عمل پیامبر بدون اذن پروردگار و ثبت درکتاب آسمانی مجاز بوده؟
اگر گفته می شود پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ طبق حدیث و… شخصی را برای جانشینی خود انتخاب کرد، آیا گفته و عمل آن حضرت بدون اذن پروردگار و ثبت درکتاب آسمانی مجاز بوده؟ اگر جواب مثبت است دلیل قرآنی چیست؟
پاسخ:
امامت، ولایت و جانشینی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ یک مقام الهی و آسمانی است که بشر و امت اسلامی در آن کوچکترین نقشی ندارد. و روی همین جهت است که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به دستور خداوند به مناسبت های مختلف جانشین خود را به عنوان امام، وصی و ولی مشخص کرده است. این مسئله در قالب احادیثی بیان شده که در کتاب های معتبر اهل سنت و شیعه به طور گسترده منعکس گردیده است. و جانشین پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ کسی نبوده جز امام علی ـ علیه السلام ـ ، زیرا هیچ کس مدعی نشده که غیر از امام علی ـ علیه السلام ـ با نص و دستور پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به عنوان جانشین و خلیفه آن حضرت تعیین گردیده باشد.
اما احادیثی که در راستای تعیین جانشین از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ صادر شده فراوان است که در کتاب های معتبر فریقین آمده اند به عنوان مثال حدیث ثقلین(۱)، حدیث منزلت(۲)، حدیث و واقعه تاریخی غدیر،(۳) حدیث قلم و دوات(۴)، حدیث یوم انذار(۵) و… از جمله احادیثی هستند که بر جانشینی علی ـ علیه السلام ـ و اهل بیت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ دلالت دارند و نیز حدیث دوازده امیر یا دوازده خلیفه و حتی در برخی منابع اهل سنت گفته شده که اول آن ها علی و آخر آنها مهدی است،(۶) بر امامت دوازده امام بعد از رسول خدا دلالت دارند لذا نیازی به ذکر این احادیث دیده نمی شود و در زیر فقط به منابع آن اشاره می شود.
تردیدی وجود ندارد که این احادیث به اذن و دستور خدا بوده است زیرا سفارشات و دستورهای رسول خدا به خصوص در مسائل دین و اصول عقاید و شریعت و آنچه بستگی به سرنوشت امت اسلامی و بشر دارد، ممکن نیست بدون اذن و دستور خدا باشد زیرا در غیر این صورت رسالت و نبوت آن حضرت خدشه دار می گردد و روی این جهت است که خداوند در قرآن کریم اطاعت مطلق رسول خدا را در کنار اطاعت خود بر مومنین واجب قرار داده است به دلیل این که او هیچ چیزی را بدون اذن خداوند انجام نمی دهد و لذا می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ(۷). «ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر را» و نیز می فرماید: وَمَا آتَاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ(۸). «آنچه را رسول خدا برای شما آورد بگیرید (و اجرا کنید) و از آنچه نهی کرده خودداری نمائید و از مخالفت خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است».
این دو آیه از طرف خداوند بر این مطلب دلالت دارند که اطاعت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ لازم است لذادر مسئله تعیین جانشین مأذون از طرف خداوند بوده است وگرنه قرآن دستور اطاعت مطلق نمی داد ورسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نیزاین همه اصرار بر مساله جانشینی نمی کرد. افزون بر این، مسئله امامت و جانشینی یکی از مسائل مهم و خطیر دین اسلام است که هدایت نه تنها امت اسلامی بلکه تمام بشر مرهون آن بوده و نه تنها خداوند به آن اذن داده بلکه عقل نیز آن را از وظایف رسول خدا می داند. و اهمیت آن به قدری بزرگ بوده که خداوند خودش در قرآن به آن پرداخته است. خداوند در سوره مائده آیه ۶۷ می فرماید: یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْک مِن رَّبِّک وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ. «ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملا (به مردم) برسان و اگر نکنی رسالت او را انجام نداده ای، خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه می دارد و خداوند جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمی کند».
برای شأن نزول این آیه شریفه لزومی ندارد که به کتاب ها و تفسیر های شیعه مراجعه شود بلکه برخی از مفسرین اهل سنت نیز شأن نزول آن را امامت و ولایت حضرت علی ـ علیه السلام ـ دانسته اند.
جلال الدین سیوطی در ذیل این آیه از مجاهد نقل می کند که وقتی این آیه نازل شد پیامبر عرض کرد: ((خدایا من تنهایم چگونه این کار را انجام دهم؟ به دنبال این سخن پیامبر این آیه نازل شد که و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و پس از ابوسعید خدری یکی از صحابه رسول خدا نقل می کند که این آیه بر رسول خدا در روز غدیر خم درباره امامت و جانشینی حضرت علی ـ علیه السلام ـ نازل شد.
و از ابن مسعود صحابه دیگر رسول خدا نقل می کند که او گفته ما این آیه را در زمان حیات پیامبر قرائت می کردیم به این معنا که علی ـ علیه السلام ـ مولای همه مومنین است)).(۹)
و باز خداوند خودش ولی و امام بعد از پیامبر را به گونه ای معرفی نموده که با در نظر گرفتن شأن نزول بر هیچ کسی جز علی ـ علیه السلام ـ منطبق نمی گردد. خداوند می فرماید: إِنَّمَا وَلِیُّکمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَهُمْ رَاکعُونَ(۱۰). «سرپرست و ولی شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند، همانها که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند».
جلال الدین سیوطی از مفسرین اهل سنت می گوید به طور متفق علیه از ابن عباس نقل شده که هنگامی که علی در حال رکوع انگشترش را صدقه داد، پیامبر از سائل پرسید که این انگشتر را چه کسی به تو داد؟ او در جواب اشاره به علی کرد و گفت آن رکوع کننده. در همین لحظه این آیه نازل شد.(۱۱) و نیز در همین تفسیر احادیثی از راه های متعددی نقل شده که همگی می گویند این آیه درباره علی نازل شده است و علی کسی بوده است که انگشترش را در حال رکوع به سائل داده است.(۱۲)
امام فخررازی یکی دیگر از مفسرین معروف اهل سنت نیز روایات متعددی را مبنی بر این نقل می کند که این آیه در حق علی نازل شده و اوست که در حال رکوع انگشترش را صدقه داده است.(۱۳)
طبری مفسر دیگر اهل سنت هر چند سعی نموده با ذکر برخی احادیث آیه شریفه را از دلالت بر ولایت و امامت علی ـ علیه السلام ـ به سوی دیگر منصرف کند ولی باز هم نتوانسته از حقیقت چشم پوشی کند و لذا روایات متعددی را نقل نموده که به اتفاق می گویند این آیه در شأن علی ـ علیه السلام ـ نازل شد و فقط او بوده است که در حال رکوع انگشترش را صدقه داده است.(۱۴)
با توجه به آنچه که بیان گردید پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نه تنها در مسئله تعیین جانشین با اذان خداوند عمل می کرد بلکه مأمور بوده که این جانشینی را بر همه برساند و لذا در مجالس و مناسبت های متعددی به این امر مهم پرداخته و حتی در قرآن کریم نیز این مسئله مهم تلقی شده و آیاتی را به آن اختصاص داده است.
پاورقی:
۱. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۳، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
۲. همان، ج۷، ص۱۲۰، بیروت، دارالفکر، بی تا.
۳. همان، ج۴، ص۱۸۷۳، بیروت، داراحیاء التراث العربی و المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸.
۴. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارصعب، بی تا. ج۳، ص۹۱.
۵. المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۳.
۶. سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۱، دارالاسوه، اول، ۱۴۱۶ق.
۷. نساء : ۵۹.
۸. حشر : ۷.
۹. سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، ج۲،ص ۲۹۸.
۱۰. مائده : ۵۵.
۱۱. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۴ق. ج۲، ص۲۹۳.
۱۲. همان، صص۲۹۳ ـ ۲۹۴.
۱۳. رازی، فخرالدین، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، سوم، ۱۴۲۰ق. ج۱۲، ص۳۸۳.
۱۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، بیروت، دارالمعرفه، اول، ۱۴۱۲ق. ج۶، ص۱۸۶.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات