با توجه به آیات قرآن، فرعون، قومش را تحمیق کرده و گمراه می نمود؟ ابزار او برای تحمیق مردم چه بود؟
با توجه به آیات قرآن، فرعون، قومش را تحمیق کرده و گمراه می نمود؟ ابزار او برای تحمیق مردم چه بود؟ علامت مردمان تحمیق شده چیست؟
پاسخ:
به نظر می رسد فرعون به منظور فریب دادن مردم و تحمیق آنها از ابزار سخن و استدلال هر چند بی پایه و اساس بهره برده است و علامت مردمان تحمیق شده این بود که بعضا او را تصدیق می کردند و از او حمایت می کردند.
راه و رسم حکومت های جبار و فاسد این است که برای ادامه خود کامگی باید مردم را در سطح پائینی از فکر و اندیشه نگه دارند و به انواع وسائل آنها را تحمیق کند.(۱)
فرعون زمان حضرت موسی ـ علیه السلام ـ نیز برای فریب مردم از طرق مختلفی وارد می شد، قرآن کریم بارها به این امر اشاره دارد که فرعون قوم خویش را فریب می داد و گمراه می ساخت وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَی(۲). و فرعون قومش را به بیراهه برد و آنان را هدایت نکرد . در واقع نیرنگ های فرعون برای این بود که اولا، مردم به صورت کامل از او اطاعت کنند. ثانیا، چون فرعون حضرت موسی ـ علیه السلام ـ را مخالف اهداف استبدادی خویش می دید تلاش می کرد با تحمیق مردم، توده مردم را با موسی ـ علیه السلام ـ دشمن کند شهید مطهری (ره) می نویسد: نیرنگ های فرعون برای این بود که توده مردم را با موسی ـ علیه السلام ـ دشمن کند.(۳)
فرعون برای فریب دادن مردم و اثبات خدایی خویش به هر وسیله ای متوسل می شد او تلاش می کرد خود را به عنوان صاحب انحصار و همه کاره هستی نشان دهد.
شیخ صدوق در علل الشرایع روایت کرده است: «رود نیل در زمان فرعون خشک شد و آب آن بسیار کم شد پس اهل مملکت او نزد وی آمدند و گفتند: ای پادشاه رود نیل را جاری کن، فرعون گفت: من از شما راضی نیستم آنها رفتند و دوباره از ناچاری به نزد او باز گشتند و گفتند: پادشاها ما از کم آبی در حال مرگ و هلاکت هستیم اگر تو رود نیل را جاری نکنی معبودی غیر از تو بر می گزینیم. او به آنها گفت: بیرون بروید بعد از رفتن آنها خودش به جایی رفت که هیچ کس او را نمی دید و صدای او را نمی شنید آن وقت صورت خود را به خاک چسباند و با انگشت سبابه به آسمان اشاره کرد و گفت: خداوندا من به صورت یک بنده ذلیل و خوار که به جانب مولای خود آمده است به نزد تو آمده ام و می دانم که هیچ کس غیر از تو نمی تواند رود نیل را جاری کند پس آن را جاری کن. سپس رود نیل آنچنان جاری شد که هرگز قبلا جریان نداشت. فرعون مدعی شد که من رود نیل را جاری ساختم و همه مردم برای او به سجده افتادند.(۴)
از این داستان بر می آید که فرعون همواره تلاش می کرد با سخنان فریبنده خویش مردم را تحمیق کند. در آیه ۵۱ سوره زخرف آمده است: وَنَادَی فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْک مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ(۵). فرعون در میان قوم خود ندا داد و گفت: ای قوم من آیا حکومت مصر از آن من نیست و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارند، آیا نمی بینید؟
در آیه ۵۴ همین سوره آمده است: فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ…(۶). فرعون قوم خود را سبک شمرد در نتیجه از او اطاعت کردند. اطاعت مردم از فرعون که در این آیه به آن اشاره شده می تواند علامت مردم تحمیق شده باشد.
خداوند به حضرت موسی ـ علیه السلام ـ آیات و معجزات بسیاری داده بود ولی فرعون صریحا در مقام تکذیب بر آمد، و با او مخالفت می کرد، او برای فریب دادن مردم به موسی ـ علیه السلام ـ می گفت: قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِک یَا مُوسَی(۷). آیا تو آمده ای تا با سحر خودت ما را از سرزمینمان بیرون کنی؟ «فرعون مردم را با این عقیده نیرنگ آمیز هم آهنگ نموده بود مردم فریاد بر می آوردند و شعار می دادند که موسی و هارون به وسیله سحر و جادو می خواهند ما مردم قبط (مصر) را از سرزمین خود بیرون برانند و در کشور ما تصرف کنند».(۸) فرعون به منظور فریب مردم پس از این که موسی ـ علیه السلام ـ معجزه ای می آورد می گفت قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ(۹) او ساحر بسیار ماهری است. او پس از معجزه حضرت موسی ـ علیه السلام ـ و تسلیم ساحران برای فریب دادن مردم(۱۰) (آنها موسی ـ علیه السلام ـ و ساحران) را متهم به مکر کرد «قال فرعون آمنتم به قبل ان آذن لکم ان هذا لمکر تموه فی المدینه».(۱۱) فرعون گفت : پیش از آن که به شما رخصت دهم به او ایمان آوردید . قطعاً این نیرنگی است که آن را در این شهر پرداخته اید.
او برای فریب مردم که به طرف موسی ـ علیه السلام ـ گرایش پیدا نکنند به مردم مصر و در خصوص برنامه موسی ـ علیه السلام ـ می گفت: …إِنِّی أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکمْ أَوْ أَن یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسَادَ…(۱۲). من می ترسم موسی دین شما را خراب کند و یا در زمین فساد ایجاد کند فرعون برای توجیه تصمیم قتل موسی ـ علیه السلام ـ همین دو دلیل را ذکر می کند در تفسیر نمونه آمده است: «دین در دریچه فکر فرعون چیزی جز پرستش او یا بت های دیگر نبود، آئینی در مسیر تخدیر و تحمیق مردم و وسیله ای برای مقدس شمردن سلطه جابرانه آن خونخوار» او برای فریب مردم خود را تنها معبود معرفی می کرد وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرِی…(۱۳). ای مردم مصر من برای شما خدایی غیر از خودم سراغ ندارم. او به منظور فریب مردم و در جهت بی اثر کردن دعوت موسی ـ علیه السلام ـ به خدای یگانه، آن حضرت را دروغگو معرفی کرد …وَإِنِّی لَأَظُنُّهُ مِنَ الْکاذِبِینَ(۱۴). من گمان دارم که او از دروغگویان است علامه طباطبایی در تفسیر این گفته فرعون می نویسد: فرعون در این جا از مطلبی که قبلا گفته شود که من معبودی غیر از خودم سراغ ندارم، ترقی نموده می گوید: نه تنها به اله دیگر غیر از خودم جهل دارم بلکه از این طرف، گمان به عدم چنین معبودی دارم موسی دروغ می گوید فرعون این مدعا را برای تلبیس و گمراه کردن مردم بیان کرده است.(۱۵)
در موردی دیگر فرعون برای فریب مردم به این که خدای موسی احتیاج به مکان دارد.(۱۶) و یا برای فریب مردم به این که اگر هم برای موسی خدایی هست من او را کشتم به وزیرش هامان دستور دارد برای او عمارتی بسازد که فرعون با بالا رفتن برفراز این قصر و عمارت و گذاشتن تیری در کمان و پرتاب آن به سوی آسمان خدای موسی ـ علیه السلام ـ را کشته است در سوره قصص آمده است: …فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَی الطِّینِ فَاجْعَل لِّی صَرْحًا لَّعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَی إِلَهِ مُوسَی(۱۷)…. «ای هامان، برایم برج بلندی ترتیب ده تا از خدای موسی خبر گیرم هر چند من گمان می کنم او از دروغگویان است».
آیت الله مکارم می نویسد: «برنامه این بود که بعد از پایان بنا بر فراز آن رود و نگاهی به آسمان کند و احتمالا تیری در کمال گذارد و پرتاب کند و برگردد و برای تحمیق مردم بگوید خدای موسی هر چه بود تمام شد، به سراغ کار خود بروید و فکرتان راحت باشد وگرنه برای فرعون روشن بود که بنای عظیم او ازچند صد متر تجاوز نمی کرد سهل است از فراز کوه های بسیار مرتفع نیز اگر به آسمان نگاه شود منظره آن همان است که از روی زمین صاف دیده می شود».(۱۸)
یکی دیگر از ابزارهای فرعون برای تحمیق مردم همان مال و ثروتی بود که خداوند به او داده بود در سوره ۸۸ سوره یونس آمده است: وَقَالَ مُوسَی رَبَّنَا إِنَّک آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِینَهً وَأَمْوَالاً فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِک رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَی أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَی قُلُوبِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُواْ حَتَّی یَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِیمَ(۱۹). موسی ـ علیه السلام ـ گفت پروردگارا تو فرعون واطرافیانش را زینت و اموالی سرشار در زندگی دنیا داده ای پروردگارا در نتیجه بندگانت را از راه تو گمراه می سازند پروردگارا اموالشان را نابود کن… .
این آیه نشان گر این است که فرعون از اموال و زینت های خدا دادی برای فریب مردم بهره می برده است. فرعونیان عقیده داشتند که رؤسا باید با دستبند و گردنبند طلا خود را زینت کنند…».(۲۰) فرعون با توجه به این موضوع برای تحمیق مردم می گفت اگر موسی راست می گوید، چرا دست بندهای طلا به او داده نشده است؟ فَلَوْلَا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَهٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِکهُ مُقْتَرِنِینَ(۲۱). فرعون برای فریب مردم از هر نکته ای استفاده می کرد.
وقتی حضرت موسی ـ علیه السلام ـ به دریا رسید با معجزه الهی دریا شکافته شد فرعون و یارانش به کنار دریا رسیدند فرعون که می دانست این امر به معجزه موسی ـ علیه السلام ـ است برای فریب مردم گفت: از هیبت من دریا شکافته شد».(۲۲)
نتیجه گیری:به نظر می رسد فرعون برای فریب دادن مردم مصر از ابزار روانی که همان سخنان فریبنده بوده است بهره برده است او تلاش می کرده با استدلال های خویش مردم را از اطراف حضرت موسی ـ علیه السلام ـ پراکنده سازد مردم هم تا حد زیادی فریب سخنان او را می خوردند و بعضا با تأئید او و یا اطاعت از او نشان می دادند که فریب خورده اند.
پاورقی:
۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۲ش، ج۲۱، ص۸۸.
۲. طه : ۷۹. در آیه ۸۳ سوره یونس نیز به این امر اشاره شده است.
۳. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، بی تا، ج۲۷، ص۷۶۸.
۴. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۳ق، به نقل از علل الشرایع، ج۱۳، ص۱۳۳.
۵. زخرف : ۵۱.
۶. زخرف : ۵۴.
۷. طه : ۵۷.
۸. همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تهران، کتاب فروشی لطفی، ۱۴۰۴ق، ح۱۰، ص۴۷۷ و ۴۷۸.
۹. اعراف : ۱۰۹.
۱۰. اعراف : ۱۲۳.
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ترجمه مترجمان، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۷۳.
۱۲. غافر : ۳۸.
۱۳. قصص : ۳۸.
۱۴. قصص : ۳۸.
۱۵. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ش،ج۱۶، ص۵۲.
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ترجمه مترجمان، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۵۲۹، سوره غافر : ۲۶.
۱۷. قصص : ۳۸.
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، همان، ج۲۰، ص۱۰۴.
۱۹. یونس : ۸۸.
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، همان، ج۲۱، ص۸۸.
۲۱. زخرف : ۵۳.
۲۲. رازی، ابوالفتح، روض الجنان و روح الجنان، مشهد، آستان قدس، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۸۰.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات