بلقیس چه کسی بوده است؟
بلقیس، دختر «شراحیل بن ابی سرح»(۱) او پادشاه یمن و پایتختش شهر «سبأ» بود «سبأ» منطقه ای است در یمن که شهر مأرب در آن قرار دارد. و مسافت آن تا صنعاء پایتخت کنونی یمن ـ سه روز راه است.
این سرزمین به این جهت سبأ نامیده شده است. چون مردی به نام «سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان» در آنجا زندگی می کرد، ده فرزند از او متولد شد و از هر کدام از آنها قبیله ای از قبایل عرب در آن سامان به وجود آمدند.
و آنجا محل سکونت فرزندان سبأ شد. سبأ نخستین پادشاه عرب بود که مردم را به اسارت گرفت و اسرا را وارد یمن کرد و او شهر سبا را بنا نهاد.(۲)
بلقیس زنی با تدبیر و قدرتمند و آزاد اندیش بود و با مردم خود پیوند ناگسستنی داشت. ضمن این که او برای افکار و آراء توده ها احترام قائل بود، متقابلا مردم نیز رأی او را به عنوان نظر نهایی می پذیرفتند و تصمیم او را عملی می ساختند. بلقیس ۳۰۰ وزیر داشت که کارهای کشورش را می گرداندند، هم چنین دوازده سپهسالار و هر سپهسالاری دوازده هزار سرباز را فرماندهی می کرد.(۳)
به شهادت قرآن «ملکه» و مردمان «سبأ» مردمی خورشید پرست و مرفه و دارای امکانات عالی زندگی و نظامی بوده و در ظاهر از نظر تشکیلاتی بر تشکیلات حضرت سلیمان پیامبر، برتری داشتند و خود را قوی تر و قدرتمند تر می دانستند. ولی با این وضع بلقیس زنی مصالحه جو و سازگار بود. علت این که عرب ـ مردم یمن ـ با وجود آنکه با حکومت زنان مخالف بوده و ابا داشتند ولی بلقیس را به سلطنت پذیرفتند این بود که «هدهاد بن شرجیل» پادشاه قبلی یمن وقتی که به سلطنت رسید، سوء سیاست و فسق و فجور را پیش گرفت و هر کجا دختری زیبا سراغ داشت، مورد بی حرمتی قرار می داد و پرده عفت و عصمت او را می درید. به جای خدمت به مردم خیانت را پیشه خود ساخت و بر این منوال یک روز سرزده به قصر دختر عمویش بلقیس وارد شد و بلقیس پیش دستی نموده و از طریق دو مرد مسلح که قبلا آنان را تجهیز کرده و از سوء سابقه پادشاه در امان نبود، وی را کشتند و به مردم یمن ابلاغ کرد که پادشاه فاسد و متجاوز را به قتل رسانده و توده های مردم به شکرانه این خدمت و شجاعت، بلقیس را به پادشاهی برگزیدند.(۴)
بعدها حضرت سلیمان از طریق پرنده ای به نام «هدهد» از وجود مملکت سبأ و پادشاهی بلقیس آگاهی یافت و دانست که مردمان سبأ خورشید پرست هستند و به جای خدا بر آن سجده می کنند.
به همین خاطر حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ ملکه سبأ و مردم آن سرزمین را به خدا و دین حق دعوت نمود، بلقیس با مشاهده قدرت سلیمان دانست که او پیامبر و فرستاده خدا است. و لذا تسلیم حق شد و آیین حضرت سلیمان را پذیرفت.(۵) بنا بر نقلی بلقیس به همسری سلیمان در آمده(۶) و بنا بر نقل دیگری حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ او را به ازدواج پادشاهی که تُبّع لقب داشت در آورد و او را به کشور خود بازگرداند.
پاورقی:
۱. زرکلی، اعلام قاموس تراجم، بیروت، دار العلم للملابین، طبعه ثامنه، ۱۹۸۹م. ج۲،ص ۷۲.
۲. یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، دارصادر طبعه الثانیه، ۱۹۹۵م،ج۳، ص۱۸۱.
۳. ابن الاثیر، الکامل،ترجمه خلیلی، عباس، تهران، موسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش. ج۳، ص۴۹.
۴. مهری، محمد جواد، مجموعه کامل قصه های قرآن، قم، مشرقین، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش، ص۳۰۵.
۵. ابن خلدون، تاریخ، ترجمه آیتی، عبدالحمد، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۰۴.
۶. دینوری، اخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر، قم،منشورات رضی، ۱۳۶۸ش، ص۲۱.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات