جریان ترور پیامبر بعد از جنگ تبوک را بیان کنید؟
این حادثه بعد از جنگ تبوک اتفاق افتاد. پیامبر(ص) حدود ده روز در منطقه تبوک اقامت نمود. بعد از اعزام خالد به «دومه» خود راه مدینه را در پیش گرفت. دوازده نفر از منافقان که هشت نفر از قریش و چهار نفر از مردم مدینه بودند، تصمیم گرفتند که شتر پیامبر را از فراز گردنه ای که در میان راه مدینه و شام قرار داشت، رم دهند و حضرت را در دره افکنند، وقتی سپاه اسلام به ابتدای گردنه رسید، پیامبر فرمود: هرکس دوست دارد میتواند مسیر خود را از وسط بیابان قرار دهد چون بیابان وسیع است، ولی خود پیامبر در حالی که «حذیفه» شتر او را میراند و «عمار» مهار آن را میکشید، از گردنه بالا رفت.
مقدار کمی که حضرت از گردنه بالا رفت، به پشت سر خود نگاه کرد، در نیمه شب مهتابی، سوارانی را دید که از پشت سر، او را تعقیب می کنند و برای این که شناخته نشوند صورت خود را پوشانیده و آهسته آهسته مشغول سخن گفتن هستند. پیامبر عصبانی شد، نهیبی به آنان زد، و به «حذیفه» دستور داد با عصای خود شتران آنان را برگرداند.
از عکس العمل رسول خدا آنان به شدت وحشت کردند و فهمیدند که پیامبر از نقشه آنان آگاه شده، آنان از راهی که آمده بودند بازگشتند و به سپاه اسلام ملحق شدند.
حذیفه گوید: آنان را شناختم و به پیامبر گفتم آنان را به شما معرفی میکنم، پیامبر با لحن عطوفت آمیزی فرمود: از افشای راز آنان خودداری کن، شاید آنان راه توبه را در پیش گیرند و نیز فرمود: اگر من آنان را مجازات کنم، بیگانگان می گویند محمد پس از آنکه به اوج قدرت رسید، شمشیر بر گردن یاران خود نهاد. (۱)
پینوشت:
۱- جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج ۲، ص ۴۰۴-۴۰۵.
منبع: نرم افزار پیامبرمهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی