مراد از جمله «و العدل تنسیقاً للقلوب» چیست؟
مراد از جمله «و العدل تنسیقاً للقلوب» که در خطبه حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ آمده است؟
پاسخ:
«تسنیق» به معنای تنظیم است.(۱) پس عبارت خطبه به این معنی است که : «خداوند عدل و دادگستری را سبب برقراری ارتباط قلبها با یکدیگر قرار داد». فراز بعدی خطبه آن حضرت این عبارت است: «و طاعتَنا نظاماً للملّهِ و اِمامتَنا اَماناً مِنَ الفُرقَه».(۲) این دو فراز از خطبه متمم و مکمل یکدیگرند و اشاره به دو نوع اختلاف در جامعه دارد که یکی نابرابری در توزیع ثروت خدادادی است که همه باید به طور عادلانه از آن بهرهمند شوند و دیگری اختلاف در عقاید و افکار.
اگر با دقت بیشتری حوادث جنایی مانند سرقت ، قتل ، بیحرمتی و بلکه اساس انقلابهای خونین بشری را بررسی کنیم، در مییابیم که سرمنشأ اصلی آنها، فقدان عدالت و وجود نابرابری و تبعیض به ویژه در مسأله ثروت است که عدهای از آن نعمت بهرهمند و اکثریت فاقد آن هستند و چون تبعیض برای بسیاری غیرقابل تحمل است، لذا سر از طغیان و جنایت در میآورد.
امیرالمؤمنین حضرت علی ـ علیه السلام ـ میفرماید: «خداوند متعال بر پیشوایان عادل واجب کرده است که بر خود تنگ بگیرند تا نیاز تهیدستان، آنان را به هیجان و شورش واندارد.»(۳) پس بیعدالتی موجب به هم ریختن جامعه و از هم پاشیدگی ودوری قلبها و دلها میشود که، ظلم ناپایدار است. در مقابل، اگر افراد جامعه مشاهده کردند که امام و رهبر و به دنبال آنها تمام مسئولین، زندگی مناسب با عدالت اجتماعی دارند، قلب آنها آرام گرفته و اطمینان خود را از دست نخواهند داد و در پی آن، مردم با یکدیگر مهربان تر خواهند شد. در همین زمینه پیشوای عادلان و امیر مؤمنان حضرت علی ـ علیه السلام ـ میفرماید: «و لو شئتُ لاهتدیتُ الطریقَ الی مُصفّی هذا العسلِ و لباب هذا القمحِ ولکنْ هیهاتَ اَنْ یقودَنی جشَعی اِلی تخیُّرِ الاَطْعِمهِ اَنْ یغلبَنی هوای و لعلَّ بالحجاز و الیمامه مَنْ لاعهد له بالشبع و لا طمع له فی القرص».(۴) اگر بخواهم راه دستیابی به عسل مصفا و نان مغز گندم را بلد هستم، اما هیهات که هوای نفس را به اختیار غذاهای لذیذ بکشام و حال آن که شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که هرگز سیر نشده و مدتهاست قرص نان به دست نیاورده است.(۵)
نکته:
لازمه این تنسیق و ایجاد ارتباط، تساوی در حقوق نیست، بلکه تعادل، بهترین کنش ارتباطی و پربازدهترین روابط است. اگر بر زن حجاب واجب شده است، زینت کردن به طلا و حریر را هم حلال شده و اگر به والی قدرت داده شد در مقابل، زهد و بیداری و رسیدگی در نیمه شب و باز بودن در منزل به روی ارباب رجوع نیز بر او واجب شده است. اگر بر فقیر صبر واجب شد، آسایش در خانه بر او حلال و رسیدگی به نیازمندان از او خواسته نشده است و… . از این جهت است که فرمودند : «العدل نظام الاِمرَه»(۶) عدل سازمان حکومت است و «العدل ملاک»(۷) عدل معیار است.
پاورقی:
۱. فیروز آبادی، قاموس اللغه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ج۳، ص۴۱۲.
۲. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالرضا، بیتا، ج۲۹، ص۲۲۳.
۳. نهج البلاغه، محمد عبده، ص۴۰۰. (ان الله فرض علی ائمهالعدول ان یقدّروا انفسهم بضعفه الناس کی لا یتبیّغ بالفقیر فقره).
۴. نهج البلاغه، صبحی صالح، بیروت، ۱۳۸۷ق، ص۴۱۸.
۵. نهج البلاغه، محمد عبده، ص۵۰۵.
۶. محدث، سید جلال الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، فهرست موضوعی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۷:۹۱۲، سال ۱۳۴۶ ش، ج۷، ص۲۳۶.
۷. همان.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات