نظر شیعه درباره جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ چیست؟

0 37

علی ـ علیه السلام ـ در خطبه (۶۶) نهج‌البلاغه، استدلال هر یک از انصار و مهاجرین را درباره خلافت و جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مورد نقد قرار داده و برخورد آنها را مردود شمرده است، نظر شیعه درباره جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ چیست؟

پاسخ:

قبل از هر چیز لازم است به چند نکته توجه شود:
اول: انصار مانند مهاجرین، در حمایت همه جانبه از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و نشر و پیشبرد اسلام،‌نقشی اساسی داشتند. خدای متعال در قرآن کریم، ضمن بیان نکته فوق، آنان را مورد ستایش خود قرار می‌دهد و می‌فرماید: پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند،‌خداوند از آنان خشنود است و آنها نیز از او خشنود شدند و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن خوهند ماند، و این است پیروزی بزرگ!(۱)
دوم: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در روز (۲۸) ماه صفر سال یازدهم هجری قمری رحلت نمود،‌ و در هنگامی که جنازه آن حضرت در خانه‌اش بود، علی ـ علیه السلام ـ مشغول وظایف شخصی خود در مورد تجهیز او بود (به دنبال غسل و کفن و نماز و دفن آن بدن نازنین بود) ‌و بنا به گفته «جوهری»: (نخستین کسی که تاریخ سقیفه را نگارش نمود)‌ ابوبکر نیز در آنجا حضور داشته و طبیعتاً شور و هیجانی میان مسلمانان برقرار بود.(۲) اما برخی از بزرگان مهاجر و انصار بجای آن که در کنار بدن مطهر آخرین فرستاده خدا، حضرت محمد مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ باشند، راهی سقیفه شدند، تا سرنوشت خلافت و جانشینی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ را مشخص کنند!
سوم: «سقیفه بنی ساعده» جایگاه و ایوانی مسقّف در مدینه است که مربوط به قبیله بنی ساعده بوده و مردمان در مشاورتشان در آن گرد می‌آمدند.(۳)
این جایگاه به لحاظ حادثه تصمیم‌گیری در انتخاب جانشین پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در تاریخ اسلام معروف است.
چهارم: بین مهاجرین و انصار، بر سر خلافت و جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مشاجره شد و هر یک از آن دو گروه مدعی شایستگی این امر بودند و لذا سعی می‌کردند با ذکر مناقب و فضیلت‌های خود، گروه خود را سزاوارتر از دیگری نشان دهند.(۴)
در روز سقیفه، نخست سعد بن عباده برای حاضران سخنرانی کرد و از طایفه انصار بسیار ستایش نمود و فضایل آنان را برشمرد و خدمات و فداکاری های آنان را نسبت به اسلام برشمرد و گفت: تنها انصار شایسته خلافت و جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است. آنگاه انصار از، سعد بن عباده خواستند تا به عنوان خلیفه رسول خدا،‌ با او بیعت کنند.
سپس میان آنها پرسشی مطرح شد، که: «اگر مهاجرین گفتند ما مهاجر و یاران نخستین و عشیره و اولیای پیامبریم، پس چرا شما انصار با ما در مسأله جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نزاع می‌کنید چه خواهید گفت؟
انصار گفتند: در این وقت خواهیم گفت: «امیری از ما انصار و امیری از شما مهاجرین، انتخاب شود و ما به غیر از این هرگز رضایت نمی‌دهیم، زیرا در پناه دادن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و مسلمانان و پیروزی اسلام همان عمل را کردیم که مهاجرین.»(۵)
در این اثنا، ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح آمدند و مردم را از توجه به سعد بن عباده بازداشتند و از حاضرین برای ابوبکر بیعت گرفتند،
در آن جلسه، عمر در پاسخ انصار گفت:‌ دو شمشیر در یک غلاف جای نمی‌گیرد، و مردم عرب از شما اطاعت نمی‌کنند.
در آن محل، هر یک از آن دو گروه (مهاجر و انصار) فضایل وخوبی‌ها و سابقه خود را برشمردند و در نتیجه، مهاجرین بر انصار پیروز شدند، (از این رو) به درخواست عمر با ابوبکر بیعت کردند….(۶)
استدلال قریش در حقانیت خود در جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ این بود که: آنها شاخه‌ای از درختی هستند که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز شاخه دیگر از آن درخت است.(۷)
یکی از به اصطلاح برگ های برنده‌ای که مهاجران و طرفداران ابوبکر مورد استفاده قرار دادند، این بود که پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از قریش است و ما از طایفه پیغمبریم.
ابن ابی الحدید در ذیل شرح خطبه (۶۵) می‌گوید: عمر به انصار گفت: عرب هرگز به امارت و حکومت شما راضی نمی‌شود، زیرا پیغمبر از قبیله شما نیست، ولی عرب قطعاً از اینکه مردی از فامیل پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ حکومت کند، امتناع نخواهد کرد، کیست که بتواند با ما در مورد حکومت و میراث محمدی معارضه کند و حال آن که ما نزدیکان و خویشاوندان او هستیم؟(۸)
علی ـ علیه السلام ـ و جریان سقیفهپس از پایان این جریان، علی ـ علیه السلام ـ از افرادی که در آن مجمع (سقیفه نبی ساعده) ‌حضور داشتند، استدلال های طرفین را پرسید و استدلال‌های هر دو طرف را مورد انتقاد قرار داد و رد نمود، سخنان آن حضرت همان است که سیدرضی آن را در خطبه (۶۶) آورده است:
علی ـ علیه السلام ـ پرسید: انصار چه گفتند؟ پاسخ دادند: حکمفرایی از ما و زمامداری از شما باشد علی ـ علیه السلام ـ فرمود: چرا بر رد نظریه آنها به سفارش‌های پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره‌ آنها استدلال نکردید؟ که فرمود: «با نیکان انصار، نیکی کنید و از بدان آنان درگذرید» پرسیدند، این سخن چگونه، دلیل می‌شود ( بر عدم شایستگی آنان برای خلافت)؟
فرمود: اگر بنا بود که حکومت از آنِ آنان باشد سفارش پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره آنان معنا نداشت، (اینکه به دیگران درباره آنان سفارش شده است، دلیل است که حکومت، با غیر آنان است).
آن وقت فرمود: قریش چه می‌گفتند؟ پاسخ دادند: استدلال قریش این بود که آنها شاخه‌ای از درختی هستند که پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز شاخه دیگر از آن درخت است. حضرت فرمود: با انتساب خود به شجره وجود پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ برای صلاحیت خود استدلال کردند، اما میوه‌ آن را ضایع ساختند، یعنی اگر آنها به منزله شاخه‌ای از آن شجره هستند، اهل بیت پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ میوه آن درختند.(۹)
و شبیه این مضمون، از ابن عباس به ابوبکر آمده است که می‌گوید: «و اما اینکه می‌گویی ما درخت پیامبریم، شما همسایگان آن درختید، ما شاخه‌های آن می‌باشیم، غایت و هدف از درخت میوه آن است. می‌توان گفت: امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ هم میوه درخت مکتب اسلام بود و هم میوه ممتاز قبیله بزرگ قریش هیچ کس در شایستگی امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در اینکه از عالی‌ترین محصول مکتب اسلام بود نمی‌تواند تردیدی داشته باشد.»(۱۰)
خلافت دیدگاه شیعه:به نظر شیعه، خلافت و جانشینی پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ همچون نبوت، امریست الهی، لذا انتخاب و انتصاب و معرفی خلیفه، تنها از سوی خداوند صورت می‌گیرد، و به وسیله رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ به مردم ابلاغ می‌شود.
از دیدگاه شیعه، مقام تشریع و دریافت و ابلاغ وحی از آن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است و وظیفه خلیفه مسلمین جانشین رسول خدا، تبیین و اجرای دستورات الهی، می‌باشد.
شیعیان اعتقاد دارند که پس از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ جانشین بحق آن حضرت دوازده نفرند که همه از قریش و از جانب خداوند منصوص و منصوب می‌باشند، اول آنها امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و آخر آنها حضرت مهدی(عج) است، و مقام خلافت آنان، ثابت و محفوظ است، هر چند مردمان با آنها بیعت نکنند، چنان که در مورد انبیای الهی نیز بدین گونه است.(۱۱)
نتیجه آن که: از سخن علی ـ علیه السلام ـ استفاده می‌شود که: با سفارش پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره انصار، دلالت دارد به اینکه آنان جانشین آن حضرت نیستند، زیرا عرفاً وقتی گفته می‌شود، در حق کسی وصیت کرد، لازمه آن این است که از شأن و جایگاه پایین‌تری برخوردار است. و لذا به رئیس درباره مرؤوس سفارش و وصیت می‌کنند نه برعکس.(۱۲)
احتجاج مهاجرین در برابر انصار، به قرابت و خویشاوندی آنان با پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بود، و علی ـ علیه السلام ـ نیز همان احتجاج را نسبت به مهاجرین با منطقی روشن بیان نمود، زیرا اگر قرابت و خویشاوندی با پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ عامل شایستگی در امامت و زمامداری باشد، قرابت و خویشاوندی علی ـ علیه السلام ـ بسیار نزدکتر بوده و او مانند میوه‌ای که محصول درخت پیامبر است، هم از جهت معنی و هم از بعد طبیعی شایسته‌تر از هر کسی به مدعای آنان (امامت و خلافت) بود.

پاورقی:

۱. توبه:۱۰۰.
۲. جعفری، محمد تقی، ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۷۶، ج۱۱، خطبه ۶۷، ص ۱۰۹.
۳. حسینی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ج۶، ص۲۷۹.
۴. هاشمی خویی، سید حبیب‌ الله، منهاج البرائه فی شرح نهج‌البلاغه، تهران، مکتبه الاسلامیه، الطبعه الرابعه، ۱۴۰۵ قمری، ج۵، خطبه ۶۶، ص۸۲.
۵. جعفری، محمد تقی، همان، ج۱۱، خطبه ۶۷، ص۱۰۴.
۶. قزوینی، ملا صالح، شرح نهج‌البلاغه، تصحیح سید ابراهیم میانجی، تهران، چاپ اسلامیه، ۱۳۸۰ قمری، ج۱، خطبه۶۶، ص ۲۱۵.
۷. مطهری، مرتضی، سیری در نهج‌البلاغه، تهران، صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۴، ص۱۵۲.
۸. همان.‌
۹. همان، ص۱۵۴.
۱۰. جعفری، محمدتقی، همان، ج۱۱. ص۱.
۱۱. حسینی، سید مصطفی، همان، ج ۵، ص۱۶۶.
۱۲. مدرس وحید، احمد (میرزا آقا)، شرح نهج‌البلاغه، ج۴. ص۸۲، خطبه ۶۶.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.