مراد از «بر شما باد به حسنه بین دو سیئه» چیست؟
مراد از حدیث پیامبر که فرمود: «بر شما باد به حسنه بین دو سیئه» چیست؟
پاسخ:
قبل از توضیح در باره این حدیث، باید به چند نکته توجه نمود:
۱. این حدیث هم در متون حدیثی شیعه و هم در منابع حدیثی اهل سنّت آمده است و این خود میتواند تأییدی بر اهمیت آن باشد
۲. این حدیث را علاوه بر متون حدیثی ، با تحقیق و بررسی بیشتر میتوان در منابع مختلف لغوی، فقهی، تفسیری، اخلاقی و… یافت،که این جهت نیز از وجوه اهمیت آن به شمار میآید.
۳. در متون و آثار شیعی، این حدیث از حضرت امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ نقل میشود: اما اهل سنت، آن را از «مطرف بن عبدلله» که یکی از صحابه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است، نقل میکنند، و او آن را به پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ اسناد ننموده است، از این رو غیر از «ابن اثیر» صاحب کتاب «اسد الغابه» هیچ یک از علمای اهل سنّت از آن به عنوان حدیث نبوی، یاد نکردهاند.(۱)
متن حدیث از منابع شیعه:حضرت امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ ، به فرزندش، امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: پسرم، بر تو باد به انجام دادن یک حسنه، میان دو سیئه، امام صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کرد، پدر جان! آن چگونه است؟ امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: مانند این سخن خدا که فرمود: «نمازت را زیاد بلند یا خیلی آهسته نخوان، که زیاد بلند خواندن یا خیلی آهسته خواندن (هر کدام) به دو سیئه است و در میان آن دو، راه اعتدال را انتخاب کن که این خوب است. و همچنین مانند این کلام خدا که فرمود: هرگز دستت را در گردنت زنجیر مکن (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را (مگشای) و نیز مانند این سخن پروردگار که فرمود: «و کسانی که هرگاه انفاق نمایند نه اسراف میکنند و نه سختگیری، پس اسراف گناه است، چنان که، سختگیری نیز گناه است، و میان این دو، حد اعتدال است که (آن) خوب است، پس بر تو باد به خوبی ای که میان دو بدی قرار دارد.(۲)
متن حدیث از منابع اهل سنت:وقتی فرزند «مطرف بن عبدالله» در عبادت تلاش و سختکوشی مینمود، (مطرف) به او گفت: «بهترینها در هر چیزی، حد اعتدال آن است و نیکی میان دو بدی هست»(۳).
مفهومشناسی دو واژه «حسنه» و «سیئه»:«حسنه» کلمهای مفرد و جمع آن «حسنات» است و در مفاهیم ذیل به کار میرود: نیکی، نیکویی،ثواب مقابل گناه، کردار نیک، کار نیکو، مزد، کار خیر، نیکوکاری، بِرّ، خوبی و…(۴)
«سیئه» واژهای مفرد و جمع آن «سیئات» است، و در مفاهیم زیر، استعمال میشود: بدی، گناه صغیره، خطا، بزه، عصیان، جرم، ذنب، اثم، تبهکاری، بد و زشت.(۵)
مراد از حدیث مزبور:ملامحسن فیض کاشانی در تفسیر «صافی» بعد از نقل این حدیث مینویسد:
امام ـ علیه السّلام ـ میانهروی در همه امور را به فرزند خویش فرمان داده است تا از افراط و تفریط، محفوظ بماند.(۶)
«قتاده» که از روایان حدیث است، ضمن نقل حدیث «مطرف بن عبدالله» شخصی از او پرسید: مراد از «الحسنه بین السیئتین» چیست؟
پاسخ داد: مقصود کسانیاند که وقتی انفاق میکنند نه اسراف و زیادهروی میکنند و نه بخل و سختگیری میورزند.(۷) و «اصمعی» گفته است: مقصود از «الحسنه بین السیئین» این است که «غلو» در عبادت و نیز تقصیر و کوتاهی در آن سیئه و گناه میباشد. اما میانهروی و رعایت اعتدال در آن، حسنه و خوبی است.(۸)
ابن منظور مینویسد: این حدیث به مدارا و آسانگیری در عبادت اشاره دارد و مقصود از آن، میانهروی نمودن در آنست، نه تحمل سختیهایی که موجب رهایی و انقطاع آن میشود. و بهترین عمل آنست که پیوسته باشد، هر چند اندک، اما وقتی عبادتی که در توان شما نیست بخواهید با زحمت انجام دهید، نمیتوانید مداوم و همیشه بجای آورید. و در نتیجه موجب حسرت و پشیمانی شما خواهد شد.
پس عبادتی را انجام دهید که در توان شماست تا با رها نکردن آن پشیمان نگردید.(۹)
علامه امینی(ره) ضمن اشاره به نسبت ناروای یهود درباره حضرت مریم ـ علیها السلام ـ علیرغم پاکدامنی وی و غلو نصاری در مورد حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ و خدا دانستن او، مینویسد:
این همان افراط و تفریطی است که گرفتارش شدند، اما راه نیکو، همان میانهروی است. «الحسنه بین السیئتین» چنانکه مطرف بن عبدالله گفته است.(۱۰)
نتیجهگیری:
حدیث مزبور، ما را به فرهنگ اعتدال و میانهروی در تمام کارها توصیه مینماید، و براساس آن هر انسانی لاجرم باید در ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی از قبیل امور اعتقادی و عبادی و اخلاقی و فرهنگی و سیاسی و… راه اعتدال و میانهروی را در پیش گیرد و هر روش یا منشی غیر از آن، نماد و نمودی از افراط یا تفریط خواهد بود که از نظر عقل و شریعت مذموم و محکوم است.
پاورقی:
۱. ابن اثیر، اسد الغابه، تهران، اسماعیلیان، ج۵، ص۳۸۷.
۲. حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آلالبیت، ج۸، ص۳۹۷، باب ۵۲.
۳. جارالله زفحشری، الفایق فی غریب الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۷۱.
۴. دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، ج۶، ص۷۹۱۶.
۵. همان.
۶. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، قم، مؤسسه الهادی، ج۳، ص۲۲۸.
۷. محمد بن جریر طبری، تفسیر جامع البیان، ج۱۹، ص۴۹.
۸. قاسم بن سلام هروی، غریب الحدیث، بیروت، دارالکتب العربی، چاپ اول، ۱۳۹۶ش، ج۴، ص۳۸۸.
۹. لسان العرب، ابن منظور، ج۱۰، ص۵۸.
۱۰. امینی، شیخ عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دارالکتبالعربی، ج۷، ص۶۹.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات