حدیث ان لایعرفن غیرک فافعل توهین به زن نمیباشد؟
در نامه ۳۱ نهجالبلاغه حضرت میفرماید: (درباره زن): و ان استطعت ان لایعرفن غیرک فافعل آیا این سخن توهین به زن (نمیباشد) و نیز آیا در قرن ۲۱ نیز باید آنرا اجرا کرد؟
پاسخ:
پرسش مطرح شده حاوی این مسأله است که آیا این سخن امیرالمؤنین علی ـ علیه السلام ـ «اگر میتوانی بگونهای زندگی کن که همسرت غیر تو را نشناسد، چنان کن» معنایش محدود کردن کامل زن در خانه و به تعبیر دیگر زندانی کردن او در چهاردیواری زندگی مرد است. آیا این طرز تفکر توهین به زن محسوب نمیشود؟ ـ و اگر در گذشته چنین تصوری اهانت نبوده، امروز (در قرن ۲۱ و قرن انفجار اطلاعات) میتوان چنین اندیشید و بدین گونه عمل کرد؟ و آیا این طرز تفکر با ابدی بودن و جاودانگی اسلام سازگار است؟
قبل از بیان پاسخ باید به چند نکته مهم توجه نمود:
۱ . تهمتهای ناروایی که درباره مسأله زن به اسلام و رهبران الهی نسبت داده میشود میتواند ناشی از چند امر باشد:
الف) ضعف بینش اسلامی و ناآگاهی از حقیقت و واقعیت دین اسلام.
ب) عدم درک آموزههای دین و کلمات رهبران الهی (پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ).
ج) عناد با اسلام و تلاش برای تاریک جلوه دادن آموزههای آن.
اگر کسی به دور از شائبههای فوق دیدگاه اسلام و امیرالمؤنین علی ـ علیه السلام ـ را نسبت به زن بررسی نماید، هیچگاه تصور باطلی از زن نداشته و چنان سخن ناروایی را به اسلام و رهبران الهی نسبت نخواهد داد. زیرا تاکنون هیچ اسلامشناس متعهد و منصفی باور غیر معقولی نسبت به زن پیدا نکرده و در اسلام سخنی برخلاف فطرت و عقل نیافته است. در سیره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ واگذاری مسئولیتهای مهم به زنان در امور اجتماعی از قبیل: مسئولیت تعلیم و تربیت، همکاری در امور بهداشت و درمان، پشتیبانی از رزمندگان اسلام در جبهههای حق، انجام مناسک و عبادات اجتماعی (حج و…) وجود دارد.
۲ . نمادهایی از تفکر جاهلی از دورانهای گذشته (چه جامعه عرب جاهل قبل از اسلام و چه پیامدهای غلط فرهنگی در ایران، روم، شام،مصر و …) در جوامع اسلامی و غیراسلامی باقی مانده است که متأسفانه برخی از مردم به آن دامن زده و به گمان خود به نحوی در صدد مشروعیت بخشیدن به آنها هستند. از جمله این نمادهای غلط باورهایی درباره زنان میباشد که در اسلام و آئینهای آسمانی جایگاهی ندارد بلکه متفکران دینی همواره درصدد آسیبشناسی و آسیبزدایی نیز بودهاند.
۳ . از آنجا که زن نیز چون مرد موجودی پویا، متحرک و قابل رشد و تکامل و یا سقوط و تنزّل میباشد، در اسلام در برابر امکانات موجود و نیازهای اساسی زن و مرد، مسئولیتها، وظایف، حقوق و تفاوتها و در نتیجه محدودیتهایی برای هر دوی آنها (زن و مرد) در نظر گرفته شده است که این مسأله نه تنها با عقل و فطرت بشر ناسازگاری ندارد بلکه از دیدگاه عقل همین تفاوتها زمینهساز رشد و بالندگی زن و مرد در جامعه انسانی خواهد بود.
۴ . از دیدگاه اسلام زن باید در دو جایگاه مورد بحث و بررسی واقع شود: زن در جامعه و زن در خانواده. در واقع از دیدگاه اسلام زن در برابر جامعه غیر از زن در برابر شوهر است. زن نیرویی است سرتاپا عاطفه و آماده برای پرورش فرزندانش که مدل وظایف و مسئولیتها در این دو جایگاه با یکدیگر تفاوتهای اساسی بسیاری دارند. زیرا همان زنی که در جامعه حق ندارد با نامحرمان با ناز و کرشمه سخن بگوید باید در خانه خود را به انواع زینتها بیاراید و نهایت تلاش خود را برای آرامش روانی و تأمین بهداشت اخلاقی شوهر خود به کار بندد چرا که شیرازه خانواده بافتی متفاوت از شیرازه جامعه دارد که در هر جایی باید به شکل خاصی برنامهریزی و عمل نمود.
با توجه به نکات فوق در پاسخ به پرسش مطرح شده باید توجه کرد که:
۱ . مقصود امیرالمؤنین علی ـ علیه السلام ـ از این جمله که شوهر باید کاری کند که زنش غیر او را نشناسد مربوط به مسایل زناشویی و اخلاق فردی و خانوادگی است نه حضور زن در عرصههای سیاسی و اجتماعی زیرا مهمترین نوع آرامش که برای یک مرد در خانوادهاش متصور است امنیت اخلاقی است.
۲ . پیام این سخن امیرالمؤنین علی ـ علیه السلام ـ همانند پیام آیه ۵۹ سوره احزاب است که خداوند به پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود که به همسران و دختران خود و به زنان مسلمان بگو با حفظ حجاب اسلامی و پوشش کامل (استفاده از چادر و جلباب) بهانهای به دست مزاحمان ناباب و افراد بیماردل ندهند و با حجاب خود حساب خود را از زنان آلوده جدا نمایند. اگر به بیانات امیرالمؤنین علی ـ علیه السلام ـ در همان نامه (قبل و بعد از جمله مورد سؤال) دقت شود، روشن می شود توجه خواهد کرد که این جمله مربوط به حفظ حجاب و شؤون اخلاقی زندگی است نه مسائل سیاسی و اجتماعی.
۳ . پیام دیگر امیرالمؤنین علی ـ علیه السلام ـ در این سخن این است که زن مسلمان باید به گونهای محفوظ بماند که کسی غیر از شوهر، به کمالات و زیباییها و زینتهای زنانه او واقف نگردد. و حتی اگر جامعه به فساد و تباهی رویآورد مرد باید مقدمات امنیت کامل اخلاقی در خانواده را برای همسر و دخترانش فراهم نماید تا خطری متوجه زنان نشده و بزه کاری دامنگیر آنان نگردد، زیرا زن گوهری گرانبها در زندگی مرد است که هیچ چیز از نظر ارزش به آن نمیرسد و باید مانند گنجینهای ارزشمند و در معرض خطر از او حفاظت نماید و حتی دین به مرد اجازه داد که برای دفاع از ناموس کشته شود. پس این سخن تأکیدی بر حمایت مرد از زن و حراست شوهر از همسر است نه توهین به او و یا بیاحترامی به موقعیت اجتماعیاش.
۴ . با توجه به پاسخهای فوق این سخن آن حضرت نه تنها در گذشته قابل اجرا بوده بلکه در عصر حاضر و آینده نیز همچنان قابل اجرا و مورد تحسین خواهد بود.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات