اصلاب شامخه یعنی چه؟
لطفا توضیحی پیرامون «اصلاب شامخه» که در زیارت وارث آمده، بدهید.
پاسخ:
«اصلاب شامخه» یعنی چه؟
مقدمه واژه «اصلاب» جمع «صلب» می باشد و به معنای شدت و قوت است. به پشت و کمر آدمی به جهت سفت و محکم بودنش صلب گفته می شود.(۱) و به همین معنا در قرآن آمده است: یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ.(۲) در میان تفسیرهایی که برای این آیه شده است، مناسب ترین تعبیر آن است که گفته شود قرآن به یکی از دو جزء اصلی نطفه که همان نطفه مرد است، و برای همه محسوس می باشد، اشاره کرده، و منظور از «صلب» و «ترائب» قسمت پشت و پیش روی انسان است، چرا که آب نطفه مرد از میان این دو خارج می شود. این تفسیری است روشن و خالی از هر گونه پیچیدگی و هماهنگ با آنچه در کتب لغت در معنی این دو واژه آمده است، در عین حال ممکن است حقیقت مهمتری در این آیه نیز نهفته باشد که در حد علم امروز برای ما کشف نشده و اکتشافات دانشمندان در آینده پرده از روی آن برخواهد داشت.(۳)
واژه «شامخه» جمع آن شامخات و شوامخ است و به معنای رفیع و بلند می باشد.
بر پایه توضیحات یاد شده، عبارت «اصلاب الشامخه» به معنای پدران بلند مرتبه و عظیم القدر می باشد. یعنی گواهی می دهم که تو از نسلی به وجود آمده ای که همه آنان انسان هایی یکتاپرست، عظیم القدر و دارای مقامات بلند معنوی هستند و در میان آنان هیچ شخص مشرک و کافری نمی باشد.
یکی از موضوعات مورد اختلاف میان شیعه و سنی، موحد و یا مشرک و کافر بودن پدران پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می باشد. شیعیان معتقدند که همه پدران پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امامان ـ علیهم السلام ـ ، از آدم تا عبد الله پدر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ابو طالب پدر علی ـ علیه السلام ـ یکتاپرست بوده اند و هیچ یک آلوده به شرک و کفر نگردیده اند. در همین راستا پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «خرجت من نکاح ولم أخرج من سفاح من لدن آدم. از آدم ـ علیه السلام ـ (تاکنون) از نکاح بیرون آمده ام و از زنا بیرون نیامده ام».(۴) و نیز فرمود: «لم یزل ینقلنی الله من أصلاب الطاهرین إلی أرحام المطهرات، حتی أخرجنی فی عالمکم هذا، لم یدنسنی بدنس الجاهلیه. خداوند مرا پیوسته از صلب پاکان به رحم پاکیزگان گردانده است تا این که در زمان شما بیرون آمدم، من به پلیدی جاهلیت آلوده نشده ام».(۵)
با توجه به این حدیث، اگر در میان پدران رسول خدا کافری وجود داشت، هرگز همه آنها را به طهارت و پاکی توصیف نمی نمود، زیرا قرآن مشرکان را نجس می داند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکونَ نَجَسٌ… الایه(۶). ای کسانی که ایمان آورده اید، حقیقت این است که مشرکان ناپاکند…».
و نیز در قرآن می فرماید: وَتَقَلُّبَک فِی السَّاجِدِینَ(۷). «و حرکت تو را در میان سجده کنندگان (می نگرد)». در تفسیر علی بن ابراهیم از امام باقر ـ علیه السلام ـ در تفسیر جمله وَ تَقَلُّبَک فِی السَّاجِدِینَ چنین آمده است: فی اصلاب النبیین ـ صلوات الله علیهم ـ «یعنی در صلب پیامبران که درود خدا بر آنها باد» و در تفسیر «مجمع البیان» در توضیح همین جمله از امام باقر و امام صادق ـ علیهم السلام ـ چنین آمده است: «فی اصلاب النبیین نبی بعد نبی، حتی اخرجه من صلب ابیه عن نکاح غیر سفاح من لدن آدم. در صلب پیامبران قرار داشت، پیامبری بعد از پیامبر دیگر، تا اینکه خداوند او را از صلب پدرش از ازدواجی پاک، و دور از هر گونه ناپاکی از زمان آدم به بعد، بیرون فرستاد».(۸)
اما اهل سنت مخالف این اعتقاد می باشند و بیشتر آنان معتقدند که بسیاری از پدران پیامبر کافرند، همچون: عبدالمطلب، هاشم و عبدمناف ـ علیهم السلام ـ .
نتیجه: شیعیان با خواندن این فقره از زیارت وارث، گواهی می دهند که تمامی پدران پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امامان ـ علیهم السلام ـ موحد و یکتاپرست بوده اند و هیچگاه آلوده به شرک نگردیده اند.
پاورقی:
۱. حسن، مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۶، ص۲۶۱.
۲. طارق : ٧.
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۶، ص۳۶۸.
۴. شیخ صدوق و شیخ مفید، اعتقادات الإمامیه و تصحیح الاعتقاد، انتشارات کنگره شیخ مفید، ج۱، ص۱۱۰.
۵. امین الاسلام ابی علی الفضل بن الطبرسی، مجمع البیان، التحقیق لجنه من العلماء و المحققین الاخصائیین، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۹۰.
۶. توبه : ٢٨.
۷. شعراء : ٢١٩.
۸. تفسیر نمونه، همان، ج۱۵، ص۳۶۸.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات