اظهارات امام حسین (ع) در جلد ۲، صفحه ۱۶۴ سفینه البحار چیست؟

5 6,208

نظر شما در باب اظهارات امام حسین  ـ علیه السلام ـ در جلد ۲، صفحه ۱۶۴ سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار شیخ عباس قمی چیست؟

پاسخ:

اظهارات امام حسین علیه السلام

رمز پایداری شیعه در طول تاریخ و نجات از امواج پرتلاطم فتنه ها و بلاها، افتخار پیروی از قرآن در کنار اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ است

که حجج الهی و جانشینان بر حق رسول مکرم اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به امر پروردگار بودند،

این پیروی شیعه چنان مکتب حق و تفکر قرآنی و الهی شیعه را در برابر حوادث بیمه نمود که حتی خانه نشینی امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ ،

تحمیل صلح بر امام حسن ـ علیه السلام ـ و به وجود آمدن حادثه غم انگیز کربلا و شهادت امام حسین (ع)

و به زندان افکندن و شهادت ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ توسط دشمنان نیز نتوانست نور الهی را خاموش کند

این وعده تخلف ناپذیر خداوند بر تمام کردن نورش بود.

عده ای اراده کرده اند که نور خدا را با فوت دهانشان خاموش کنند! اما خداوند نورش را تمام می کند، هر چند کافران را ناخوشایند باشد.(۱)

اگر شیعه امروز با منطق قرآن و سیره نبوی و پیروی از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ

توانسته است شمشیر ظلم و اختناق و تهمت های شرک و کفر

و فتواهای برخی از نابخردان را در مهدوردم بودن خون پاک و والایی شیعه را در هم بشکند و آنها را وادار به اعتراف بر این پیروزی کند،

دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ را نیز درباره عرب و عجم و به عبارتی روشن تر،

نژادپرستی و ملی گرایی و عرب و عجم، بایستی از متن قرآن و سیره رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ استخراج نمود

و هر روایتی که مخالف قرآن و سنت باشد، بر دیوار کوبید.(۲)

قرآن کریم در این باره با صراحت بیان می دارد که:

«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، آن که شما را از یک تن آفرید (آدم) و همسرش را نیز از او آفرید

(حوا از خاکی که آدم آفریده شد، پدید آمد) و از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد».(۳)

یعنی همه مردم با هم مساوی هستند چرا که ریشه همه یکی است جز این که خدا ترس باشند و در آیه دیگر با صراحت بیشتری فرمودند:

«ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را قبیله ها و شاخه ها (نژاد، رنگ و زبان) قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید،

گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست».(۴)

بنابراین زبان، ملیت، قبیله، رنگ و… همه برای این است که مردم همدیگر را بهتر بشناسند نه اینکه یک نژاد بهتر از دیگری باشد

و تنها ارزش، تقوای الهی است و این همان است که در تاریخ دیده می شود.

سلمان فارسی با اینکه ایرانی بود در اثر تقوای الهی به «سلمان منا اهل البیت»(۵) نائل می شود.

ولی ابولهب عموی پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ با عتاب الهی تبت یدا ابی لهب و تب(۶).

«بریده باد دست ابولهب» روبرو می شود و عده ای عذاب داده می شود.

و همه اینها بیانگر این واقعیت است که شعار اساسی اسلام مخالفت با ملی گرایی است

پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در حجه الوداع فرمودند:

مردم در اسلام برابرند، مردم به یک اندازه همه فرزند آدم و حوایند،

عربی را بر عجمی و عجمی را بر عربی جز به پرهیزگاری و ترس از خدا برتری نیست،

نسب ها را نزد من نیاورید، بلکه عمل های خویش را پیش من آورید.(۷)

با این مقدمه سراغ اصل پرسش می رویم که شیخ عباس قمی در ج۲، ص۱۶۴ سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار

روایتی را آورد به این مضمون که از شیخ صدوق نقل می کند:

شیخ صدوق از پدرش از سعد بن عبدالله از سلمه بن الخطاب از حسن بن یوسف از عثمان جبله از ضریس بن عبدالملک که گفت

از ابا عبدالله ـ علیه السلام ـ شنیدم که فرمود: «ما قریش هستیم و عرب شیعیان ما و دشمنان ما عجم است».(۸)

برخی از افرادی که به نظر می رسد آگاهانه شبهه افکنی می کنند

به خیال اینکه شیعه را از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ جدا کنند در سایت ها و وبلاگ های اینترنتی این روایت را از امام حسین ـ علیه السلام ـ نقل می کنند

و می گویند چرا امام حسین ـ علیه السلام ـ ایرانی ها را دشمن خود می داند و ما چرا باید به چنین امامی که

ما را دشمن خویش می پندارد عزاداری کنیم

برای جواب از این شبهه مواردی را باید مورد نظر قرار داد:

۱

با توجه به اینکه کنیه امام حسین ـ علیه السلام ـ و امام صادق ـ علیه السلام ـ ابا عبدالله است

شبهه کننده تصور کرده که این سخن از امام حسین ـ علیه السلام ـ می باشد

در حالی که اگر کوچک ترین آشنایی با روایات داشت می فهمید که مراد از «ابا عبدالله» در روایات امام صادق ـ علیه السلام ـ است،

مگر اینکه قرینه بر خلاف این باشد و در این روایت ضریس بن عبدالملک می گوید من از ابا عبدالله شنیدم و ضریس از اصحاب امام صادق ـ علیه السلام ـ است.(۹)

۲

این روایت مخالف صریح قرآن کریم است که نژاد پرستی را رد کرد و ارزش ها را بر پایه تقوی ترسیم نموده است

و امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هر وقت حدیثی را دیدید که مخالف قرآن کریم است، آن را ردّ کنید.(۱۰)

شما به دنبال این مطالب هستید:

وبه یقین کسی که چنین دستوری داده خود مخالف قرآن سخن نمی گوید و این می رساند که روایت مورد سئوال جعلی است.

۳

روایت از نظر سندی ضعیف است چون سلمه بن الخطاب ضعیف است.(۱۱)

که این مطلب در کتاب های معجم الرجال الحدیث مرحوم خویی که می نویسد روایت سعد بن عبدالله از سلمه به خاطر ضعف سلمه ضعیف است

و نیز طرائف المقال، مشایخ الثقات، جامع الروات، رجال ابن داود، خلاصه الاقوال علامه حلی، التحریر الطاووسی و… هم است.

راوی دیگر این روایت حسن بن یوسف و عثمان بن جبله هست که این دو نیز در کتب رجال تأیید نشده اند.

۴

این روایت مخالف روایات دیگری است که شیخ عباس قمی در سفینه البحار در ذیل کلمه «عجم» است

که روایت مورد نظر در سئوال نیز همین صفحه است و وقتی امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرمایند

«هر وقت چند روایت ضد هم دیدید آن چه مخالف قرآن است را رها کنید و به آنچه موافق قرآن است، عمل کنید».(۱۲)

ما هم باید همین کار را کنیم نه اینکه شبه افکنی کرده و مقدسات را زیر سئوال بریم.

امام صادق ـ علیه السلام ـ در این کتاب می فرماید:

«خداوند در قرآنش فرموده که اگر این قرآن را بر غیر عرب نازل می کردیم، عرب ها به آن ایمان نمی آوردند،(۱۳)

ولی قرآن بر عرب ها نازل شد و عجم ها (یعنی غیر عرب نه ایرانی) به آن ایمان آوردند و این برای عجم فضیلت است».(۱۴)

باز شیخ عباس قمی در همین کتاب آورده: امام ابی جعفر ـ علیه السلام ـ فرموده اند:

«اصحاب حضرت مهدی ۳۱۳ نفرند که بعضی از آنها از اولاد عجم می باشند».(۱۵)

باز در همین کتاب سفینه البحار در ذیل آیه

«و اگر قریش به قرآن و پیامبر ایمان نیاورند، همانا قومی به آن ایمان خواهند آورد».(۱۶)

می نویسد دو روایت وجود دارد که یکی می گوید این قومی که ایمان خواهند آورد شیعه و از اولاد عجم هستند.(۱۷)

آیا قابل قبول است که امام صادق ـ علیه السلام ـ از یک سو بفرماید:

ایمان به قرآن از سوی عجم فضیلت است و از اصحاب امام زمان عجم ها هم هستند

و اینکه اولاد عجم به قرآن کافر نمی شوند، بیاید بفرماید عجم دشمنان ما اهلبیت ـ علیهم السلام ـ می باشند.

۵

شیخ عباس قمی روایت امام صادق ـ علیه السلام ـ نه امام حسین ـ علیه السلام ـ را چنین توضیح داد که

عرب کسی است که پیرو اهلبیت ـ علیهم السلام ـ باشد

هر چند از عجم باشد و عجم کسی است که دشمن اهلبیت ـ علیهم السلام ـ باشد هر چند در زبان و منطقه، عربی باشد.(۱۸)

حاصل سخن اینکه اگر هم کسی بپذیرد این روایت را امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود

باز ناظر به این مطلب است که اهل حقیقت و شیعه راستین هر چند غیر عرب زبان باشند باز عربی هستند.

همچنان که سلمان فارسی از اهلبیت شمرده شد و ابولهب عربی کافر و اهل آتش جهنم و لذا می توان چنین روایاتی را در صورت قبول کردن، توجیه نمود.

هر چند با توجه به آیات قرآن که ارزش را در تقوی دانسته نه زبان و قبیله و نیز روایات دیگر از امام صادق ـ علیه السلام ـ و پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ

و دیگر ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ ، به یقین می توانیم چنین روایاتی را دور ریخته و با منطق قرآن و اهلبیت و بدون هیاهو با دشمنان شیعه به گفتگو نشسته و آنها را از شبهه افکنی باز داریم.

۶

اگر کسی کوچک ترین مطالعه ای از تاریخ داشته باشد، می داند که

ایرانیان را هیچ کس به اندازه اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ تعریف و تمجید نکرده است،

چنان که وقتی خلیفه دوم بعد از پیروزی بر ایرانیان و آمدن اسرای ایران به مدینه خواست زنان آنها را در بازار بفروشد

و مردانش را برای به دوش گرفتن بیماران و پیران در طواف مکه نگه دارد،

امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ فرمودند:

«پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده اند:

بزرگان قوم را گرامی بدارید هر چند با شما مخالف باشند و اینها (ایرانیان) از حکیمان و کریمان هستند که به ما سلام کردند

و به اسلام رغبت دارند و من در راه خدا سهم خود و بنی هاشم را از ایران آزاد کردم».(۱۹)

این کار باعث شد دیگر مسلمانان نیز به مولا اقتدا کنند و ایرانیان را آزاد کنند و چگونه ممکن است امام حسین ـ علیه السلام ـ ایرانیان را دشمن بدارد

و در عین حال برای به دنیا آوردن امام معصوم، همسری از ایرانیان انتخاب کند و شیعه کی باور می کند که

مادر امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ از ایرانیان باشد، ولی امام حسین ـ علیه السلام ـ ایرانیان را دشمن خود بداند.

در باور شیعه مادر امامان باید پاکیزه باشند و محال است امام حسین ـ علیه السلام ـ با زنی ازدواج کند

و امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ از بانویی به دنیا آید که دشمن امام حسین ـ علیه السلام ـ باشد.

 

_____________________

پاورقی:

۱. صف : ۸. اظهارات
۲. حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه (۲۹ جلدی)، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۱۱۹، ب۹.
۳. نساء : ۱. اظهارات
۴. حجرات : ۱۳.
۵. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۲۱، ب۸، ح۲.
۶. مسد : ۱. اظهارات
۷. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۷۳، ص۳۴۸.
۸. سفینه البحار در چاپ قدیم دو جلد بود و چاپ جدیدش ۸ جلدی است و این روایت در ج۶، ص۱۶۵ می باشد.اظهارات
۹. برقی، احمد بن محمد بن خالد، رجال البرقی، تهران، انتشارات دانشگاه، ۱۳۸۳ق، ص۱۷.
۱۰. وسائل الشیعه، همان، ج۲۷، ص۱۱۸، ب۹. اظهارات
۱۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق، ص۱۸۷، ش۴۹۸.
۱۲. حر عاملی، وسائل الشیعه (۲۰ جلدی)، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۱۱۸، ب۹. اظهارات
۱۳. شعراء : ۱۹۸ـ۱۹۹.
۱۴. قمی، شیخ عباس، سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار، بی جا، دار الاسوه للطباعه و النشر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۶۵ـ۱۶۶. اظهارات
۱۵. همان.
۱۶. انعام : ۱۸۹. اظهارات
۱۷. سفینه البحار، همان، ج۶، ص۱۶۷.
۱۸. همان، ص۱۶۵. اظهارات
۱۹. سفینه البحار، ج۶، ص۱۶۵.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات اظهارات

اسماء الحسنی

5 نظرات
  1. ایمان می گوید

    به نظر من . ان زمان مردم نادان وبی سواد بودن وبدون پیامبر یا امام مردم خوب و بد را تشخیص نمی دادند ولی حالا که ذهن بشر روشن شد پرستش خدا نیازی نه به پیامبر نه امام نه مرجع تقلید ندارد انسان برای پرستش خدا نیازی به واسته نداد پس بحث در مورد پیام اوران هزاران سال پیش بی فاید است خدا نیازی به واسته ندارد

  2. علی می گوید

    مگر این کتاب دیروز نوشته شده که میگوئید این حدیث جعلی وکار دشمنان اسلام است .در ضمن عملکرد جمهوری اسلامی خود مبین این نظر عربی ست

  3. حق می گوید

    اعتقاد واعتماد وپرستش فقط خدا

  4. حقیقت می گوید

    اعتقاد واعتماد وپرستش فقط خدا

  5. ناشناس می گوید

    باسلام. من شیعه هستم .سید هستم. ارادت هم دارم. فقط یه سواال ذهنمو در گیر کرده..اگه ممکنه راهنمایی کنید اصولا ایرانیان در کل یکتا پرست بودند از دوره زرتشت . اگر نیت خلیفه دوم این بوده که ایرانیان را یکتا پرست کند خوب حمله به ایران واسارت گرفتن زنان ومردان ایرانی وانتقال اونها به چند هزار کیلومتر تامدینه ودستور به اشغال ایران وگماردن والی در تمام نقاط ایران چه توجیهی داره واگه امام صریحا با خلیفه مخالف بوده. چرا در دو سال حکومت خودشان دستور ندادند که به اشغال ایران پایان بدهند. حتی می بینیم که برای کشور مصر هم والی میفرستند ودر جایی نمیخوانیم که امام با سرقت اموال توسط سربازان خلیفه .آن را حرام اعلام کنند لطفا راهنمائی بفرمایید

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.