصحاب کهف مشهورند. اصحاب کهف در محیط و زمانی می زیستند که مردم آن غرق بت پرستی بودند و حاکمی جبار و ستمگر بر آنان سیطره داشت، این گروه جوانمردان مومن که از هوش و صداقت برخوردار بودند، سرانجام به فساد این آیین پی برده تصمیم گرفتند در مقابل آن قیام کنند و اگر توانایی قیام نداشتند مهاجرت کنند، آنها بت پرستی را کنار گذاشتند و به یکتاپرستی گرویدند.(۱)

اصحاب کهف می گفتند ما به وضوح می بینیم این آسمان و زمین پروردگاری دارد و وجود نظام آفرینش دلیل بر هستی اوست. ما نیز بخشی از مجموعه هستی می باشیم، بنابراین پروردگار ما نیز همان پروردگار آسمانها و زمین است و با این استدلال به خدای یگانه ایمان آورده و بتها را کنار گذاشتند.(۲)
اصحاب کهف وزیران و صاحب منصبان بزرگ امپراطور وقت «دقیانوس» بودند.(۳) آنها در ناز و نعمت و زندگی مرفّه بسر می بردند. همت و وسعت روح و ایمان نیرومند آنها باعث می شد که صدای توحیدی را که در سینه پاکشان داشتند به گوش دیگران هم برسانند. ولی محیط، غرق در جهل و بت پرستی و در سایه ظلم امپراطور و خفقان شدید بود. آنها نغمه های توحید را در سینه حبس کردند و ناچار برای حفظ خود و ایمان شان و یافتن محیطی بهتر و آماده تر تصمیم به مهاجرت گرفتند.(۴)
مفسران معتقدند از آیه «فاووا الی الکهف»، پس به غار پناه بردند. روشن می شود که آنها قبلاً غار معینی را در نقطه دور دستی در نظر گرفته بودند. تا اگر تبلیغات آنها به نتیجه نرسید شهر خود «افسوس» را ترک کرده و برای رهایی از شرّ دقیانوس به آن غار معین پناه ببرند.(۵)
نام اصحاب کهف مکسلمینا ـ مخشلمینا، گشطوس، تالوس، تملیخا، مرطئوس، بیرونس، دیموس، بطیوس می باشد.(۶) البته در منابع گوناگون اسامی هم مختلف است ولی غالباً اسامی شبیه هم هستند. در قرآن تعداد دقیق اصحاب کهف نیامده بعلاوه قرآن سفارش می کند، هر کس ادعا کند تعداد دقیق آن را می داند، تیری است که در تاریکی می اندازد. از نظر قرآن مهم آنست که پیام این داستان را گرفته و در جهت هدایت گام برداریم. باید توجه داشت که قرآن هدایت است و در این مورد کامل است و نه کتاب داستان.
سگ اصحاب کهف را هم قرآن نام برده و به حالات آن اشاره شده است. اینکه آیا آن سگ، سگ صید بوده یا سگ چوپانی بود که در وسط راه به او برخوردند و وقتی چوپان با این گروه همراه شد، سگ نیز دست از دامنشان بر نداشت از قرآن چیزی در این مورد استفاده نمی شود. امّا تا این حد می فهماند که در راه رسیدن به حق همه می توانند گام بگذارند از وزیران توبه کار امپراطور گرفته تا مرد چوپان و سگش. و خداوند به همه موجودات و مخلوقات لطف دارد و رحمت خدای بزرگ شامل همه است.
جوانمردان با ایمان به داخل غار رفتند و خوابیدند و پس از ۳۰۹ سال قمری (۳۰۰ سال شمسی) بیدار شدند. یکی از آنها گفت: چه مدت خوابیدید؟ گفتند یک روز یا کمتر از آن. ولی وقتی نتوانستند تشخیص دهند، گفتند خدا آگاهتر است. به هر حال به شدت احساس گرسنگی کردند. یکی از آنها سکه نقره ای را که همراهشان بود برداشت و به سفارش جمع به سوی شهر رفت تا ببیند کدام فروشنده غذای پاکتری دارد و از او مقداری غذا یا نان بگیرد.(۷) در این شهر ۳۰۹ سال است که داستان ناپدید شدن این جوانمردان که توحید را گرفته و از نعمت و رفاه دست کشیدند، سینه به سینه نقل شده است. مأمور خرید اصحاب کهف وقتی به شهر رسید، دید همه چیز عوض شده است طرز صحبت کردن، لباس پوشیدن، ساختمانها و برخی آداب و رسوم و رفتار مردم تغییر کرده است. چهره و لباس او هم برای مردم نا مأنوس بود. غذایی خرید و سکّه را به فروشنده داد. فروشنده دید که این سکّه متعلق به بیش از سه قرن پیش است و بدین صورت کم کم جریان در شهر منتشر شد.(۸)
گفته می شود در آن زمان حاکم صالح و یکتا پرستی بر مردم حکومت می کرد ولی مسأله معاد جسمانی و زنده شدن مردگان بعد از مرگ و پوسیده شدن جسم آنها برای مردم یقینی نشده بود.(۹) ماجرای اصحاب کهف که برای آنها مسلّم بود و با وجود شواهدی ثابت شد که این افراد همان کسانی هستند که ۳۰۹ سال پیش به غار پناه بردند و از اینجا با این نمونه عینی یقین پیدا کردند که خداوند قادر است انسانها را در قیامت زنده کند و همین جسم را دوباره بوجود آورد.
سرانجام مأمور غذا به سرعت به غار بازگشت و دوستان خود را از ماجرا آگاه کرد. آنها در تعجب عمیق فرو رفتند و از آنجا که احساس می کردند همه فرزندان و برادران و دوستان را از دست داده اند و تحمل این زندگی برای آنها سخت است از خدا خواستند که چشم از جهان پوشیده و به جوار حق تعالی منتقل شوند.
طرفداران و مخالفان معاد جسمانی منازعه کردند لذا مخالفان معاد جسمانی گفتند داستان اصحاب کهف اسرار آمیز است آنها را به حال خود بگذارید و در غار را ببندید ولی مومنان در کنار آن مسجد و معبدی ساختند تا یاد آنها همیشه زنده بماند.(۱۰)
قرآن می فرماید دهانه غار رو به شمال گشوده می شد و اصحاب کهف در قسمت وسیعی از غار قرار داشتند و آنها گاهی به پهلوی چپ و راست حرکت داده می شدند و سگ اصحاب کهف در دهانه غار دو دستش را روی زمین گذاشته و پوزه خود را روی دستهایش گذاشته بود (به حالت نگهبانی)(۱۱)
محل این غار بنابر نظر مفسرین در کنار شهر ازمیر ترکیه یا در کنار شهر أمان پایتخت اردن است.
نتیجه: داستان اصحاب کهف دلالت آشکار بر قدرت نامحدود خداوند و حقیقت داشتن و امکان معاد جسمانی می کند.

پاورقی:

۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۴، ج ۱۲، ص ۳۹۶- ۳۹۵- دهخدا، لغت نامه، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷، ج۲، ص ۲۷۲۰.
۲. تفسیر نمونه، همان، ص ۳۹۷.
۳. دهخدا، پیشین .
۴. تفسیر نمونه، پیشین، ج ۱۲، ص ۳۹۶. حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، آرایه، ۱۳۸۵، ج ۴، ص ۹۹۵.
۵. تفسیر نمونه، همان، ص ۴۰۰.
۶. دهخدا، پیشین .
۷. معارف و معاریف، همان. تفسیر نمونه، همان، ص۴۱۷، دهخدا.
۸. دهخدا، همان.
۹. معارف و معاریف، همان.
۱۰. تفسیر نمونه، همان، ص ۴۲۵.
۱۱. نگاه کنید به آیات متعدد سوره کهف.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.