جواز دایره کوبی در عروسی را بیان فرمائید؟
آیا جواز دایره کوبی در عروسی، چنان که درباره مراسم ازدواج حضرت امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ و حضرت صدیقه طاهره ـ سلام الله علیها ـ در تفسیر منهج الصادقین آمده است، با حرمت به کار بردن لهوی ابزار آلات موسیقی منافات ندارد؟
پاسخ:
بیان مقدمه ای کوتاه:
۱. فقها با مراجعه به همه روایات، اقدام به فتوی می کنند و حتماً این روایت از نظرشان گذشته است.
۲. بررسی اسناد روایات و جمع بین روایات، مهمّ ترین بخش تلاش فقها برای فهم ادله روایی را تشکیل می دهد.
الف) از دیدگاه فقهی:اصل حکم غنا و ابزار موسیقی، همان گونه که اشاره شد، واضح است و توضیح بیشتری نیاز ندارد. فقها و مشهور عالمان دینی موارد استثنایی برای اصل حکم غنا برشمرده اند، از جمله غنا و آوازخوانی زنان در عروسی است. البته نامحرمان نباید در آن حضور داشته باشند و از آلات لهو و لعب نباید استفاده شود.(۱) بنابراین استفاده از دایره و دیگر آلات برای عروسی مجوّز خاصّی ندارد.
اما روایت مورد سوال:
۱ـ در موضوع دفّ دو دسته کلی روایت داریم ۱. حرمت مطلق.(۲) ۲. حرمت به استثنای عروسی.(۳)
از دسته دوم، دو روایت درباره گزارش عروسی حضرت امیرمؤمنان(ع) و حضرت زهرا(س) است.(۴)
۲ـ این روایات سلسله سندش نقل نشده است بنابراین ضعیف به شمار می آیند،(۵) از این رو بدان فتوا نمی دهند.
۳ـ این روایات از نظر محدثین و فقها، شهرت و معروفیتی ندارند و به اصطلاح شاذ است.(۶) و قابل مقایسه با روایات مشهور نیست.
۴ـ بنابراین خبر شاذ و مرسل مربوط به عروسی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ نمی تواند اصل حکم حرمت استفاده از آلات لهو را مقید به غیر از عروسی کند.
ب) از دیدگاه منظر حدیثی ـ تاریخی:فقها هنگام جمع بین دو حدیث مختلف، حدیثی را که شایسته فتوی و دلیل حکم فقهی نمی دانند گاهی از مفهوم آن اعراض می کنند و حدیث جریان عروسی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ می تواند از این موارد باشد، به ویژه که مضمون این حدیث مبنای فقهی کسانی که دور از مکتب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ هستند قرار گرفته و باعث شده که حرام روشن و واضحی مثل ساز و آواز شایسته اهل لهو و لعب را حلال شمرند(۷) و بدین گونه دامان خلفای گمراه و فاسد بنی امیه و بنی عباس را پاک کرده اند (از کسانی که دایره زدن در عروسی را جایز دانسته است شافعی است(۸)). از ادله ای که نشان می دهد روایت جریان عروسی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ قابل اعتماد نیست، روایت صحیحه ای است که راوی در آن می گوید، به امام صادق ـ علیه السلام ـ عرض کردم: آنها خیال می کنند که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ این بیت (ترانه) را اجازه داده است.(۹) حضرت صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: دروغ گفته اند. همانا خدای عزوجل می فرماید: و ما آسمان ها و زمین و آن چه در میان آنهاست از روی بازی نیافریدیم (به فرض محال) اگر می خواستیم سرگرمی انتخاب کنیم چیزی متناسب خود انتخاب می کردیم اگر این کار را انجام می دادیم بلکه ما حق را بر سر باطل می کوبیم تا آن را هلاک سازد و این گونه باطل محو و نابود می شود اما وای بر شما از توصیفی که (درباره خدا و هدف آفرینش) می کنید.(۱۰) سپس فرمود: وای بر فلانی از آنچه توصیف می کند ـ نام مردی که در جلسه نبود ـ(۱۱)
ج) از دیدگاه اجتماعی:همان گونه که در مقدمه بیان شد، روایت را به صرف نداشتن حجیّت فقهی، طرد نمی کنند و در حوزه های دیگر می توان از آن استفاده کرد. آن گونه که در برخی روایات و کلام فقهاء آمده است در مسئله ازدواج و عروسی اعلان کردن عروسی بدون هیچ اختلافی مستحب است،(۱۲) چه برسد که جشن این عروسی در آسمان ها نیز برگزار شود.(۱۳)
این مسئله اعلان ازدواج فواید اجتماعی بسیاری نیز در پی دارد، جلو افراط و تفریط در مسئله غریزه را می گیرد و بهترین سرمشق برای کسانی که می خواهند جامعه را اصلاح کنند، تشویق صحیح و ترغیب به این ازدواج است (برخلاف عمل تمدّن غربی).
خلاصه: روایت ذکر شده درباره دستور پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به دفّ زدن در عروسی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ ضعیف است و صحیح نیست لذا فقها بر طبق تفسیر آیات و روایات فراوان بر حرمت لهو و لعب فتوی داده اند. آن چه بیان آن لازم است، این است که: این روایت ضعیف و امثال آن مورد سوء استفاده بنی امیه و بنی عباس قرار گرفت تا بتوانند شهوت رانی های خود را درست و دینی جلوه دهند و به بهانه عروسی، شهوت رانی بکنند.(۱۴)
پاورقی:
۱. موسوی خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، بیروت، دارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۹۷. خویی، سید ابوالقاسم، صراط النجاه، با حاشیه آیت الله تبریزی، ج۲، ص۲۹۲.
۲. فقه الرضا، ص ۳۰۱. مستدرک الوسایل، ج۱۳، ص۲۱۸.
۳. مستدرک الوسایل، ج۱۳، ص۲۱۹.
۴. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۱۲.
۵. خوانساری، سید احمد، جامع المدارک، ج۶، ص۱۱۲.
۶. حلی، ابن ادریس، سرائر، ج۳، ص۲۰۴.
۷. برای دیدن روایات و تفسیر آیات حرمت غنا، ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۶، ص۴۳۱.
۸. طوسی، محمد بن حسن، خلاف، ج۶، ص۳۰۷.
۹. ما آمدیم که شما زنده باد بگویید تا ما هم بگوییم شما زنده باشید.
۱۰. انبیاء:۱۶ـ۱۸.
۱۱. کافی، تحقیق غفاری، ج۶، ص۴۳۳.
۱۲. طوسی، محمد بن حسن، رسائل عشر، ص۳۲۹.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تحقیق غفاری، ج۱، ص۴۶۰، شماره ۸. و مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، باب تزویجها ـ علیها السلام ـ .
۱۴. همان، ج۶، ص۴۳۵، شماره ۲۵.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات