اگر گناهی انجام ندهد گناهی برای او نوشته نمی شود؟
به سند صحیح از امام صادق ـ علیه السلام ـ منقول است: ))اگر قصد کند که سیئه ای را به عمل آورد، اگرانجام ندهد گناهی برای او نوشته نمی شود.)) این حدیث با آیه ۲۸۴ بقره ظاهرا در تناقض می باشد لطفا توضیح دهید؟
پاسخ:
در خصوص این آیه تفسیرهای گوناگونی ارائه شده. برای دست یابی به جواب مناسب، توجّه به چندنکته ا ضروری است:
۱- ترجمه روان آیه مورد سؤال این است که: ((آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است ملک حقیقی خداست و اگر آن چه در دل دارید آشکار نمایید یا پنهان سازید، خدا شما را به آن محاسبه می کند، پس هر که را بخواهد (به اقتضای رحمتش) می بخشد و هر که را بخواهد (به اقتضای عدلش) عذاب می کند و خدا بر هر چیزی تواناست.))
۲-نظریه های تفسیری :انسان هم در برابر رفتار خود مسئول است و هم در برابر اندیشه خود. بنابراین انسان مسئول کفر و ایمان قلبی خود نیز است.(۱) امام علی ـ علیه السلام ـ در نهج البلاغه می فرماید:. «و بما فی الصّدور تجازی العباد».(۲) یعنی بندگان خدا به آن چه در دل دارند، پاداش داده می شوند. در برخی تفسیرها آمده است: وسوسه ها، حدیث نفس، سوء نیّت و آن چه انسان در نهاد خود پنهان می دارد، در تیررس مؤاخذه و مجازات الهی نیست هر چند در تیررس محاسبه الهی است، چون در گنجایش انسان نیست و در این خصوص به حدیث رفع تمسک جسته اند.(۳) در حقیقت حالات قلبی انسان دو نوع است: گاهی خطورات ذهنی بدون اختیار و اراده است و انسان هیچ گونه تصمیمی بر آن نمی گیرد، در این خصوص گناه و مجازاتی بر آن مترتّب نمی شود. گاهی حالات روحی، سرچشمه اعمال انسان است و در عمق روان انسان پایگاه دارد که در این صورت مورد مؤاخذه است، این امکان است که مراد آیه، کیفر گناهان درونی باشد که عمل قلب است، همانند کتمان شهادت و کتمان حقّ. نه مواردی که مقدمه گناهان بیرونی است.(۴) به نظر می آید منظور آیه اوامر و نواهی است که در مورد عقاید، اراده ها و چیزهایی که بر ما مخفی است می باشد. اموری مانند وسوسه ها، چیزهایی که در دل خطور می کند و اندیشه هایی که ترک آنها غیر ممکن است. تکلیف در مورد آن ها صحیح نیست و به حکم عقل و نقل آیه فوق در مورد آن دلالت ندارد. پیامبر در این خصوص فرموده است: حکم چیزهایی که امّت فراموش می کند و یا این که در درون شان پدید می آید برداشته شد.(۵) در حقیقت این آیه محور محاسبه الهی است و آیه لاَ یُکلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا(۶). محور مؤاخذه و مجازات.
افعال خارج از اختیار، پیش از آن که در قلب سایه افکند و اثر گذارد، محو و ناپدید می شود و خداوند به خاطر آن شخص را مجازات نمی کند و مغفرت و غفران به معنای رفع نقص است. در صورتی که انسان دارای عقیده فاسد و خوی ناپسند باشد، پروردگار او را رهبری نموده و تیرگی و کدورت روانی او را رفع و پاک می کند و رحمت گستری و فضل او شامل حال او می شود. مجازات در مورد افعال اختیاری و ارادی و سوء نیّت های به بار نشسته است.(۷) روایاتی که می گویند نیّت گناه، گناه نیست، مربوط به گناهانی است که عمل خارجی دارد و نیّت مقدمه آن است، مانند ظلم و دروغ و غصب حقوق دیگران، نه گناهانی که به طور ذاتی جنبه درونی و قلبی دارد، مانند ریا، شرک و کتمان شهادت. از طرف دیگر یک عمل ممکن است به صورت های گوناگون انجام شود، به عنوان نمونه انفاق برای خدا است و گاه برای ریا و شهرت طلبی، این آیه می فرماید: اگر نیّت خود را آشکار یا پنهان دارید خداوند با خبر است.(۸) در این خصوص روایت نیز وارد شده است که: «لاعمل الابنیّه».(۹) خداوند به نیّت های پنهان و پیدای شما آگاه است.
۳- در خصوص فرق بین محاسبه و مؤاخذه است: بین محاسبه و مؤاخذه تفاوت جدّی وجود دارد. بدون هیچ تکلّف باید گفت: آیه دلالت بر محاسبه دارد نه مؤاخذه و مجازات. ملکات رذیله در صورتی که آثار بر آن بار نشود و در خارج تحقق پیدا نکند، مؤاخذه و مجازات ندارد، ولی در محاسبه دقیق و عمیق الهی تحت حساب می آید و در عرصه مراتب گیری و درجه بندی مقامات، تأثیرگذار واقع می شود. ملکات رذیله و حسنه، به هر مقدار به بار نشیند، در تیررس محاسبه الهی قرار می گیرد و به همان مقدار در رتبه و درجه بندی افراد تفاوت ایجاد می کند و همین مقدار عنایت در حساب الهی کافی است، هر چند مؤاخذه و مجازات بر آن مترتب نمی شود. حدیث نفس، وسوسه ها، حسادت و دیگر ملکات نفسانی این گونه است. پنهان باشد یا پیدا، در تیررس محاسبه الهی قرار دارد، هر چند به نصاب مؤاخذه و مجازات نرسد. در مورد نیّت سوء، دو دسته روایت داریم: دسته ای از روایات، دلالت بر ثبوت مواخذه و مجازات دارند و دسته ای دیگر دلالت بر نفی مؤاخذه و مجازات.
در جمع بین این دو دسته روایات باید گفت: اگر کسی تنها نیّت گناه کرد ولی به آن تحقق خارجی نبخشید و یا پشیمان شد، مؤاخذه و مجازات ندارد، ولی اگر متمکن به انجام آن نشد ولی اشتیاق انجام آن را و یا آن را در خارج تحقق بخشد، مؤاخذه و مجازات دارد. از طرف دیگر هر چند نیّت سوء مؤاخذه و مجازات ندارد، ولی در تیررس محاسبه الهی قرار دارد و در رتبه و درجه بندی افراد تأثیر دارد و توجّه به همین مقدار تفاوت در محاسبه الهی کافی است این آیه همانند آیه فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ، وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ(۱۰). می باشد. یعنی پس هر که هموزن ذرّه ای کار خیر کند آن را می بیند و هر که هموزن ذرّه ای کار شرّ کند آن را می بیند ذیل آیه مورد سؤال هم به رحمت واسعه و بی کران الهی اشاره دارد، تا آن حدّ که به ذهن ملائکه، انبیاء و ائمه ـ علیهم السلام ـ نیز نمی آید و در هر صورت تصمیم نهایی با خداوند رحمت گستر است.(۱۱)
۴- در خصوص ردّ نظریه نسخ در مورد این آیه است: برخی گفته اند این آیه تکلیف به ما لایطاق است و از این روی، با آیه لاَ یُکلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا(۱۲). نسخ شده است و حال آن که این نظریه مردود است. چون تکلیف بما لا یطاق خلاف شرع و عقل است و این در مورد خداوند درست نیست و کسی در عرصه تکلیف، تکلیف بما لایطاق نمی شود.(۱۳)
خلاصه و نتیجه گیری در مورد این آیه، آن که نظرات تفسیری گوناگونی طرح شده است. برخی بی جهت خود را به تکلّف انداخته اند و نظریه نسخ و دیگر نظرات را پیش کشیده اند و حال آن که چنین برداشتی در مورد این آیه درست نیست. به صراحت می توان گفت: این آیه در مورد محاسبه دقیق و عمیق الهی سخن می گوید و آن این که آن چه از پنهانی ها و پیدایی ها در دل و درون دارید در تیررس محاسبه خداوند قرار دارد و به دنبال آن از رحمت واسعه خداوند رحمت گستر سخن به میان آورده و این که خداوند هر که را بخواهد به رحمت گستری خود می بخشد و هر که را بخواهد به عدالت خود مجازات می کند. روایات مربوط به سوء نیّت اشاره به آن جایی دارد که سوء نیّت تحقّق خارجی پیدا نکند و به رفتار نیاید و به بار ننشیند پس بین آیه مورد سؤال و روایات مربوط به سوء نیّت، هیچ تناقضی وجود ندارد.
پاورقی:
۱. مترجمان، تفسیر هدایت، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۱،ص۴۵۸.
۲. نهج البلاغه، خطبه ۷۵.
۳. بلاغی، سید عبدالحجت، حجه التفاسیر و بلاغ الاکسیر، قم، انتشارات حکمت، چاپ اول، ۱۳۸۶ش، ج۱،ص۲۳۲.
۴. قرائتی، محسن، همان.
۵. طبرسی، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۳،ص۲۱۲.
۶. بقره : ۲۸۵.
۷. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تهران، کتابفروشی لطفی، ۱۴۰۴ق، چاپ اول، ج۲، ص۳۸۶.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲،ص۳۹۷.
۹. وسائل الشیعه، ج۱، ص۳۳.
۱۰. زلزله : ۸.
۱۱. طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ج۳،ص۸۹.
۱۲. بقره : ۲۸۵.
۱۳. طبرسی، ترجمه مجمع البیان، ج۳، همان.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات