کل شئ فضل عن ظل بیت به چه معناست؟
تفسیر حدیث شریف که از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شد که: «کل شئ فضل عن ظل بیت، و جلف الخبز، و ثوب یواری عوره الرجل، و الماء، لم یکن لابن آدم فیه حق» را توضیح دهید.
پاسخ:
در مورد هر روایتی ابتدا لازم است که راجع به سند آن روایت بحث شود آن گاه درباره دلالت آن خبر گفتگو گردد. اما در رابطه با سند آن، با توجه به بحث و جستجوی به عمل آمده معلوم شد که این حدیث در منابع روایی شیعه نقل نشده فقط ابوالقاسم پاینده در کتاب «نهج الفصاحه» آن را بدون ذکر سند، روایت نموده و روایات «نهج الفصاحه» اگر نگوییم صد در صد، لااقل بالای نود و پنج درصد آن از منابع اهل سنت و بدون ذکر سند نقل شده اند، واضح و روشن است حدیثی که سند آن ذکر نشده باشد و به اصطلاح مرسله باشد ارزش و اعتبار آن چنانی ندارد.
اما در منابع اهل سنت، این حدیث را ترمذی در کتاب «سنن ترمذی» و جلال الدین سیوطی در کتاب «جامع الصغیر» و یحیی بن شرف نووی در کتاب «ریاض الصالحین» و متقی هندی در کتاب «کنز العمال» با کمی تفاوت و جا به جایی الفاظ این حدیث را نقل کرده اند.(۲) و در هیچ یک از این کتاب ها سند آن را بیان نکرده اند که راویان این حدیث چه کسانی هستند تا آن افراد بررسی شوند که آیا مورد وثوق و اطمینان هستند یا خیر. فقط در «کنز العمال» اشاره کرده که این خبر را عثمان از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روایت نموده ولی افرادی که از عثمان نقل نموده اند را ذکر نکرده است، پس ارزش و اعتبار این روایت از بین می رود.
لازم به ذکر است که وقتی حدیثی از نظر سند مشکل داشته باشد و معلوم نگردد که آیا رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ آن را فرموده یا نه، دیگر در مورد دلالت آن بحث نمی شود، چون که اعتبارش را از دست می دهد.
حالا با چشم پوشی از سند آن در رابطه با دلالت آن باید گفت که معنا و مفهوم این خبر اشاره به زهد و دل نبستن به دنیا دارد زیرا که چنین آمده: آدمیزاد (در دنیا) بیشتر از سایه خانه ای، و خشک نانی، و جامه ای که عورت او را بپوشاند و هم چنین بیشتر از آب، حق ندارد (که آنها را برای خود جمع کند) این حدیث و امثال آن دلالت دارند که لازم است تا این که انسان در این دنیا به همان چند چیزی که بیان شده اکتفا کند و دنبال مال زیاد نباشد که گفته اند: مناز به رنگ لباس که آخر کفن است، با این که گفته شد:
ای کاخ که می بینی گاه از من و گاه از تو جاوید نمی ماند خواه از من و خواه از تو
قطعاً این روایت با احادث و قرآن سازگاری ندارد. آن چه دنیا گرایی مذموم شمرده شد دل بستن به آن است نه این که دنبال دنیا مرفه و خوب بودن بد باشد.
پاورقی:
۱. پاینده، ابوالقاسم، نهج الصاحه، سازمان چاپ و انتشارات جاویدان، چاپ یازدهم، ۱۳۵۶ش، ص۴۵۶، ح۲۱۵۴.
۲. محمد بن عیسی معروف به ترمذی، سنن ترمذی، بیروت، دارالفکر للطباعه و النشر، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۴، ح۲۴۴۴. جلال الدین سیوطی، جامع الصغیر، بیروت، دارالفکر للطباعه و النشر، چاپ اول، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۴۶۲، ح۷۶۶۱. یحیی بن شرف نووی، ریاض الصالحین، بیروت، دارالفکر المعاصر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق، ص۲۶۸، ح۴۸۲. متقی هندی، کنز العمال، بیروت، مؤسسه رسالت، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۹۳، ح۷۱۰۷.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات