مقصود از علی بن الحسین در زیارت عاشورا کدام فرزند ایشان است؟

0 24

مقصود از علی بن الحسین در زیارت عاشورا و سایر زیارت ها کدامیک از فرزندان ایشان می باشد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یا علی اکبر؟ اگر مراد علی اکبر است چرا در برخی زیارت ها «ولی الله» بر او اطلاق شده است؟

پاسخ:

منظور از علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ در زیارت عاشورا که گفته می شود: السلام علی علی بن الحسین، حضرت علی اکبر است. زیرا ما در زیارت عاشورا بر شهدای کربلا سلام می فرستیم و از اولاد امام حسین ـ علیه السّلام ـ تنها حضرت علی اکبر در کربلا به شهادت رسید و اگر گفته شود که علی اصغر هم در کربلا به شهادت رسید، در جواب می گوییم: از علی اصغر در مقاتل به عبدالله رضیع یاد شده است، نه علی اصغر.(۱)
همچنین وقتی ابن زیاد در دارالاماره چشمش به امام سجاد – علیه السلام – افتاد، پرسید چه نام داری؟ پاسخ داد علی بن الحسین. ابن زیاد گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت امام سجاد فرمود: «کانَ لی أخٌ أکبرُ منّی یُسمّی علیاً قتله الناسُ.» : برادر بزرگ تری داشتم که اسم او علی بود و مردم او را کشتند.(۲) این خود قرینه ای است بر این که منظور از علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ در زیارت عاشورا حضرت علی اکبر است نه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ . البته شیخ مفید امام سجاد ـ علیه السّلام ـ را علی اکبر و علی، ـ جوان شهید کربلا ـ را علی اصغر می داند و طفل امام را که با تیری که به گلویش رسید شهید شد، عبدالله بن الحسین می داند.(۳) در نهایت منظور از علی بن الحسین در زیارت عاشورا علی جوان و شهید در صحرای کربلا می باشد.
و اما در پاسخ قسمت دوم سؤال می توان گفت: «ولی در اصل از ماده «ولی، یلی» گرفته شده که به معنی نبودن واسطه میان دو چیز و نزدیکی و پی در پی بودن آنهاست. به همین دلیل به هر چیزی که نسبت به دیگری قرابت و نزدیکی داشته باشد خواه از نظر مکان یا زمان یا نسب و یا مقام، «ولی» گفته می شود. استعمال این کلمه به معنی سرپرست و دوست و مانند اینها نیز از همین جا است. بنابراین اولیاء خدا کسانی هستند که میان آنان و خدا حائل و فاصله ای نیست، حجاب از قلبشان کنار رفته و در پرتو نور معرفت و ایمان و عمل پاک خدا را با چشم دل چنان می بینند که هیچ گونه شک و تردیدی به دلهایشان راه نمی یابد. به خاطر همین آشنائی با خدا ـ که وجود بی انتها و قدرت بی پایان و کامل مطلق است ـ ما سوای خدا در نظرشان کوچک و کم ارزش و ناپایدار و بی مقدار است.»(۴)
بنابراین به دوستان خدا نیز به دلیل نزدیکی به خدا ، «ولی الله» گفته می شود و این واژه اختصاصی به امام معصوم ندارد ـ هر چند امام معصوم مصداق کمال آن است ـ چنانکه خداوند متعال در مورد دوستان خود ـ اعم از امام و غیر امام ـ می فرماید: أَلا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ(۵) آگاه باشید اولیا(دوستان) خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند. در مقابل به دوستان و یاران شیطان نیز اولیاء گفته شده است. چنانکه قرآن می فرماید: فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ(۶) پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید.
استعمال «ولی الله» درباره حضرت علی اکبر ـ علیه السّلام ـ به جهت آن است که ایشان از دوستان خدا و از یاوران دین خدا می باشد. و معنای «السلام علیک یا ولی الله»(۷) که در زیارت آن حضرت آمده است این است که سلام بر تو ای دوستدار خدا و یاور دین خدا. مؤید این مطلب آن است که در زیارت غیر علی اکبر ـ علیه السّلام ـ هم «ولی الله» گفته شده است. چنانکه در زیارت سایر شهدا می خوانیم:«السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه»(۸) سلام بر شما ای اولیا (دوستداران و یاوران) خدا. و ما می دانیم که سایر شهدا قطعاً امام نبوده اند بلکه بسیاری از آنان حتی فرزند امام هم نبوده اند و با این حال به آنان«اولیاء الله» گفته شده است.
نتیجه :
منظور از «علی بن الحسین» که در زیارت عاشورا آمده است علی اکبر ـ علیه السّلام ـ می باشد و خطاب به ایشان با عنوان ولی الله، در زیارت آن حضرت به جهت این است که آن شهید والا مقام از دوستان خدا و یاوران دین خدا است و هرگز این عنوان بر امامت ایشان دلالت نمی کند. و هیچ کسی هم به امامت ایشان قائل نشده است. و اصلاً به اعتقاد شیعیان، امامان دوازده تن می باشندکه نامشان مشخص است و از طرف خدا و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ معین شده اند که علی اکبر ـ علیه السّلام ـ جزء آنان نیست. بنابراین ولی الله بودن علی اکبر ـ علیه السّلام ـ مانند سایر شهدای کبلا که اولیاء الله اند ، از باب دوستدار خدا و یاور دین خدا بودن است نه از باب امامت.

پاورقی:

۱. مفید، الارشاد، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۳۹۹ق، ص۲۵۳. قمی، عباس، نفس المهموم، قم، مکتبه بصیرتی، ۱۴۰۵ق، ص۵۲۴.
۲. مقرّم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، چاپ پنجم، ص۳۲۵. و راسخی نجفی، عباس، جزوه ای از شراره عشق حسین(ع)، بی جا، چاپ اول، ۱۳۶۹، ص۸۰.
۳. الارشاد، ج۳، ص۱۳۵.
۴. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳، ج۶، ص۳۳۳.
۵. یونس:۶۳.
۶. نساء:۷۷.
۷. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۲، ص۷۸۶، (قسمت پایانی زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ).
۸. همان.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.